بوی تهران، نیازمند بررسی میدانی و پژوهشی

نبی‌الله منصوری مدیر گروه مهندسی محیط‌زیست دانشگاه علوم و تحقیقات بوی بد پایتخت این روزها معضل جدیدی است که بسیاری از مناطق شهر را تحت‌تأثیر قرار داده است. ‏افراد بسیاری را در شرق و جنوب شهر و حتی مرکز دیده‌ایم که این روزها از این بوی بد ‏ گلایه‌های بسیار زیادی دارند. آنها می‌‌گویند اگر پیش از این فقط از آلودگی هوا جسم و روان‌مان رنجیده بود، حالا بوی ‏بد هوا هم بر آن اضافه شده و زندگی را در تهران سخت‌تر از گذشته کرده است. از همان روزهایی که ‏بوی بد پایش را به اخبار باز کرد، مسئولان بسیاری درباره‌اش اظهارنظر کردند و هرکدام دلیل آن را ‏در موضوعی دانستند. عده‌ای بحث پسماند را مطرح کردند، تعدادی گفتند به کشتارگاه‌های اطراف تهران ‏برمی‌گردد و عده دیگری تأسیسات صنعتی را دلیل آن دانستند.‏
‏ این درحالی است که از نظر من یکی از اصلی‌ترین منابع بوی بد فعلی سیستم فاضلاب است. ما چندین ‏و چند کانال روزمینی و زیرزمینی فاضلاب داریم که هر کدام پتانسیل ایجاد بوهای عجیبی دارند. به ‏این ترتیب چیزی‌که به ذهن من می‌رسد این است که نخستین متهم، فاضلاب و لجن‌های مانده شهری‌ است. این ‏فاضلاب‌ها هیدروژن سولفوره از خودشان تولید می‌کنند که بوی تخم‌مرغ گندیده می‌دهد. این بو حالا به این ‏دلیل گسترده شده که سیستم فاضلاب در این سال‌ها شرایط نرمالی را نگذرانده و رسیدگی‌های درستی به ‏آن نشده است و با بارندگی هم هربار این وضع تشدید می‌شود، اما آنچه من به‌عنوان نخستین متهم از ‏آن نام بردم هم ممکن است به تنهایی عامل این بوی گسترده نباشد و احتمال آنکه این مشکل، دلایل ‏دیگری هم داشته باشد، بسیار زیاد است. نکته‌ای که مسئولان صرفا به بیان آن بسنده کرده‌اند و هنوز ‏مشخص نیست چرا تیم دقیق و کارشناسی تشکیل نشده تا به سطح شهر برود و با مردم صحبت و ‏مناطق پربو را شناسایی کند و با استفاده از ابزارهای سنجش بو متوجه شود که قضیه از چه
قرار است.
چطور ممکن است هنوز متولیان این کار برای تشخیص این مشکل تیم میدانی تشکیل نداده‌اند؟ ما نیاز به ‏پژوهشگرانی داریم که به میدان بیایند و با دستگاه‌های جدید سناریوهای موجود را بررسی کنند. درحالی ‏که تاکنون شاهد چنین اتفاقاتی نبوده‌ایم. تا زمانی‌که تمام توصیه‌های ما براساس حدس و گمان است، ‏نمی‌توانیم کاری از پیش ببریم و شرایط را بهتر کنیم. این شهر هیچ‌وقت از شر بو و آلودگی در امان ‏نبوده است و ما حداقل در سال‌های اخیر زمانی را نمی‌توانیم به یاد بیاوریم که با اخباری از این دست


‏مواجه نبوده‌ایم. ‏
در این میان وظیفه آموزش به مردم را هم نباید نادیده گرفت. هنوز مردم ما توانایی روبه‌رو شدن با ‏شرایطی از این دست را ندارند و هنوز نمی‌دانند باید پسماندهایشان را چگونه دفع کنند. مردم حتی هنوز ‏به درستی پسماند خشک و ‌تر را هم از هم جدا نمی‌کنند و رسانه ملی هم هیچ وظیفه‌ای در ‏این میان برعهده نگرفته است. رسانه‌ای که موضوعات مهم آموزشی را مطرح نمی‌کند، اما به جای آن ‏برنامه‌هایش را به قیمت ارزان می‌فروشد. این شرایطی است که ما در آن قرار ‏داریم و لازم است گامی اساسی برای تغییرش برداشته شود.‏