روزنامه ایران
1398/10/08
عصر میدانداری فرهنگ
مهدی شفیعیمدیرعامل مؤسسه فرهنگی - مطبوعاتی ایران
در زمانه افول سرمایه اجتماعی نمادها و نهادهای سیاسی و اجتماعی، سرمایه اجتماعی اهالی فرهنگ و هنر کمتر دستخوش بحران شده است. در دوره قطع و وصل مدام ارتباطات سیاسی اجتماعی که گاه در سیمای ناآرامیهای خشن خود را نشان میدهد، گشودن فضای گفتوگو از نان شب هم واجبتر است و چه بهتر که گفتوگو درباره ساحتی باشد که در بسیاری از وجوهش گفتوگو یک اصل است. این ساحت گفتوگومحور همان فرهنگ و هنر است. در عصر افراط و تفریط درباره ارزشهایی که اجماع پیرامون آن موقتی و گاه فاقد عنصر همبسته ساز است، میتوان گرد ارزشهایی اجماع کرد که یا منبعث از باورهای دینی است یا متأثر از بنیانهای فرهنگ ملی که این خود اجماع ملی و حتی منطقهای ایجاد میکند.در بزنگاه برکشیدن و برخاستنهای مصنوعی و گاه غیرعادی در عرصه داخلی و جهانی که سلبریتیهای مقطعی و سیاستمداران موقتی میسازد، هستند فرهنگسازان و هنرمندانی که اعتبارشان را نه با پول و رانت به دست میآورند و نه آمد و رفت و ماندگاریشان جز با استعداد ممارست حاصل میشود.
این عرصه در ذات خود متکی بر عناصر ایجابی و ارزشهای انسانی است که فراتر از مرزهای تحمیلی سیاسی و طبیعی جغرافیایی، توان ایجاد وحدت حول مفاهیم بنیادین بشری را دارد؛ اینجاست که سیاستگذاران سیاست خارجی در کنار دیپلماسی رسمی، قائل به دیپلماسی خط ۲ هستند، جایی که مصافحههای دیپلماتها کار پیش نمیبرد، مفاهمههای هنرمندان و ورزشکاران راهگشا میشود.
سالیانی دراز اهالی سیاست و اقتصاد آن هم نه با محوریت سیاست و اقتصادخواندهها که با محوریت مهندسین و فنیخواندهها در همه عرصهها دست بالا را در کشور داشتهاند. اما امروز، زمانه بروز و ظهور فرهنگ و هنر است. فرهنگ و هنر ایران بعد از سالهای طولانی درجه دو بودن باید میداندار شود و میشود حتی اگر کسانی باشند که هنوز فرهنگ و هنر را ذیل اقتصاد و سیاست بخواهند. میشود، چون هم این ظرفیت در اهالیاش وجود دارد و هم در مخاطبانش. میشود، چون بخش اعظم فعالانش جوانان و میانسالانی هستند که در دانشگاهها تحصیل تخصصی کردهاند. میشود، چون رسانههای جدید به کمک گسترش بیش از پیش آن آمدهاند. میشود، چون خروجیهایش آن چیزهایی است و آن چیزهایی خواهد بود که میتوان با افتخار در جهان بهعنوان عناصر فرهنگ و هنر ایرانی معرفی کرد. عناصری که جهانی آرامتر و بدون خشونت را نوید میدهد.
بسیاری از حوزههای دیگر با صرف هزینهها و توجه بسیار نتوانستند خروجی شایسته در عرصه جهان داشته باشند. فرهنگ و هنر پرتوان حالا دیگر به همت اهالی تحصیلکردهاش در آستانه جهش است. صدای فرهنگ و هنر کمکم به لطف رسانههای جدید در حال بلند شدن است. با حضور نسل جوان فعال این حوزه و لبخند پیران که حالا احساس میکنند آن بیتوجهی تاریخی در حال سپری شدن است. صدایی که البته مخالفان کمی هم ندارد. سرمایه اجتماعی اهالی فرهنگ و هنر با توجه و حمایت، اعتبار ایران را افزایش میدهد و به تلطیف فضای داخلی و نگاه خارجی کمک میکند. فرهنگ و هنر از بازیگران مؤثر اقتصادی کشور در آیندهای نزدیک خواهد بود. آیندهای که خام فروشی در آن جایگاه گذشته خود را نخواهد داشت و مالکیت فکری روزبهروز مهمتر میشود.
فرهنگ وهنر جایگاه راهبری و تولیدات فرهنگی هنری اهمیتی راهبردی خواهند یافت. این تغییر اکوسیستم از سیاسی به فرهنگی طبعاً میتواند کشور را وارد دوره جدیدی کند که با اجماع و توان بیشتری از گزند تهدید خارجی مصون و از خطر تجربههای تلخ داخلی دور نگه دارد. میدانداری فرهنگ میتواند حال جامعه را نیز بهبود بخشد؛ جامعهای که برای رهایی از افسردگی و انزوا طلبی و تقلیل گفتوگوی خانوادگی نیازمند توسل به عناصر فرهنگی است که هم روحیهای نشاط آور ارمغان آورد و هم رویهای جامعهگرا ایجاد کند. با این روحیه و رویه طبعاً قدرت ملی هم افزایش مییابد و این خود یکی از مهمترین عوامل بازدارنده تهدیدات خارجی و داخلی است. عصر بازگشت به اصالت هنری و احیای قدرت فرهنگی است که قدرت و نفوذ خود را از مرزهای جغرافیایی فراتر برد.
در عصر میدانداری فرهنگ، سرمایه اجتماعی و وحدت ملی و امید به آینده مقصود دستیافتنیتری خواهد بود و همزبانی بیشتری بین مردم و حاکمیت ایجاد خواهد کرد که خود بسیاری نقارها و شکافها را برطرف میکند.
سایر اخبار این روزنامه
از مجلس یازدهم <مدرس> بیرون نمیآید
من همینم؛ دوستم بدار
جهانبخش؛ بابانوئل برایتون
اقتدار در دریا
چماق تحریف علیه روحانی جوان
تا جایی که بتوانم این شکل از فیلمسازی را ادامه میدهم
وعدههای طولانی گاز
دولت سن ازدواج کودکان را تعیین کرد
تاجر اجارهای
طبقه متوسط فقیر شده است
رزمایشی سیاسی
عصر میدانداری فرهنگ
رزمایش سهجانبه دریایی و روند جهان چندقطبی