دل نوشته هایی برای سردار دل ها

گزارش: خدیجه علی‌نیا؛ عکس‌ها: میثــم‌دهقانی | «شهادتت مبارک‌ای معنابخش کلمه آرامش»؛ «با رفتنت جگرم سوخت»؛ «می‌خواهم پسرم را شبیه تو تربیت کنـم»؛ «جایت خالی است اما راهت ادامه دارد»... این‌ها، تعدادی از جملات و دلنوشته‌هایی است که مردم مشهد، دیــروز به‌دعوت تریبون «در شهر» خراسان‌رضوی، بر حاشیه تصویر سردارشهید، «حاج‌قاسم سلیمانی» به یادگار نوشتند و با «در شهر»، از احساس‌شان در مواجهه با شهادت جانسوز حاج‌قاسم و یارانش گفتند. گویی همه به‌دنبال گوش‌شنوایی بودند تا درددل‌هایشان از این اتفاق تلخ را بشنود و در پی مامنی بودند تا پناه بغض‌شان شود. تصاویـر و عکس‌نوشت‌ها را ببینید و اگر شما هم مایلید، دلنوشته‌هایتان برای سردار دل‌ها را به آیدیkhorasanerazavi @ ارسال کنید تا در کانال تلگرامی اخبار خراسان، منتشر کنیم.
 
از صمیم‌قلب دوست‌تان دارم
«امیرحسین» 15ساله، با صدایی گرفته از بغض می‌گوید: «روز جمعه با شنیدن خبر شهادت حاج قاسم، تلخ‌ترین جمعه زندگی‌ام را تجربه کردم. وقتی از خواب بیدار شدم، مادرم با اشک و گریه خبر شهادت سردار را داد و من مات و مبهوت مانــدم. سردارسلیمانی برای من یک قهرمان بود؛ الگوی شجاعت. هرچند آمریکایی‌ها سردار را از ما گرفتند، اما ما نمی‌ترسیم...» بعد، اشک‌هایش را پاک می‌کند و روی استند تصویر حاج‌قاسم می‌نویسد: «از صمیم‌قلب دوست‌تان دارم.»
 
بوسه‌ دردمندانه
«حسن احمدآبادی» جانباز شیمیایی است که بدون هیچ کلامی، بر عکس سردارسلیمانی بوسه می‌زند و با‌اندوه می‌گوید: «قلبم پر از درد است». مردی از اهالی افغانستان هم می‌گوید: «حاج‌قاسم نه‌فقط در ایران، بلکه در کل منطقه، مرد بزرگ و محبوبی به حساب می‌آمد و خبر شهادتش، قلب همه طرفدارانش در همه‌جای دنیا را به درد آورده.»


 
ما ریشه در خاک امید داریــم
«خانم علیزاده» هم چشم‌هایش را از اشک پاک  و درددل می‌کند: «زیرنویس‌ برنامه‌ها و بعدتر، اخبار را که دیدم، دنیا بر سرم خراب شد. یکی از شاخه‌های سبز درخت وطن را شکستند اما این درخت، ریشه در خاک امیـد دارد. ما به‌جای خشک و زرد شدن، دوباره سبز می‌شویم.» «خانم اسلامی» 69 ساله هم ادامه می‌دهد: «با شنیدن خبر شهادت سردارسلیمانی، دقیقا حال و هوای ایام رحلت امام(ره) برایــم زنده شد. چون می‌خواهم خودم را آرام نگه دارم، مدام تکرار می‌کنم شهادت حق حاج‌قاسم بود. چنین مبارزِ شجاعی، حیف است در خانه و بستربیماری از دنیا برود. خوشحالم به آرزویش رسید و در میدان جنگ با دشمن، آسمانی شد.»
 
 نماد اتحاد و همدلی ایرانی‌ها بود
«خانم بحرینی» 32 ساله، در حالی که اشک می‌ریـزد، می‌گوید: «سردارسلیمانی پشت میزنشین نبود. یک سرباز بی‌ادعا بود که سال‌ها برای تامین امنیت ایران و ایرانی‌ها مبارزه کرد و نگذاشت آب توی دل ما تکان بخــورد. مگر نمی‌توانست مثل خیلی‌های دیگر، درسش را ادامه دهد، در کنار زن و فرزندش باشد و یک پست مدیریت دولتی بگیرد؟ اما انتخاب دیگری کرد و به دلیل همین انتخاب‌ها و تفاوت‌ها، همه دوستش داشتند و نماد اتحاد و همدلی ایرانی‌ها بود. حالا و بعد از رفتنش هم مهم است مردم مقاومت کنند و اتحادمان را حفظ کنیم.»
 
درد عمیق و بغض عجیب
مرد میانسالِ بی‌تاب و بغض‌آلودی، به‌سرعت به‌سمت‌مان می‌آیــد و می‌گوید: «از دیروز دوست داشتم کسی و جایی باشد تا با او درباره این غم حرف بزنم و کمی آرام شوم. الان که شما را دیدم، سریـع از خودرو پیاده شدم و به سویتان آمدم تا کمی از حاج‌قاسم بگویم. غم سنگینی در وجودم رخنـه کرده و باورم نمی‌شود سردارسلیمانی دیگر بین ما نیست. او با جان و دل از مرزها و امنیت ایرانیان دفاع می‌کرد و برای صلح و آرامش می‌جنگید. ای‌کاش از خونِ او نگذریـم و انتقامش را بگیریم.» و در ادامه، بر حاشیه تصویر سردارشهید، می‌نویسد: «یادت گرامی‌باد سردار.»
 
انگار دوباره برادرم شهید شد
یک خواهر شهید، قبل از این که حرف بزند، دقایقی مکث می‌کند تا بغضش را فرو دهد و با صدای آرامی می‌گوید: «بغض مجال حرف زدن نمی‌دهد. برادر من شهید شده و از دیروز حس می‌کنم دوباره از دست دادمش.» بعد، با طمانینه بر حاشیه تصویر حاج‌قاسم می‌نویسد: «جایت خیلی سبز است...»
 
پسرم سرباز سردار بود و خواهد مانـد
مادری سمت‌ما می‌آید و دردمندانه می‌گوید: «پسرم سرباز حاج‌قاسم بوده و هرچه از خوبی‌هایش بگویم، کم گفته ام. او که متاسفانه از دست رفت اما پسر من و جوانان ما نباید بترسند و مایوس شوند. باید هوای ایـران را در نبودِ سلیمانی‌ها داشته باشیم.»
 
تا سردار بود، خیالمان از امنیت مرزها راحت بود
«زهرا توکلی» دانشجو هم درددل می‌کند: «سال گذشته سردارسلیمانی در مراسمی سخنرانی داشتند و من برای اولین بار، آن جا با او آشنا شدم. در نگاه اول، جدی و با جذبه بود اما وقتی  حرف می‌زد، در رفتارش مهربانی موج می‌زد و در کل، شخصیت کاریزماتیکی داشت. من از همان موقع ارادت خاصی به او پیدا کردم و در تمام این مدت که شناختم بیشتر شد، نامش، احساس امنیت برایم به ارمغان می‌آورد. تا سردار بود، خیالمان از امنیت مرزها راحت بود. شاید به همین دلیل، دشمنان تصور می‌کنند اگر سردار نباشد، ما هم امنیت نداریم. اما تصورشان اشتباه است، سردار سلیمانی‌ها بیدارند.»  
 
 
با قراردادن تلفن همراه مجهز به اپ کیوآرکد خوان بر روی این کد، ویدئوی این گزارش را در کانال اخبار خراسان khorasanerazavi @ ببینید.