فرصت مانند ابر بهاری می‌گذرد

 
 
 
 


در جهاني زندگي مي‌کنيم که يکسري قراردادهاي بين المللي بر آن حاکم است و نمي‌توانيم خودمان را از قراردادهاي بين المللي دور نگه داريم، بلکه کسي که در يک مجموعه زندگي مي‌کند، طبيعتا بايد به لوازم آن هم تن بدهد. وقتي ما عضو سازمان ملل هستيم، بايد مقررات بين المللي را محترم بشماريم. يکي ازبحث‌هايي که مدت‌هاست در مجمع‌تشخيص‌مصلحت نظام به صورت خلاف قانون معطل مانده مسأله FATFاست. اگرچه دولت که نماينده مردم است و به‌عنوان مجري و اداره کننده کشور تلاش مي‌کند تا جايي که ممکن است از فشارهاي فراواني که بر مردم وارد مي‌شود، بکاهد ولي بعضي از نهادهاي پيش بيني شده در قانون اساسي از جمله مجمع تشخيص مصلحت نظام مدتي است که تصميم‌گيري در اين مورد را معطل نگه داشته است. در صورتي که وظيفه آنها طبق قانون اساسي اين است که وقتي بين مجلس و شوراي نگهبان مصوبه اي دو بار رفت و آمد کرد، بايد اظهارنظر کرده که حق با شوراي نگهبان است يا با مجلس و در اسرع وقت اعلام نمايند که کار کشور و مملکت به زمين نماند. نکته دوم اين که استکبار و در راس آنها آمريکا و صهيونيسم تمام تلاش و مساعي خودشان را به کار مي‌برند تا ما را به زانو دربياورند و متاسفانه با کمال بي پروايي رسما اعلام مي‌کنند که مي‌خواهند از طريق فشارهاي اقتصادي جمهوري اسلامي ايران را به زانو درآورند. تعبير بسيار خوبي هم که رهبر انقلاب داشتند اين بود که جنگ اقتصادي عليه کشور آغاز شده و ما الان در وسط جنگ اقتصادي هستيم. از يک طرف فشارهاي اقتصادي و تورم 40 درصدي و رشد منفي اقتصادي فشارهاي فوق العاده اي بر مردم عزيز، وفادار، دوست‌داشتني و مقاوم کشور وارد مي‌کند. از طرف ديگر دستگاه‌ها و نهادهايي که بايد راهگشاي مسائل کشور باشند و مشکلات را حل کنند با دير تصميم گرفتن يا تصميم نگرفتن کار را مشکل‌تر و فشار اقتصادي را مضاعف مي‌کنند. وقتي حتي کشورهاي دوست ما اعلام مي‌کنند، وقتي رئيس کل بانک مرکزي ما اعلام مي‌کند چنانچه به FATF نپيونديم مبادلات بانکي ما به صفر خواهد رسيد، يعني ديگر هيچ بانکي حتي کشورهايي که علاقه‌مند به همکاري با ما هستند، نخواهند توانست دوستانه ما را کمک کنند. وقتي چنين شرايطي به‌وجود آمده، دولت اصرار مي‌کند، رئيس کل بانک مرکزي مصرّ بر اين موضوع است، چه داعيه‌اي دارد که مجمع تشخيص مصلحت نظام امروز و فردا مي‌کند و خطر اين را دارد که در آخرين مرحله هم راي گيري کنند و بعد بگويند به تصويب نرسيد و ايران نمي‌تواند بپيوندد. اگر پيش بيني رئيس کل بانک مرکزي و کشورهايي که با ما دوست هستند درست از کار دربيايد و درنهايت همه مبادلات بانکي ما به صفر برسد، چه کسي پاسخگو خواهد بود؟ نهادهايي که قانونا پاسخگوي نه مردم و نه مجلس هستند، چه جوابي در پيشگاه تاريخ و ملت ايران دارند که کشور را دارند به دست خودشان به بن بست مي‌رسانند. اگر اين اتفاق بيفتد، هيچ پاسخي در مقابل وجدانشان و در مقابل ملت که همه چيز ما به همت و مردانگي و ايستادگي آنها مرتبط هست، نخواهند داشت. اميدوارم قبل از اينکه مهلت منقضي شود و در ليست سياه قرار بگيريم، مجمع تصميم نهايي را براي خدمت به مردم و کشور بگيرد. اين درحالي است که حتي برخي که الان در مجمع مخالفت مي‌کنند در دولت گذشته نامه نوشتند و خواسته اند که اين اتفاق بيفتد! سوال اين است که چرا در دولت گذشته متقاضي پيوستن بوده‌ايد و حالا مخالف هستيد؟! آيا چيزي جز به زانو درآوردن دولت و مسئولان اجرائي کشور و درنهايت فشارهايي که از نظر اقتصادي بر مردم اين روزها وجود دارد، است؟ مجمع تشخيص مصلحت نظام هرچه زودتر در اين برهه تاريخي تصميم نهايي بگيرد تا مشکلي بر مشکلات افزوده نشود بلکه با تائيد نظر، لايحه را براي اجرا به مجلس برگردانند تا دولت بتواند در اين شرايط از اين ظرفيت قانوني براي انجام مبادلات بانکي استفاده کند.