عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد

روزنامه نگار ‪-‬ اینهمه درباره بدیها و مضرات ویروس کرونا گفتند و شنیدیم و نوشتیم و خواندید؛ اما اجازه دهید کمی هم درباره محسنات این ویروس نه چندان خطرناک که سهل انگاری ها و
بی توجهی های برخی، آن را برای زندگی ما
به صورت عنصر خطرناکی درآورده، بگوییم. برای
روشن تر شدن منظورمان به ذکر مثالی عینی که شامگاه پنجشنبه در برنامه دورهمی که عده زیادی معتقدند نباید در شرایط فعلی فیلمبرداری شود، می پردازیم. راستش من زیاد تلویزیون نگاه نمی کنم. اما به این دلیل که تلویزیون همیشه در منزل پدری من روشن است صدایش را


می شنوم. روز جمعه در اتاق خودم مشغول نوشتن همین یادداشتی که مقابل دیدگان شما قرار دارد، بودم و تلویزیون هم همچون همیشه روشن بود و داشت تکرار برنامه دورهمی شامگاه پنجشنبه را نشان می داد. صدای مهران مدیری را می شنیدم که از دو نفر از تماشاچیان دعوت کرد تا روی سن بیایند و کمی با آنها گپ و گفت کند. پس از چند ثانیه، مهمانان موقتی مهران مدیری که قرار بود چند دقیقه در کنار وی باشند، آمدند. مدیری بعد از چاق سلامتی با این دو مهمان شروع به گفتگو کرد و در بین گفتگو چند سوال اطلاعات عمومی هم از آنان پرسید که در ادامه، این بخش از صحبت هایشان را می خوانید:
مهران مدیری: حسین علیزاده؟
یکی از مهمانها: نمی شناسم.
مهران مدیری: امیرکبیر؟
مهمان: .... (بخوانید سکوت می کند)
مهران مدیری: نمی شناسید.
مهمان: امیرکبیر رو می شناسم.
مهران مدیری: بگید.
مهمان: می خندد و می گوید امیر کبیر ... ( و دوباره سکوت می کند)
مهران مدیری: جلال آل احمد
مهمان: ... (باز هم سکوت)
دیالوگ کوتاهی که خواندید بخشی از پرسش و پاسخ مهران مدیری با مهمانی بود که روی سن آمده بود و مجری برنامه برای اینکه اطلاعات عمومی مهمانش را مورد سنجش قرار دهد با او مطرح کرد. البته این ماجرا برای اولین باری نبود که رخ می داد پیشتر هم مدیری در برنامه های قبلی اش درباره یوری گاگارین، خواندن یک بیت از حافظ و مواردی از این دست از مهمانانش سوال پرسیده بود که همگی ابراز بی اطلاعی کردند. از این موارد البته باز هم هست، مواردی که هم در گذشته های دور در برنامه هایی مانند مسابقه هفته، مسابقه ثانیه ها و ...
و هم در زمان حال در برنامه هایی مانند مسابقه پنج ستاره، مسابقه برنده باش و ... رخ داده بود. اما می توان جریان مسابقاتی که نامشان را مطرح کردیم با جریان اتفاقی که در برنامه دورهمی رخ داد را از هم جدا دانست، چرا که مشخص است در یک مسابقه سوالاتی مطرح می شود که غالبا تخصصی است و هر کسی درباره آنها اطلاعات ندارد. اما اتفاقی که در برنامه دورهمی رخ داد و همانطور که اشاره شد سابقه هم داشته است، اتفاقی بود که می توان آن را مایه شرمساری دانست. ممکن است عده ای بگویند: «ولم کن بابا، مشکلات زندگی اونقدر زیاد شده که اسم خودم رو هم یادم نمیاد، حالا بیام به تو بگم جلال آل احمد کی بود؟» این دلیل البته توجیه خوبی نیست اما بیایید آن را با یک درجه تخفیف بپذیریم. اینکه شرایط اقتصادی زندگی (بخوانید یک لقمه نان درآوردن) آنقدر سخت شده که نه توانی برای آدمی باقی می گذارد که بخواهد به افزایش میزان اطلاعات عمومی‌اش بیفزاید و نه حوصله‌ای برای این کار. اما سوال اینجاست کسی که برنامه‌ریزی می‌کند، وقت می‌گذارد و هزینه صرف می‌کند و البته خطر می‌کند تا در این شرایط کرونایی کشور به عنوان مهمان در برنامه دورهمی حضور یابد، حتما از میزان متوسط رو به بالای اوقات فراغت برخوردار است. چنین فردی وقتی به یک برنامه تلویزیونی می‌آید تا ساعتی را با فراغ بال تفریح کند، حتما می‌تواند برای مطالعه و افزایش اطلاعات عمومی زمانی را در طول شبانه روز به خود اختصاص دهد. در طول هفته بسیار از این دست افراد را می بینیم که در خیابان، کافی شاپ، سینما، پارک کنار دوستانشان ایستاده یا نشسته اند و گل می گویند و گل می‌شنوند و در حین همین خوشگذرانی از خود و دوستانشان عکس سلفی یا لایو می‌گیرند و در صفحه شخصی‌شان در فضای مجازی می‌گذارند. درباره شعرهای پابلو نرودای شیلایی و نزار قبانی سوریه‌ای که در پست های برخی از دوستانشان گذاشته شده لایک می زنند و نظر می دهند که: «wow! Whas a lovely poem! Very excellent!» اما نمی توانند یک بیت از حافظ را از حفظ بخوانند، استاد بلامنازع تارنوازی ایران را نمی شناسند و هنگامی که از آنان می پرسی حسین علیزاده کیست؟ فقط خنده تحویلت می دهند. بخشی از همین افراد هنگامی که عباس کیارستمی از دنیا رفت سیاه پوشیدند و برای تشییع جنازه او صف کشیدند مقابل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تا برای آخرین بار با آقای فیلمساز وداع کنند، در حالیکه برای دلخوشی ما هم که شده حتی یک فیلم از این کارگردان را ندیده بودند و شوربختانه تر اینکه نام هیچ فیلمی از این کارگردان را هم نمی دانسته و نمی دانند. بخش دیگری از همین افراد هنگامی که می شنوند استاد شجریان در بیمارستان بستری شده و حالش چندان مساعد نیست، هجوم می‌برند به سمت بیمارستان جم و بلوا به پا می‌کنند در حالیکه اگر همان دم از بعضی از آنها بپرسی خسروی آواز ایران کیست؟ برای اینکه ماجرای ندانستنشان را استتار کنند و به قول معروف بپیچانند، می گویند: « الان وقت پرسیدن این سوالاست؟ استاد جان شجریان مریضه، مگه نمی‌بینی؟ من چه می دونم خسروی آواز ایران کیه؟ لابد خسرو شکیباییه، وقت گیر آوردی تو هم، تو این هیری ویری؟»
بسیار خب، بهتر است از غر زدن و گلایه کردن دست بکشیم، تا اینجای کار مشخص شد که بسیاری از ما (حتی خود من) از کمترین اطلاعات عمومی درباره مسائل مختلف که بخشی از آنها در این یادداشت مطرح شد، بی‌بهره‌ایم. برخی‌هایمان نمی‌دانیم اما می‌دانیم که نمی‌دانیم، برخی دیگر هم نمی دانیم و نمی‌دانیم که نمی‌دانیم. در هر دو صورت، برای رفع این ندانستن، تنها یک راه وجود دارد. راهی به نام «حرکت به سوی دانستن»
از شما دعوت می کنم که سه خط ابتدایی این یادداشت را دوباره بخوانید:
«اینهمه درباره بدیها و مضرات ویروس کرونا گفتند و شنیدیم و نوشتیم و خواندید؛ اما اجازه دهید کمی هم درباره محسنات این ویروس نه چندان خطرناک که سهل انگاری ها و بی‌توجهی‌های برخی، آن را برای زندگی ما به صورت عنصر خطرناکی درآورده، بگوییم»
پر واضح است که این روزها کرونا شرایطی را ایجاد کرده که اکثر ما مجبوریم (هرچند که برخی رعایت نمی کنند) در خانه بمانیم. چاره ای هم نیست. اگر به سلامتی خود و خانواده مان اهمیت می دهیم باید این کار را بکنیم. نزدیک به دو هفته هم تعطیلات نوروزی را در پیش رو داریم که اگر این هفته پایانی سال را هم به آن بیفزاییم، بیست و یک روز فرصت فراغت داریم تا بتوانیم کارهایی که همیشه غر زده ایم که فرصت انجامشان را نداریم، انجام دهیم. یکی از این کارها مطالعه است و پر واضح است که حرکت به سوی دانستن تنها با مطالعه میسر می شود. این یکی از همان اتفاقات خوبی است که کرونا با تمام بدی هایش می‌تواند برای ما رقم بزند. فرصت بی نظیری که می‌توانیم با آن بر دانسته هایمان بیفزاییم و خود را در دنیای بی نظیر دانش غوطه ور کنیم. البته فقط مطالعه کتاب نیست که می تواند جذابیت منحصربفردی داشته باشد. تماشای فیلم نیز
یکی از کارهایی که می توانیم در این روزها انجام دهیم. چند روز که بگذرد دیگر حتی اگر شما را کتک هم بزنند تحت هیچ شرایطی حاضر نخواهید بود از لذت مطالعه و همینطور تماشای فیلم بگذرید و به جایش خانه را ترک کنید و برای گذران وقت به بیرون بروید. باور نمی کنید؟ امتحانش مجانی ست.