رای به اندیشه روحانی

آيا رقيب‌هراسي امري واقعي است يا توهم؟ آيا مردم نبايد از اندیشه‌ها و برنامه‌هاي برخي كانديداهاي رياست‌جمهوري بهراسند؟ آيا حمايت فيلسوفان از كانديداها، حاوي نكته و بصيرتي خاص است؟ آيا اطلاع از نظر فيلسوفان، بايد براي مردم مهم باشد؟ برخي فيلسوفان را مي‌توان فيلسوفان علاقه‌مند به سياست و حوزه قدرت دانست. در این يادداشت بحثي در مورد شخصيت فيلسوفان نيست، بلکه آنچه اهميت دارد، نقش انديشه‌ها و مقدمات و نتايج فكري و عملي فيلسوف در مقام حمايت از يك جريان فكري و يك كانديداي خاص است. فيلسوفاني بوده‌اند كه از تندروترین کاندیداها حمایت کرده‌اند و اكنون نيز از ابراهيم رئيسي حمايت مي‌كنند و اين خود نكته قابل تاملي است. برخي فيلسوفان تا آنجا پيش رفتند كه حمایت از کاندیدای مورد نظر خود را بسیار ارزشمند و عرفانی تشریح کرده‌اند. اين نظريه از نظر عملي چيزي جز زمينه‌سازي برای دشمنِ خدا خواندنِ مخالفان و حذف آنها نبوده و نخواهد بود. در اين انديشه مي‌توان ريشه‌هاي تماميت‌خواهي، دشمني با دموكراسي، بي‌توجهي به راي مردم، مخالفت با آزادي‌های سياسي، اجتماعي و فرهنگي مصرح در قانون اساسی و حذف مخالفان را يافت. در اين نگاه راي مردم تشريفاتي و زينتي و صرفا كاركردي حمايتي و تاييدي دارد. با اين وصف آيا نبايد ازحمايت برخي فيلسوفان از برخي كانديداها نگران بود؟ امروزما با دو نگرش و دو شيوه زندگي و اداره كشور روبه‌رو هستيم و موضوع انتخابات رياست‌جمهوري، جدي‌تر و مهم‌تر از آن است كه بتوان به آسانی از كنار آن عبور کرد. به عقيده ايوون شرات نمي‌توان به تاثير انديشه متفكران در بسترسازي و تئوريزه كردن حذف و حمايت‌ها و همراهي آنان با قدرت بي‌توجه بود. انسان‌هاي خوب، با انديشه‌هاي بد و نادرست، گاهي خطرناك‌تر از انسان‌هاي بد اما بدون انديشه‌هاي بد مي‌شوند. آري بايد نگران آينده دموكراسي، توسعه و آزادي و پيشرفت كشور بود و هراس از يك جريان فكري، هراسي بيهوده نيست. مساله اصلي در انتخابات، خوب بودن يا بد بودن كانديداها نيست، مساله اصلي انديشه درست و يا نادرست آنهاست. كمترين كار امروز تشويق به راي دان مردم به روحاني و انديشه درست است.
* فعال و تحلیلگر سیاسی