چرا شرکت نفتی عربستان تبدیل به غول صنعتی جهان شد؟

نادی صبوری| هفته‌ پیش سه‌میلیارد سهم معادل ۱.۵‌درصد سهام کل شرکت آرامکو در بورس ریاض موسوم به تداول عرضه شد. هر سهم ۸.۵۳دلار قیمت خورد و درنهایت ۲۵.۶‌میلیارد دلار را عاید پادشاهی کرد. صحبت از شرکتی است که خاندان سعودی آن را «نگین پادشاهی» وصف می‌کند.
این عرضه با چیزی که انتظارش می‌رفت، چند تفاوت داشت که تفاوت اول به داخلی‌بودن آن برمی‌گشت. بعد از بالا و پایین‌های بسیار زیاد، نه نیویورک و نه لندن بلکه ریاض بود که میزبان این معامله عظیم شد و خریداران را هم نزدیکان خانواده سلطنتی (فایننشال پست ادعا می‌کند خانواده شاهزاده‌های زندانی تحت فشار بخشی از خریداران بوده‌اند) و ثروتمندان اماراتی و کویتی تشکیل داده‌اند. با رقم هر سهم در این عرضه اولیه، برآوردها نسبت به ارزش ۲تریلیون دلاری آرامکو تعدیل شد و به ۱.۷تریلیون دلار رسید اما همچنان این توفیقی برای عربستان محسوب می‌شود و بن‌سلمان را یک‌قدم به رویاهایش نزدیک می‌کند. در این گزارش اما نمی‌خواهیم درباره‌ عرضه‌ سهام آرامکو و همچنین شک و تردیدهایی که نسبت به پایداربودن جذب سرمایه این شرکت مطرح می‌شود، صحبت کنیم. اینجا تصویری که آرامکو در سال‌های اخیر از خود به دنیا نشان داده است را بررسی می‌کنیم؛ با تمرکز بر یک موضوع مهم: نشان‌دادن آرامکو به‌عنوان یک شرکت بین‌المللی.  
یوتیوب در ایران فیلتر است اما در دنیا حرف بسیار مهمی را در برندسازی و تبلیغات می‌زند. وقتی اسم آرامکو را در این پلتفرم جست‌و‌جو کنید، با انبوهی از ویدیوهای تبلیغاتی باکیفیت که برای این اسم ساخته شده، روبه‌رو می‌شوید. ویدیوهایی که بررسی و تماشای‌شان در کنار بازه زمانی که تولید شدند، به خوبی نشان می‌دهد چه نقشی را در عملیاتی‌شدن برنامه‌های عربستان برای عرضه عمومی بخشی از سهام آرامکو بازی کرده‌اند.
هوای کارکنان‌مان را داریم


صفحه‌ شرکت آرامکو در یوتیوب ۵۱‌هزار دنبال‌کننده دارد و عمده فعالیتش را از ۶‌سال پیش شروع کرده است؛ با ویدیوهایی که عمدتا درباره افرادی هستند که در این شرکت نفتی کار می‌کنند.  ویدیوها با عناوینی چون Our people  یا Working in Aramco تهیه شده‌اند و افراد مختلف شاغل در آرامکو را با تمرکز بر شاغلان زن و شاغلان غیرعربستانی معرفی می‌کنند. مثلا یکی از ویدیوها درباره مردی 40و چندساله استرالیایی است که به‌عنوان مهندس در آرامکو کار می‌کند، او از این می‌گوید که در آرامکو وقت بیشتری برای گذراندن با خانواده‌اش دارد، این شرکت به کارکنانش اهمیت زیادی می‌دهد، برایشان پروازهایی ترتیب می‌دهد که به راحتی به کشورهایشان بروند و بازگردند و مزیت‌های دیگری که او را واداشته، استرالیا را ترک و در عربستان زندگی کند.
زنان کلیددار آرامکو
نکته مهمی که از بالا و پایین‌کردن ویدیوها به وضوح می‌شود فهمید، این است که برای دست‌اندرکاران آرامکو اهمیت داشته که نشان بدهند این شرکتی است بین‌المللی که به‌خصوص زنان در آن فعالیت زیادی دارند. درحالی ‌که فریدون برکشلی، نماینده اسبق ایران در اوپک می‌گوید: «وقتی چند‌سال پیش به عربستان رفته، هیچ زن عربستانی در محوطه و ساختمان آرامکو ندیده است. در محتواهایی که آرامکو از طریق آنها خود را به جهان معرفی می‌کند، زنان بسیار پررنگ و حتی در نقش‌های کلیدی و مهم به تصویر کشیده شده‌اند.»
این تصویر البته می‌تواند واقعیت داشته باشد اما همچنان تمام واقعیت نیست. برکشلی درباره مشاهداتش از سال‌های گذشته عربستان می‌گوید: «در وزارت نفت عربستان خانم‌های منشی و کارکنان اداری در اتاق‌هایی کار می‌کردند که از بیرون دستگیره نداشتند. دستگیره‌ها فقط از داخل بودند که افراد غریبه و نامحرم نتوانند به‌طور ناگهانی وارد اتاق‌ها شوند.» اما بخش دیگری از ویدیوهای تولیدشده از سوی آرامکو را فیلم‌های مستندی که درباره فعالیت‌های مهندسی این شرکت به‌ویژه «حفاری» ساخته شده، تشکیل می‌دهند. بخشی از این فیلم‌ها طی دو یا سه‌سال بعد از اولین ویدیوها منتشر شده‌اند اما همچنان از نظر مفاهیم کلیدی همان چیزی را بازنشر می‌دهند که تولیدی‌های اولیه روی آن تأکید داشتند؛ احساس خوب کارکنان به‌ویژه غیرعربستانی‌ها از فعالیت در آرامکو، مدرن‌بودن این شرکت و نقش پررنگ زنان.
مخالف حضور خارجی‌ها نیستیم
اینجا بازکردن یک پرانتز و سفر در زمان می‌تواند تصویر بهتری از سبک مردم عربستان در کارکردن با «خارجی‌ها» را نشان بدهد؛ در عربستان هم مثل خیلی از کشورهای خاورمیانه‌ای، نفت را تجهیزات و دانش غربی‌ها کشف کرد اما روشی که آنها برای جداکردن راهشان انتخاب کردند، تفاوت بسیار زیادی با مثلا روشی که در همان سال‌ها در ایران توسط مردم انتخاب شده و توسط دکتر محمد مصدق رهبری می‌شد، داشت.
علی النعیمی که برای مدت ۲۰‌سال وزیر نفت عربستان بود، در کتاب خاطراتش می‌نویسد که چطور تا سال‌های خیلی طولانی او را با اینکه دانش زیادی داشته، از راهیابی به رده‌های مدیریتی آرامکو منع می‌کردند. روش مردم عربستان ولی چندان اعتراض‌آمیز نبود و در عربستان ۵۰‌ سال زمان لازم بود تا درنهایت با روش‌هایی ازجمله خریدن بخشی از سهام آرامکو توسط دولت عربستان، شرکت نفت عربستان- آمریکا به شرکت نفت سعودی آرامکو تبدیل شود. در این کشور در نتیجه هیچ‌وقت جریان قابل توجهی که خواستار حضورنیافتن «خارجی‌ها» در صنعت نفت باشد، وجود نداشت یا حداقل به پررنگی این جریان‌ها درکشورهای همسایه‌اش نبود. چنین وضعیتی زمینه حضور پرشمار افراد غیرعربستانی را در آرامکو
فراهم کرده است.
در جریان تغییرات اقلیمی هستیم
یکی از ویدیوهایی که اخیرا توسط تیم تبلیغاتی آرامکو ساخته شده و در کانال این شرکت در یوتیوب منتشر شده، مستندی با عنوان Ready For Future  یا «آماده آینده هستیم» است. این ویدیو خصوصیاتی که این شرکت علاقه دارد به آنها شناخته شود، مانند نقش پررنگ زنان را نشان می‌دهد.  در این فیلم علاوه بر افراد اروپایی و آمریکایی، روی کارکنان آسیایی مثلا هندی و آسیای شرقی هم مانور داده شده و از طرف دیگر تلاش شده موضع آرامکو نسبت به پدیده تغییر اقلیم هم موضعی منطقی نشان داده شود.
یکی از اقدام‌هایی که شرکت‌های نفتی دنیا از سال‌ها پیش و با جدی‌شدن جریان‌های ضدسوخت فسیلی شروع کردند، طراحی دوباره لوگو بود؛ این‌طور بود که لوگوهای سبزرنگی که کمتر ارتباطی با نفت یا گاز دارند، کم‌کم جای شعله‌های زرد و نارنجی را در لوگوی شرکت‌ها گرفتند. در مستند اخیر آرامکو از تکنیکی مشابه اما با شیوه‌ای متفاوت استفاده شده است: نفت در این مستند در قاب‌ها و رنگ‌هایی به نمایش درآمده که بیش از هرچیز شبیه عسل یا شبیه یک مایع لوکس طلایی‌رنگ به نظر می‌رسد.
مدرن هستیم
در پس زمینه‌ چنین تصویری از آرامکو یک زن اروپایی از این حرف می‌زند که چطور خوشحال است آرامکو سعودی فرصتی به او داده تا از علم و دانشش استفاده کند. یک مهندس زن عربستانی نیز فرد دیگری است که در این مستند به تصویر کشیده شده، درحالی‌ که سوار خودرو‌های صحرانوردی آرامکو می‌شود، تا به محل چاه‌ها و تأسیسات نفتی برود. ارایه چنین تصاویری، حتما کمک بسیار مهمی است تا افکار عمومی آرامکو را نه با عنوان شرکتی که تاکنون حتی یک گزارش مالی هم منتشر نکرده، بلکه شرکتی بین‌المللی بشناسد که از تجهیزاتی مدرن استفاده می‌کند و هدفش درنهایت این است که برای جهان انرژی پایدار به ارمغان بیاورد.
جهانی هستیم
تأسیسات نفتی آرامکو طی چند‌سال اخیر بارها توسط حوثی‌های یمن مورد حمله قرار گرفت. عربستان هیچ‌وقت پاسخ مستقیم و مشخصی به این حمله‌ها نداد اما به وضوح می‌توان آنچه این کشور از طریق عرضه آرامکو و شناسایی این شرکت به دنیا به دنبال آن است را درک کرد: «آرامکو یک شرکت جهانی است نه شرکتی متعلق به عربستان، ببینید که کارکنانش از نقاط مختلفی از دنیا می‌آیند.» این تصویر به دنبال خود این تعبیر را نیز دارد که حمله به تأسیسات نفتی آرامکو فقط حمله به عربستان نیست.
با تمام این تفاسیر، برخی اعتقاد دارند آرامکو هنوز راهی دراز را برای متقاعدکردن دنیا دارد. خریداران عرضه اولیه هفته گذشته را فقط شهروندان خود عربستان و شرکت‌هایی که مجوز سرمایه‌گذاری را در تداول داشتند، تشکیل می‌دادند و حتی رسانه‌هایی مانند بلومبرگ در اینکه خریداران داخلی بدون فشار از سوی محمد بن‌سلمان پای میز خرید آمده باشند، شک و تردید وارد کرده‌اند. مرور جریانی که اخیرا از سوی رسانه‌های غربی دنبال می‌شد، به خوبی نشان می‌دهد آنها دنبال این هستند که ناامنی در منطقه را مانند اهرمی برای کاهش قیمت علیه عربستان استفاده کنند، حداقل تا جایی که این ابزار کارایی خود را از دست ندهد، از سوی دیگر به نظر می‌رسد جهان برای اینکه از سرمایه‌گذاری در نگین پادشاهی مطمئن باشد، لازم است بداند اولویت‌های این شرکت را چه چیزی تعیین می‌کند. 10روز بعد از عرضه اولیه ۵ دسامبر، برخی تحلیلگران می‌گویند که سهامداران می‌خواهند بدانند که آرامکو درخدمت آنان است یا دولت سعودی و در واقع  این اولین امتحان واقعی خصوصی‌سازی دولتی است. امتیاز نگران‌کننده آرامکو
شرکت نفت آرامکو سعودی شرکتی است که در ماه‌‌های اخیر به‌طور متوسط روزانه ۱۰‌میلیون بشکه نفت‌خام تولید کرده است. این مقدار یعنی ۱۰‌درصد کل نفتی که در دنیا عرضه می‌شود اما قدرت آرامکو در این است که اداره کل نفت تولیدی در عربستان را در دست دارد، در قیاس با شرکت‌های نفتی مهم دیگر دنیا مثلا اکسون موبیل، آرامکو از قبل و روی کاغذ جلوتر است؛ چراکه انحصار تمام ذخایر ارزشمند نفتی عربستان را دارد. مثلا در روسیه که از نظر ذخایر نفت و گازی به عربستان شباهت دارد، انحصار کل ذخایر و تولید در دست یک شرکت نیست و در واقع کمپانی‌های مختلفی هستند که اکتشاف و تولید و توزیع انرژی در روسیه را کنترل می‌کنند. انحصاری که آرامکو دارد، از یک طرف دست این شرکت را برای پیشرفت بازمی‌گذارد و از یک طرف هم به‌ویژه از سوی سرمایه‌گذاران غربی یک عامل نگرانی به شمار می‌رود.