روزنامه شهروند
1398/10/11
راههای ناایمن، معلولان بیشمار
شهرام مبصر مدیرعامل موسسه پیامآوران ساحل امید اتوبوس و خودرو به تنهایی کسی را معلول نمیکند، جادههای ما، خیابانهای ما، گاردریلهای ما؛ غیراستاندارد، ناایمن و حادثهخیزند. ما در زمینه استانداردها با مشکل مواجه هستیم. وقتی هم تصادفی رخ میدهد و شخصی معلول میشود، به دلیل مناسبسازی نشدن شهر و وسایل حملونقل، طرد میشود. هر شخصی که در حادثه جانش را از دست میدهد یا دچار معلولیت میشود، خسارتی به جامعه وارد میشود؛ هم معنوی و هم مادی. از همه اینها گذشته، معلولیت در پی هر حادثهای که ایجاد شود، بیشتر از دولت و حاکمیت، خود فرد و خانوادهاش را دچار هزینههای مضاعف میکند. تصور کنید که حالا دولت سهمیه بنزین خودروهای سواری را ماهانه 60 لیتر درنظر گرفته است و برای معلولان آنهم آنهایی که پلاک ویژه دارند، 100 لیتر اختصاص داده است.این میزان سهمیه پس از رفتوآمدهای فراوان و جلسههای بسیار تعیین شد. این درحالی است که همین سهمیه 100 لیتری هم با توجه به مشکلاتی که در سیستم حملونقل ما وجود دارد، جوابگو نیست. چه کسی گفته معلولیت محدودیت نیست؟ دقیقا در کشور ما ، معلولیت محدودیت و گاهی محرومیت است. کسی که تا قبل از معلولیت میتوانست سوار تاکسی، مترو و اتوبوس شود، حالا دیگر نمیتواند. چرا؟ به این دلیل که سیستم حملونقل ما برای تردد افراد معلول مناسبسازی نشده است. کمتر رانندههایی هستند که در مقابل مسافران معلول با ویلچر توقف میکنند. بههرحال برای آن راننده سوارکردن این مسافر اتلاف وقت به شمار میرود. اتوبوس هم همین وضع را دارد. ما معلولان چطور میتوانیم سوار اتوبوس شویم؟ چه کسی میتواند ما را با ویلچرمان جابهجا کند. در مترو هم همین وضع است. الان ایستگاه جدیدی در مولوی راهاندازیشده است که آسانسور ندارد. تصور کنید من از ایستگاه مترو صادقیه میخواهم به سمت ایستگاه مولوی بروم، به مولوی که میرسم، دیگر نمیتوانم از مترو خارج شوم، باید برگردم به ایستگاه صادقیه و از آنجا برای مولوی دربست بگیرم. حالا افراد دارای معلولیت جسمی در این شرایط و با این وضع بنزین نمیتوانند با خودروهای شخصی در شهر تردد کنند.
ما روزانه حداقل به 10 لیتر بنزین نیاز داریم. پس نمیتوان گفت دولت هزینه زیادی از بابت معلولان متحمل شده است. بهزیستی ماهانه 63هزار تومان به اضافه 108هزار تومان به فرد دارای معلولیت مستمری میدهد، در جمع میشود 172هزار تومان. اگر متاهل باشد، این مستمری 287هزار تومان میشود. اما آیا فرد معلول میتواند با این مستمری زندگی کند؟ اگر معلولیت را به وقوع تصادفات ارتباط دهیم، شاید بهتر است بگوییم باید جادهسازی و ماشینسازی و ... تعطیل شود، چون هیچ اقدامی برای استانداردسازی و پیشگیری در کشورمان انجام نمیشود. همه اینها را هم کنار بگذاریم، نگاه جامعه به معلولان هنوز نگاه قابلقبولی نیست. هنوز هم جامعه این افراد را نمیپذیرد. هنوز هم وقتی به معلول میرسند، اول نگاهی به عصا و ویلچرش میاندازند، بعد به خودش. آمارها میگویند بخشی از معلولیتها درپی تصادفات ایجاد میشود، اما پس از معلولیت تکلیف معلول چیست؟ وقتی شهر برای تردد این افراد مناسبسازی نشده است، وقتی حتی ما بیمه توانبخشی نداریم و تمام خدمات توانبخشی حتی آنهایی که بلافاصله باید بعد از حادثه انجام شود تا میزان معلولیت را کم کند هم تحت پوشش بیمه نیست. این در حالی است که هزینه هر جلسه فیزیوتراپی در منزل بین 100 تا 150هزار تومان است. البته هزینه خرید عصا، ویلچر و... را هم باید به آنها اضافه کرد. اما در کشورهای پیشرفته اینطور نیست، در کشور ما آمار تصادفات و معلولیتهای ناشی از آن قابل توجه است و در ادامه، فکری به حال معلولان برجامانده از تصادفات و حوادث دیگر نمیشود، اما در کشورهای پیشرفته با کنترل بخش اول، شهر برای حضور این افراد هم مناسبسازی شده است. اینکه میگویند معلولیت محدودیت نیست، شاید درست باشد، اما نه در کشور ما.
ما سالها به شهرداری فشار آوردیم که قانون جامع حمایت از معلولان را بهویژه ماده 2 آن که مربوط به مناسبسازی است، رعایت کند، حالا هر چقدر دست و پا شکسته. حتی ما در نهم آذر، جلسهای با حضور مسئولان شهرداری داشتیم و آنها وعده دادند هیچ پروژهای را بدون مناسبسازی افتتاح نکنند، اما کمتر از 30درصد ایستگاههای مترو، آسانسور دارند. ایستگاه مترو شادمان که به تازگی از سوی شهردار تهران افتتاح شد، 90 پله دارد. یک آدم سالمند هم نمیتواند به راحتی بالا و پایین رود، دیگر افراد معلول یا زنان باردار یا حتی کسانی که مشکل جسمی دارند هم نمیتوانند از این سیستم استفاده کنند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها