نعل وارونه ارگان دولت درباره دور زدن تحریم‌ها

سرویس سیاسی- روزنامه دولتی ایران در شماره روز پنج‌شنبه نوشت: «گروه ویژه اقدام مالی FATF پس از چند دوره تمدید فرصت پذیرش مقررات مورد نیاز توسط جمهوری اسلامی ایران، سرانجام روز جمعه ۲۱ فوریه ۲۰۲۰ تصمیم گرفت کشور ایران را از فهرست «خاکستری» خارج و به فهرست کشورهای پرریسک یا همان «فهرست کشورها و قلمروهای غیرهمکار» (NCTT) موسوم به «فهرست سیاه» کنار کشور کره شمالی قرار دهد. کشورهایی که در این فهرست قرار می‌گیرند، از نظر سازمان توسعه و همکاری‌های اقتصادی، در مبارزه با پولشویی و تأمین مالی ‌تروریسم «غیرهمکار»اند... برداشتن تعلیق اقدامات مقابله‌ای در عمل محدودیت‌ها، دشواری‌ها و هزینه‌های گزافی را به کشور تحمیل و تعاملات رسمی ‌پولی و تجاری فرامرزی را دچار آشفتگی می‌کند. روابط کارگزاری بانک‌ها و روابط تجارت بین‌الملل ایران به‌عنوان «کشور غیرعادی و غیرهمکار» به پایین‌ترین سطح خود تنزل پیدا خواهد کرد.»
ارگان دولت مدعی شد: «شرایط و امکانات دشوار دوره‌های مختلف تحریم با آنچه در پیش رو داریم، زمین تا آسمان تفاوت دارد. بانک‌ها، فعالان تجارت خارجی و در کل اقتصاد ملی در دوران گذشته با تلاش بسیار و تحمل مشکلات و هزینه‌های قابل توجهی توانسته‌اند راه‌های مقابله با انواع مختلف تحریم‌ها را کشف و تا حدودی نیازهای خود را تأمین کنند. اما این راه‌ها با قرار گرفتن کشور در فهرست سیاه گروه ویژه اقدام مالی، تنگ‌تر و تنگ‌تر خواهد شد. اثرات این تحریم‌های یکجانبه ظالمانه و تنگناهای واردکنندگان تجهیزات پزشکی در نبود کانال‌های تأمین مالی خریدها، بخصوص در شرایط حاد کنونی کشور با توجه به گسترش بیماری کووید-۱۹ که متأسفانه منجر به از دست رفتن جان گران‌بهای عزیزان ما می‌شود، بیشتر مشهود است و ما نباید با دستان خودمان کار را بیش از آنچه هست، سخت‌تر کنیم.»
ارگان دولت ادعا می‌کند که قرار گرفتن ایران در فهرست کشورها و قلمروهای غیرهمکار از سوی FATF راه‌های دور زدن تحریم‌ها را تنگ‌تر می‌کند اما واقعیت برخلاف این گزاره است. مدیرکل FATF صراحتاً گفته بود که ایران از طریق بانک‌هایی تحریم‌ها را دور می‌زند و اگر FATF را بپذیرد این راه هم مسدود می‌شود.
FATF اسفند 97 با انتشار گزارشی صراحتاً اعلام کرد که اجرای مؤثر تحریم‌های مالی هدفمند و شناسایی مسیرهای ایران برای دور زدن تحریم را ذیل رسالت مقابله با ‌اشاعه تسلیحات کشتار جمعی خود تعریف کرده و با جدیت تمام در پی اجرای آن است. خوان زاراته، معاون سابق وزارت خزانه‌داری آمریکا نیز چندی پیش گفته بود: برای قرار دادن ایران در تنگنا و سخت‌تر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کاملFATF نیاز است. «استیو منوچین»، وزیر خزانه‌داری آمریکا نیز تیرماه سال جاری در نشست کارگروه اقدام مالی، به‌طور رسمی‌‌‌اعلام کرد که FATF اقدام به پیشگیری از دور زدن تحریم‌ها می‌کند. علاوه‌بر اینها، در میان مقامات کشور، عبدالناصر همتی، رئیس‌کل بانک مرکزی اعلام کرده است که تصمیم اجلاس اف‌ای‌تی‌اف تأثیری در روابط و معاملات ما نخواهد داشت.


مطلب دیگر اینکه، حامیان دولت و مدعیان اصلاحات که از FATF به‌عنوان ابزاری برای فرار از پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری استفاده می‌کردند، گسترش شیوع کرونا را نیز فرصتی برای تداوم این فریبکاری و انحراف افکار عمومی از سوءمدیریت و ناکارآمدی دولت در اداره کشور فرض کرده‌اند. همچنین، عدم برقراری مبادلات بانکی ناشی از تحریم‌های ثانویه آمریکاست نه FATF. افزون بر این، حامیان FATF با دشمنان تابلودار ملت ایران‌اشتراک نظر دارند. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا گفته بود ایران باید کنوانسیون پالرمو و کنوانسیون تأمین مالی ‌تروریسمCFT را تصویب کند.
FATF خود را  نهاد مبارزه با پولشویی و تأمین مالی ‌تروریسم و جرائم مالی سازمان‌یافته جا می‌زند اما 75 درصد پولشویی جهان در آمریکا و اروپا انجام می‌شود و همین کشورها جزو حامیان اصلی گروه‌های ‌تروریستی محسوب می‌شوند اما حامیان دولت به روی خود نمی‌آورند. دولتمردان مدعی شده بودند که با برجام همه تحریم‌ها برداشته خواهد شد. اما کاملاً برعکس شد و متأسفانه در همین شرایط هیچ تضمینی نمی‌دهند که با تصویب لوایح موردنظر FATF، تحریم‌ها برداشته شود!
اگر FATF برای کشور سودمند است، چرا دولتمردان درباره رفع مشکلات یا برقراری مبادلات بانکی با FATF تضمین نمی‌دهند؟!
بازی دوباره با «اختیارات رئیس‌جمهور»!
روزنامه اعتماد روز پنجشنبه در مطلبی با عنوان «اختیاراتی که نیست» به قلم یکی از نمایندگان فراکسیون امید مجلس نوشت: «صحبت بر سر این است که چرا ریاست ستاد کرونا برعهده رئیس‌جمهوری نیست و چرا این مسئولیت به دست وزیر مربوطه قرار گرفته است؟ پیش از پرداختن به این پرسش‌ها اما باید به این پرسش اساسی و کلان پاسخ دهیم که آیا در طول این ۶ سال، رئیس‌جمهوری به‌واقع در حد مقام ریاست‌جمهوری و چنان‌که قانون اساسی این حدود و اختیارات را تعیین کرده، از اختیار لازم برخوردار است یا خیر؟! به این ‌ترتیب می‌بینیم که به خودی خود تفاوتی میان اینکه رئیس‌جمهوری، رئیس ستاد کرونا باشد یا یک وزیر وجود ندارد». این روزنامه در ادامه نوشت: «در طول این سال‌ها ثابت شده رئیس‌جمهوری فاقد اختیارات لازم است... آنچه بیش از هر چیز حائز اهمیت است، اختیارات است، نه آنکه چه کسی ریاست ستاد را به عهده‌ دارد و چه کسی از این مقام بی‌بهره مانده». گفتنی است کارشناسان بارها تأکید کرده‌اند که مشکل دولت روحانی، کمبود اختیارات نیست، بلکه فقدان اراده و اهتمام برای بهره‌مندی از اختیارات است. چندی پیش وزیر تعاون دولت اصلاحات و عضو شورای سیاست‌گذاری اصلاحات با‌ اشاره به اختیارات و امکانات گسترده دولت گفته بود:«مدت‌هاست که شاهد تشکیل نهاد جدیدی تحت عنوان شورای عالی هماهنگی اقتصادی متشکل از سران قوا و به ریاست رئیس‌جمهور با اختیارات بسیار بالا و فراقانونی هستیم. بدین نحو که اگر چیزی را مصلحت دیدند که در قانون وجود نداشته می‌توانند اجرا کنند و بعداً به مجلس مراجعه کرده و آن را قانون کند. آقای رئیس‌جمهور در این حد اختیارات دارد اما اتفاق خاصی نیفتاده است». در هر مقطعی که افکار عمومی از عملکرد و کارنامه دولت گلایه می‌کند، اصلاح‌طلبان به خط شده و‌ترفند نخ نمای «کمبود اختیارات» را مطرح می‌کنند.
بهانه‌تراشی مدعیان اصلاحات!
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «بهانه‌ای به نام کرونا» نوشت: «سخنانی که طرفین ایرانی و آمریکایی در روزهای گذشته عنوان کرده و نسبت به زندانیان خود ابراز نگرانی کرده‌اند می‌تواند بهانه‌ای شود تا تبدیل به گام‌هایی دیگر برای هرگونه مراوده سیاسی شود. ایالات متحده به مرور زمان در حال حس کردن تبعات این بیماری است و شاید به مرور زمان سیاستمداران این کشور متوجه جدی بودن این قضیه شوند. طرفین به‌ جای اظهارنظرهای احساسی و مقابله شدید و لحظه‌ای می‌توانند با بررسی پیشنهادها و ایجاد فرصت، این‌گونه تنش‌ها را در راستای ایجاد صلح بیشتر در جهان به‌کار گیرند».
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت: «تاریخ همواره ثابت کرده است که می‌توان در بدترین شرایط نیز با رفتار منطقی به توافق رسید که در ابتدا این امر نیازمند یک اراده جدی از سوی طرفین است... ‌ترامپ معتقد است اگر بتواند گره‌ای از مشکلات ایالات متحده و ایران را باز کند برای وی امتیاز بسیار مهمی‌در انتخابات خواهد بود...‌ ترامپ به دنبال این است که با تکیه به توافقی بهتر برای آمریکا، جو بایدن(نامزد دموکرات‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری)را نیز در این عرصه شکست دهد».
آرمان در ادامه نوشت: «شاهد هستیم که دولت آمریکا برای ایجاد ارتباط با ایران یک‌بار کرونا و بار دیگر مبارزه با داعش و بار دیگر...را بهانه قرار می‌دهد تا به هر شکل ممکن نخستین ارتباط جدی را پس از خروج از برجام ایجاد کند».
آمریکایی‌ها برای رسیدن به اهداف خود یک راهبرد دارند و یک تاکتیک. راهبرد آنها «فشار» با هدف خسته کردن طرف مقابل است و سپس از «مذاکره» به‌عنوان مکمل فشار استفاده می‌کنند تا به خواسته خود برسند. این مذاکره در واقع مذاکره نیست بلکه وسیله‌ای برای چیدن محصول فشارها است و نشستن پشت میز مذاکره با آمریکایی‌ها یعنی نقد کردن همان مواردی که با فشار زمینه تحقق آن را فراهم کرده‌اند. دولت تروریست آمریکا، ‌ترور سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی و تحریم داروی بیماران ایرانی و عهدشکنی و نقض فاحش برجام را در کارنامه سیاه خود ثبت کرده است.
با این‌حال، مدعیان اصلاحات در رویکردی حقارت‌آمیز همچنان به دنبال بهانه برای مذاکره با آمریکا هستند.
همه مقصرند الا دولت!
روزنامه ابتکار در گزارش تیتر یک خود با عنوان «مصائب دولت کرونازده» نوشت: «مشکل دولت روحانی، بیش از آنکه به عوامل خارجی نسبتی داشته باشد، به خود این دولت و همچنین عوامل داخلی دولت‌های در سایه‌ای برمی‌گردد که همیشه در محافل مختلف مطرح بوده است. دولتی که از زمان روی کار آمدن با بحران‌های مختلفی در سطح داخلی و خارجی مواجه بوده است حالا دیگر به حدی حلقه این بحران‌ها تنگ‌تر شده است که بحث ناکارآمدی دولت حسن روحانی مطرح است. اما آیا واقعاًً همه این کم و کاستی‌ها به عملکرد دولت برمی‌گردد یا نه، عوامل دیگری بر ایجاد بحران برای دولت دخیل بوده‌اند؟ چه اندازه نهادهای دیگر با دولت همراهی داشته‌اند و تصمیمات دولت تدبیر و امید را اجرایی کرده‌اند
در ادامه این مطلب آمده است: «برای مثال هنوز مشخص نیست که چه نهادی جلوی قرنطینه قم را گرفت تا از انتقال این ویروس به دیگر شهرها جلوگیری شود؟ البته ابهامات فقط مختص به مسئله کرونا در کشور نیست. هنوز سؤالات بی‌پاسخ زیادی در کشور وجود دارد و مشخص نیست چه نهادی باید پاسخگو باشد. تنها چیزی که در حال حاضر روشن شده این است که فعلاً همه کم‌کاری‌ها به دولت ربط داده می‌شود و منتقدان آن تلاش دارند تا از این فرصت برای ضربه زدن و انتقاد به دولت استفاده کنند و به جای حل مشکل و مدیریت بحران همچنان شاهد داعواهای سیاسی بین نهادهای تصمیم‌گیر هستیم. در واقع نهادهای تصمیم‌گیر اصل بحران را رها کرده و درگیر پیداکردن مقصر شده‌اند. چیزی که مشاهده می‌شود افزایش هر روزه انتقادها به نهادهای مختلف از سوی همدیگر است. در این میان اما نوک پیکان همه حملات به سوی دولت نشانه رفته است.» ابتکار نوشته است: «آیا میزان اختیارات دولت به‌گونه‌ای هست که بتوان تمام این کم‌کاری‌ها و ناکارآمدی‌ها را به آن نسبت داد یا نه؛ وجود دستگاه‌های موازی در کنار آن و همچنین عمل نکردن همه نهادها به تصمیمات دولت باعث شده است که نتواند به‌طور کامل برنامه‌های خود را پیش ببرد؟»
قابل تأمل آنکه دفاع تمام‌قد روزنامه زنجیره‌ای از دولتی که به زعم خود مدعیان اصلاحات محلی برای تعریف نگذاشته است! و همچنین گلایه این روزنامه از «انتقاد» کردن نه تنها غیرحرفه‌ای بلکه نسبتاًً مشکوک به‌نظر می‌رسد! از سوی دیگر ابهام‌آفرینی و شایعه‌سازی و ادعای بدون سند مبنی بر اینکه «مشکلات بر گردن دولت‌های در سایه است!» نیز مزید بر مشکوک بودن و اماره‌ای بر قلم به مزد بودن نویسنده آن است. چه آنکه اولاً منتقدان دولت نیز در این شرایط با همه ظرفیت‌های نرم‌افزاری و تشکیلاتی خود به میدان آمده و در موضوع مقابله با کرونا دولت را کمک می‌دهند و ثانیاً انتقاد شدیدی علیه دولت روحانی مطرح نبوده است! سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا انتقاد به غیبت روحانی در شرایط کنونی آن‌قدر به مدعیان اصلاحات برخورده که تیتر یک روزنامه را به رپورتاژ تمام و کمال و ابهام‌افکنی و تقصیرات را
بر گردن دیگری انداختن، اختصاص داده‌اند؟