رزمایش سه‌جانبه دریایی و روند جهان چندقطبی

 جهانگیر کرمی
دانشیار روابط بین‌الملل دانشگاه تهران
جمهوری اسلامی ایران، فدراسیون روسیه و جمهوری خلق چین از جمعه گذشته برای نخستین بار رزمایش مشترکی را در حوزه دریای عمان و اقیانوس هند با نام «کمربند امنیت دریایی» آغاز کرده‌اند. پیش از این  نیز ایران و روسیه در دریای خزر، ایران و چین در خلیج فارس  و روسیه و چین نیز در چند مرحله در اقیانوس آرام تجربه برگزاری چنین رزمایش‌ مشترک دریایی را داشته‌اند. سه کشور در مواضع اعلامی خود درباره هدف برگزاری این رزمایش عمدتاً گسترش همکاری دریایی سه جانبه و در کنار آن بر موضوعات مختلفی تأکید داشته‌اند؛ چینی‌ها بیشتر بحث امنیت دریایی و مقابله با دزدی دریایی و تأمین صلح، روس‌ها وجوه امنیت بین‌الملل و ثبات منطقه‌ای و ایران نیز آن را تحکیم امنیت در منطقه اعلام کرده است. جدا از این اظهارات رسمی، اما رزمایش سه جانبه ایران، روسیه و چین پدیده‌ای نو، بی سابقه  و حائز ویژگی‌های خاصی است.
نخست اینکه این سه کشور برای نخستین بار به شکل مشترک و آن هم در دریای عمان و اقیانوس هند این رزمایش را برگزار می‌کنند و این در شرایطی است که امریکا و متحدانش در منطقه در سال‌های اخیر بارها مبادرت به برگزاری چنین رزمایش‌هایی نموده‌اند. از این منظر عملیات مشترک دریایی ایران، روسیه و چین را می‌توان به عنوان مقدمات تشکیل یک ائتلاف دریایی در خلیج فارس و دریای عمان دانست. اگر برگزاری این رزمایش را در کنار طرح صلحی بگذاریم که از سوی جمهوری اسلامی ایران در رابطه با امنیت خلیج فارس و همچنین طرح صلحی که از سوی روسیه در این رابطه ارائه شده، آنگاه انجام این رزمایش می‌تواند در گام اول ارسال یک پیام برای منطقه و جهان باشد که نشان می‌دهد منطقه خلیج فارس و طراحی ترتیبات امنیتی با مشارکت ایران و قدرت‌های بزرگ در این حوزه تا چه اندازه حائز اهمیت است و اینکه کشورهای مذکور نسبت به امنیت منطقه احساس مسئولیت کرده و عرصه را به رقیبان واگذار نمی‌کنند.


دیگر اینکه برگزاری این رزمایش می‌تواند به معنای نشانگانی هر چند محدود و ابتدایی اما در خور اعتنا از وقوع تحولاتی در عرصه قدرت جهانی باشد که تمهیدات آن در شکل‌گیری چندجانبه‌گرایی بین‌المللی از پیش فراهم آمده و بر پایه آن، دولت‌های روسیه، چین و ایران در ساختار در حال دگرگونی نظام بین‌المللی به دنبال نقش‌آفرینی مؤثرتری  فراتر از گذشته هستند. این نقش‌آفرینی در سال‌های اخیر به اشکال دیگر از سوی روسیه در موضوعات منطقه‌ای و جهانی دنبال می‌شد و چینی‌ها نیز برای نخستین بار فراتر از مرزهای خود و قلمروهای نزدیک‌شان بتدریج حضور پیدا کرده‌اند و جمهوری اسلامی ایران هم به نوعی تلاش کرده تا بخشی از روند دگرگونی و از نشانه‌های ظهور آن در شرایط جدید بین‌الملل باشد.اما به نظر می‌رسد که پیام اصلی این رزمایش دریایی را بیشتر بایستی هشداری برای امریکا و همپیمانان این کشور و نیز جلوگیری از اقداماتی دید که آنها برای برهم زدن امنیت و صلح در حوزه خلیج فارس و دریای عمان و شمال اقیانوس هند شروع کرده‌اند؛ آن هم در شرایطی که امریکا می‌کوشد ائتلافی را در این منطقه در مقابل ایران تشکیل دهد و لذا از رزمایش مذکور این نشانه صادر می‌شود که ایران تنها نیست و اقدامات یکجانبه، خلاف حقوق، هنجارها و توافقات بین‌المللی امریکا تنها می‌تواند آن را به سمت شرق سوق دهد و طبعاً این موضوع چیزی نیست که بسیاری از دولت‌های غربی و یا جریان‌های میانه‌روتر در امریکا خواستار آن باشند؛ اما در شرایطی که اسرائیل، عربستان و تندروهای داخلی امریکا تأثیر اصلی را بر شکل دهی به سیاست فشار حداکثری ترامپ بر ایران دارند، آنها نیز توان بازداشتن چنین روندی را از دست داده‌اند.
به هر حال، در ساده‌ترین وجه، می‌توان ویژگی مشترک اهداف سه کشور در برگزاری این عملیات سه جانبه را تأمین امنیت و ثبات منطقه‌ای در مواجهه با تنش‌آفرینی بازیگران فرامنطقه‌ای در این حوزه دانست و اینکه ایران تمایل جدی دارد تا همکاری‌های نظامی خود را در دریا با قدرت‌های شرقی افزایش دهد و آنها نیز فرصت چنین تعاملی را مغتنم می‌دانند و چنانچه دو قدرت جهانی مذکور بخواهند در آینده حضور و حتی استقرار بیشتری در منطقه داشته باشند، طبعاً شرایط در این محیط پر تنش، پیچیده‌تر از گذشته خواهد شد و پس از پنج دهه، حضور و نفوذ گسترده امریکا را به چالش خواهد کشید.