شرم سیلاب در مقابل فقر

سيل ويرانگر سيستان‌وبلوچستان دار‌و‌ندار مردماني را برده است که در کمال قناعت سال‌هاست بي‌هيچ ادعايي ساکن محروم‌ترين و کم‌برخوردارترين استان کشور هستند. اکثر جمعيت مناطق درگير سيلاب روستايي هستند و دارايي‌شان کيسه آردي بوده که با آن به صورت سنتي ناني پخت مي‌کردند و حيوانات اهلي که از شيرشان ارتزاق و از پشم‌شان نخ و از پوست‌شان زير‌انداز تهيه مي‌کردند؛ اما ناگهان باراني اژدها‌گونه از آسمان آمده و همه آنچه را داشته‌اند، بلعيده است. به گزارش «پانا»، در حالي باران سيل‌آسا جنوب سيستان و بلوچستان را به ويرانه‌اي بيش تبديل کرد که هشدارهاي هواشناسي چندين روز قبل از وقوع، سيگنال خطر سيلاب را مخابره مي‌کردند. اما چه شد که باران، تبديل به سيل شد و ويرانه‌اي با هزاران ميليارد خسارت براي مردم به‌جا گذاشت.
عدم‌مديريت بحران
کارشناسان علت سيلاب ويرانگر اين استان را عدم‌مديريت بحران مي‌دانند و مي‌گويند: سرريز شدن 4 سد در اين منطقه و عدم‌اجراي پروژه‌هاي آبخيزداري از دلايل اصلي اين حجم از ويراني بوده است. در واقع داستان از جايي رقم مي‌خورد که در سال 85 بروز طوفان «گونو» در جنوب سيستان و بلوچستان، زيرساخت‌هاي زيادي را در اين استان تخريب کرده که يکي از نمونه‌هاي آن تخريب سيل‌بندها در بخش‌هاي جنوبي استان بوده است. در سيل اخير منطقه «عورکي» (منطقه‌اي که رئيس‌جمهور توسط هلي‌کوپتر به آنجا رفت و در جمع مردمانش سخراني کرد) در کنار شهرستان قصرقند و دشتياري، بيشترين تخريب‌ها را داشت. يکي از عوامل مهم آن عدم‌بازسازي سيل‌بند «عورکي» بود که در سال 85 در طوفان گونو به کلي تخريب شده و تا امروز بازسازي نشده‌ است. همين بي‌توجهي در بازسازي سيل‌بند عورکي سهمي در بروز خرابي‌هاي تمامي مناطق پايين‌دست داشته که علاوه بر خسارت به ابنياي مردم به زير‌ساخت‌ها و کشاورزي مردم نيز، ميلياردها تومان خسارت وارد کرده است.
سرريز شدن سدها


به گفته کارشناسان عامل ديگري که سبب خسارت به زيرساخت‌ها و مردم شده، سد زيردان در شمال چابهار بوده است. در واقع اين سد از تاريخ احداث خود يعني در سال 1390 تاکنون هيچ وقت سرريز نکرده بود و حجم بالاي بارش‌ها سبب شده براي اولين بار در طول‌تاريخ از احداث اين سد، ظرفيت آن پر شود و ميزان زيادي از آب را به خانه و زمين‌هاي کشاورزي مردم سرريز کند. همچنين، سد «پيشن» در جنوب اين استان و در نزديکي ايران و پاکستان پس از 25 سال سرريز شد. مسئولان محلي در اين باره مي‌گويند: اگر دبي آب در اين سد کم مي‌شد و هشدارها درباره شدت بارش جدي گرفته مي‌شد، شاهد حجم تخريب‌هاي کمتري بوديم. زيرا اين سد مي‌توانست مقدار زيادي از آب باران را پشت خود نگه‌دارد. نه آنکه در زمان بارندگي آب به صورت درياگونه از بالاي آن سرريز شود و سيل ويرانگري را ايجاد کند.
خسارت به 344 واحد آموزشي
به گفته مدير‌کل آموزش و پرورش اين استان در حال حاضر تعداد 32 واحد آموزشي غيرقابل استفاده هستند و 286 مدرسه با برآورد حدود 10 ميليارد تومان خسارت نيز نيازمند تعميرات اساسي است. برخي مدارس نيز دچار آب‌گرفتگي شده‌اند که هنوز به آنها رسيدگي نشده و دانش‌آموزان آنها در چادر، کلاس‌هاي درس را مي‌گذرانند. در همين راستا 95 دستگاه کانکس براي کلاس‌هاي غيرقابل استفاده و تعدادي لوازم التحرير براي دانش‌آموزان شهرستان‌هاي دشتياري، کنارک، بنت، زرآباد، فنوج و نيکشهر ارسال شده است. معاون وزير و رئيس سازمان نوسازي، توسعه‌ و تجهيز مدارس کشور نيز عنوان کرد: دستور ويژه وزير آموزش و پرورش را براي بررسي و تامين نياز هاي اساسي مدارس مناطق سيل‌زده در سيستان و بلوچستان در دست دارد و به همين منظور به اين استان سفر کرده است و براي برطرف کردن نياز اوليه مدارس تعداد 50 کانکس به منطقه مي‌آورد. او معتقد است: انجام تعميرات جزئي و اساسي مدارس آسيب‌ديده با کمک خيرين نيک‌انديش، مشابه اقدامات و برنامه‌هاي سيل استان‌هايي همچون گلستان، خوزستان و لرستان در سه برنامه کوتاه‌مدت، ميان‌مدت و بلند‌مدت امکان‌پذير است.
مهم‌ترين نياز مردم چه بود؟
مردم محلي درخواست آرد گندم داشتند. زيرا عمده مردم مناطق در روستاها زندگي مي‌کردند و بر اساس زندگي سنتي، نان خود را به صورت تنوري مي‌پزند که سوختش هيزم است. باران سيل‌آسا، آرد آنان را از بين برد و اکنون براي سير کردن شکم‌شان نياز به آرد دارند. پيرزن کهنسال بلوچ به پانا مي‌گويد هنگام وقوع سيل در اوج شدت باران براي نجات جانشان به بالاي درختان گريخته‌اند و يک شبانه‌روز در همانجا با وجود گرسنگي فراوان تا آمدن امدادگران مانده‌اند. مردم روستايي که در دورترين نقطه از مرکز کشور در حال زندگي و مرزباني هستند با وجود خسارات سنگين باران به باغ‌ها و دام‌هايشان شکرگزار خداوند هستند و به همين که زنده هستند راضي‌اند و مي‌گويند: مال از دست‌ رفته‌شان را خدا خواهد داد. در حالي که 80 درصد زيرساخت‌ هاي روستايي اکنون از بين رفته‌اند؛ نه دامي براي مردم مانده، نه خانه‌اي براي زندگي. الان فصل کشاورزي و اوج کاشت صيفي‌جات است، اما همه درختان موز، زيتون، بوته‌هاي بادمجان و گوجه هم در اين مناطق نابود شده‌اند. هنگامي که خبرنگاران براي به تصوير کشيدن ميزان خسارت‌هاي سيلاب به منطقه اعزام شدند، دچار حيرت از فقر مردم محلي شده بودند. به نحوي که تمامي تصاوير ارسالي به شبکه‌هاي مجازي از فقر بود، نه از خسارات سيل. زيرا از کودکاني روايت مي‌کردند که پا برهنه راه مي‌رفتند و خانه‌هايي را مي‌ديدند که با شاخ و برگ درختان ساخته شده بود و خبري از اتاق خواب کودکانه، آشپزخانه و اتاق پذيرايي در آنجا نبود. برخي از آنها در فضاي مجازي نوشتند: «مردمي که پيش از سيل هم سيل‌زده بودند». آنها برايشان موکت، فرش و زيرانداز درخواست مي‌کردند که کف‌ خانه‌هايشان سيمان دارد و ظروف آشپزخانه‌اي هم ندارند و در باورشان اين‌گونه زندگي کردن در سال 2020 نمي‌گنجيد. اندک آلام اين مردم با ارسال کمک‌هايي از قبيل برخي خوراکي‌ها مانند آرد، حبوبات، روغن، برنج، ماکاروني و چاي است،‌ کاهش مي‌يابد. اقلام غيرخوراکي نيز همانند پتو، زيرانداز، پشه‌بند، ملحفه و پارچه، پلاستيک ضخيم، طناب و پودر شوينده دستي است.