حفظ سلامت مردم با ارزش‌تر از فعالیت‌های اقتصادی

 
 
 
 


صحبت‌هاي اخير رئيس‌جمهور در رابطه با شروع کار اصناف و فعاليت‌هاي اقتصادي از 23 فروردين‌ماه، انعکاس کامل از تصميمات دولت و کميته مقابله با کرونا بود. بسياري از کارشناسان و مردم انتظار بيان چنين مطالبي را از رئيس‌جمهور منتخب‌شان نداشتند.‌ بي‌شک اگر فردي از بدنه بهداشت و درمان يا کارشناس اجتماعي در رابطه با بحران به‌وجود آمده در کشور احساس نگراني کرده و دلسوزانه صحبت‌هايي را بر مبناي تخصصش بر زبان جاري ‌کند، نه ضد انقلاب است، نه دشمن کشور. انصاف نيست که اين‌گونه به بحران به وجود آمده نگاه کنيم، چون بسياري از مردم و کارشناسان از آينده کشورشان احساس نگراني مي‌کنند. براي من به عنوان يک معلم و دانشگاهي جاي سوال است که بر مبناي کدام واقعيت و اطلاعات چنين تصميمي در هيات دولت گرفته شده که از روز شنبه در مراکز چند استان و در تهران به‌صورت پلکاني شرايط به وضعيت عادي بازگردد؟ اگر به آمار رسمي تعداد مبتلايان در روزهاي گذشته نگاهي بيندازيم و آنها را در کنار يکديگر قرار دهيم، شاهد هستيم که به‌طور ميانگين روزانه بيش از 2500 نفر در کشور مبتلا مي‌شوند و روند فوت‌‌شدگان در هر روز 20 درصد افزايش يافته و اين نشانگر وضعيت وخيم ما در مواجهه با کروناست. بنابراين با توجه به واقعيت‌هاي موجود در کشور، اين تصميم منطقي و متناسب با واقعيت‌ها نيست که وضعيت کشور را عادي اعلام کنيم. سوال ديگر اين است که چرا رئيس دولت و شخص اول اجرايي کشور اينقدر از بيان کلمه «قرنطينه» احساس نگراني مي‌کند؟ حتي با وجود اينکه همه دلسوزان اذعان داشتند که شهرها را در روز 13 فروردين قرنطينه اعلام کنيد، اما نشد، هر چند بسياري از مردم خودشان اين قرنطينه خانگي را انجام دادند، اما بازهم شاهد بوديم که تعدادي از آنها در طبيعت حضور پيدا کردند. اگر فرد دلسوزي در داخل کشور مي‌گويد که نگران جان مردم باشيد، نه ضد انقلاب است و نه حرف غير‌مرتبط مي‌زند. ارزش فعاليت‌هاي اقتصادي بسيار کمتر از حفظ سلامتي و جان مردم است و شايد در کوتاه‌مدت ما بتوانيم جريان عادي اقتصادي را به کشور بازگردانيم، اما با اپيدمي کرونا در درازمدت لطمات جبران‌ناپذيري به اقتصاد وارد خواهد شد. از سوي ديگر چهار دهک‌ پايين جامعه که تقريبا نصف جمعيت ايران را شامل مي‌شوند، نه بيمه درستي دارند و نه حقوق‌بگير دولت هستند و نيازهايشان را روزانه و با انجام کارهاي آزاد برطرف مي‌‌کنند، اگر براي اين افراد محدوديت‌هاي منطقي ايجاد مي‌شود، بايد دولت حمايت‌هاي منطقي نيز از آنها انجام دهد. ايران، کشور فقيري نيست و به‌رغم همه فشارهاي اقتصادي و تحريم‌ها، باز هم امکاناتي دارد که اين دهک‌ها را پوشش دهد. در آستانه ماه مبارک رمضان قرار داريم و نبايد مردم را دلمشغول نان و تامين نيازهاي اوليه زندگي‌شان کنيم. شايد بتوان با يک تا دو ميليارد تومان کمک به آنها، سفرهاي رمضان‌شان را تا حدودي پر کرد و مردم را در اين ماه در خانه نگاه داشت. وقتي دلمشغولي اقتصادي را از دهک‌هاي ضعيف و قشر کارگر جامعه بگيريم، در اين صورت مي‌توان اميدوار بود که اين معضل و بحران جدي در کشور کنترل شود. همچنين مجموعه پرسنل بيمارستان‌ها، پزشکان و همه کساني که در خط مقدم درمان کرونا هستند، ديگر توان کار اضافي را ندارند و اگر چند درصد بر تعداد مبتلايان به کرونا در کشور افزوده شود و بيماران نيازمند خدمات ويژه‌تري باشند، تخت‌هاي خالي بيمارستان که دکتر روحاني به آن اشاره مي‌کند، اصلا به کارشان نمي‌آيد، چون نه امکانات و تجهيزات پزشکي به‌اندازه کافي داريم و نه نيروي پرسنلي و کادر درماني. پس اميدواريم رئيس‌جمهور از اين تصميم صرف نظر کند، تا شرايط کشور به حالت عادي بازگردد.