تبعات و پیام‌های منطقه‌ای بحران کتائب

دکتر صلاح الدین هرسنی‪-‬ ارتش آمریکا آنچه که این کشور در واکنش و پاسخ به حملات اخیر کتائب حزب‌الله به پایگاه‌های خود در عراق نامید، مقر گردان‌های این حزب را در شهر مرزی قائم عراق مورد حمله قرار داد. این حادثه که نشانگان و سر آغاز یک بحران جدید را به نمایش می‌گذارد، به دنبال یک رشته ناآرامی‌ها و اعتراضات پیوسته در عراق رقم خورده است. به این ترتیب و با توجه به سطح اعتراضات جاری عراق، چنین حادثه‌ای برای عراق امروزی خبر خوبی نیست. این حادثه همچون سایر بحران‌های گذشته عراق ضمن مخابره پیام‌هایی برای برخی از کشور‌های منطقه، پیامد‌ها و تبعات ناگواری نیز به همراه دارد.
در این ارتباط، اولین پیامد حادثه کتائب متوجه جامعه آنومیزه و بحران‌زده عراق است. واقعیت آن است که شرایط جاری و مشکلات امروزی عراق نه محصول اعتراضات جاری بلکه بیشتر نتیجه هم‌افزایی، بار شدن و انتقال برخی از مشکلات گذشته به این مشکلات فعلی است که موجب آنومیزه شدن و ایجاد ناآرامی در سپهر سیاست عراق امروزی شده است. در این ارتباط، نبود دولت مقتدر و توانمند، بافت موزائیکی و چند پارگی‌های قومیتی، برقراری الگو‌های دموکراسی انجمنی از جمله مشکلاتی هستند که به مشکلات فعلی و شرایط بحرانی حال حاضر عراق مانند: تداوم و دومینوی اعتراضات و خیزش‌های عمومی و همچنین سلسله استعفا‌های زنجیره مانند: استعفای عادل المهدی نخست‌وزیر و تهدید استعفای برهم صالح رئیس جمهور اضافه شده است. محققا بحران‌هایی نظیر کتائب و مانند آن در آینده، می‌تواند موجب آنومیزه شدن بیشتر عراق شود و بر شدت بی‌ثباتی و ناآرامی‌ها در این کشور بیفزاید. به این ترتیب و با توجه به افق و چشم‌اندازی که برای جامعه عراق پدیدار شده است، می‌توان گفت که عراق به همراه اینگونه مشکلات و آنومی سیاسی و اجتماعی، وارد مرحله جدید و برگشت‌‌ناپذیری شود که قطعا وضعیتش به لحاظ کیفی با گذشته متفاوت می‌شود. این وضعیت بیانگر آن است که عراق بعد از عبور از یک مرحله کامل از نظام دیکتاتوری صدام، در حال گذار به مرحله بهتری بود، اما اگر وضعیتی که با حمله نظامی آمریکا به پایگاه حزب‌الله عراق پیش آ‌مد، تداوم یابد، این احتمال وجود دارد که این کشور وارد مرحله بغرنج‌تر و بحرانی‌تر از مرحله قبل یا آنارشیسم شود. خطر این مرحله این است که نظمی ندارد و می‌توان تئوری آشوب و بلوا را برای وضعیت آن به کار برد. جدای از پیامد‌های بحران کتائب، چنین بحرانی پیام‌هایی را نیز به برخی از کشور‌های منطقه مخابره می‌کند. در این ارتباط، هرگونه مخابره و ارسال پیام متوجه ایران است. چنین ادعایی به جهت همسویی راهبردی کتائب حزب‌الله عراق با ایران است. به واقع واشنگتن به همراه متحدان خود کتائب حزب‌الله عراق را در زمره گروه‌هایی تلقی می‌کند که مورد حمایت ایران است. بنابر این واشنگتن مدعی است که حمله راکتی اخیر به پایگاه آمریکایی که به کتائب حزب‌الله نسبت داده شده است، نمی‎‌توانست بدون نقش ایران رقم خورده باشد. بنابر این پاسخ‌ها و واکنش‌های متقابل واشنگتن به کتائب حزب‌الله، به صورت غیر مستقیم متوجه ایران نیز است. در واقع این وضعیت می‌تواند به شکست نقشه راه عادل المهدی و سایر رهبران نسل کنونی عراق تعبیر و تفسیر شود، چراکه عادل المهدی کمی پیش‌تر و در جریان مناسبات دیپلماتیک تهران- بغداد، قویا و صراحتا گفته بود که اجازه نمی‌دهد کشورش در عصر پساداعش و عصر ظهور هویت‌های متعارض، جولانگاه و عرصه رقابت بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شود. حال با بروز بحران کتائب به نظر می‌رسد که ایالات متحده مایل است که عراق فصل تازه‌ای از نبردها و رقابت‌های نیابتی تهران- واشنگتن را تجربه کند. محققا این شرایط منجر به تشدید منازعه و همچنین تضعیف و شکست نقش‌های واسطه در کاهش تنش تهران- واشنگتن خواهد شد. در این میان تردیدی نیست که راهبرد جمهوری اسلامی ایران چالش با نظامیان خارجی در منطقه نخواهد بود و ایران سعی خواهد کرد با دوراندیشی وضعیت جدیدی را که ‌ایالات متحده در عراق ایجاد کرده است، پشت سر بگذارد.