روزنامه آرمان ملی
1399/01/19
تهران مهمتر است یا پکن؟
آنچه در فضاي توئيتري ميان نماينده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي و سخنگوي ستاد ملي مبارزه با کرونا در کشور بيان شد به دستور رئيسجمهور و دلالت ضمني بر موجوديت عيني اين ستاد بهعنوان ستاد اصلي تصميمگيري در زمان بحران کرونا موضع رسمي نظام جمهوري اسلامي ايران محسوب ميشود. در واقع آنچه او بيان ميکند نزد افکار عمومي از منظر قدرت رسمي حاکم در زمان وضعيت بحراني بايد مورد حمايت اجزاي ديگر سيستم واقع شود. آنچه سفير چين با ادب سياسي خود، البته در ترجمههايي که انجام ميپذيرد و با عنايت به ترجمه آن به نمايش گذاشته ميشود، نوعي برخورد بالادستي از طرف سفير پکن نسبت به سخنگوي ستاد ملي مبارزه با کرونا بهعنوان ستاد اصلي تصميمگيري در وضعيت بحراني بنا به مدارک و مدارج موجود است. به هر تقدير سفير چين بر مبناي ماموريت خود در تهران و براساس تعهدي که به دولت حاکم بر پکن دارد، طبعا در نظام بينالملل پذيرفته و سفير آن بهعنوان نماينده منافع و اهداف ملي اين کشور در ايران شناخته ميشود. آنچه در جايگاه بالادستي ميگويد و برداشت افکار عمومي از آن وجود دارد با توجه به عملکرد چين در اين چند دهه در ارتباط با ملت ايران نزد افکار عمومي ملت ايران باقي خواهند ماند. اما از آن دردآورتر نوع برخوردي است که سخنگوي وزارت امور خارجه با اين موضوع دارد؛ به نحوي که اينگونه برداشت ميشود که وي بيش از آنکه حمايت از سخنگوي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي را دنبال کند، و حتي در صورتي که او نادرست بيان کرده زمينههاي نوعي حمايت از وي و در عين حال تلاش براي روشنسازي بيشتر موضع را در فضاي افکار عمومي نشان دهد، به گونهاي سخن ميگويد که گويي نوعي حمايت از چين و شکلي از موضعگيري سفير چين از آن افاضه ميشود. اگر چه مردم ايران بخشيدهاند ولي فراموش نکردهاند و سفارتهاي فخيمه روس و انگلستان در زمانهاي نهچندان دور تاريخي اينگونه برخورد ميکردند. لذا اکنون وزارت امور خارجه بايد در ارتباط با اين موضوع دقت و تعمق بيشتري داشته باشد. مردم ايران بسيار لذت ميبرند که جناب آقاي ظريف در براب مقامات آمريکايي بگويد هيچگاه يک ايراني را تهديد نکنيد و به همان اندازه از عدمحمايت از ايرانيان در جايگاه رسمي تعريف شده در وضعيت بحراني در مقابل ديگران نيز حمايت را طلب ميکنند. سخنگوي وزارت امور خارجه ايران مدافع منافع چين در ايران نيست و اگر منافع چين در ايران به حدي است که بايد از اين وضعيت گذر کرد مفاهيمي چون استعمار، استثمار و امپرياليسمي که در ادبيات چپ بوده و در ادبيات انقلاب اسلامي نيز انعکاس پيدا کرده است تنها مصداقش را در ايالات متحده آمريکا و واشنگتن جستوجو نميکند. پارادايم حاکم بر عرصه سياست خارجي ايران بعد از انقلاب اسلامي براساس شعارهاي موجود در اين انقلاب که به هر تقدير يک واقعيت تاريخي در اين مرزوبوم در دهه 1350 محسوب ميشود آن بود که نه شرقي، نه غربي، جمهوري اسلامي. لذا آنچه که هماکنون در صحنه افکار عمومي وجود دارد اين پرسش است که آيا چين، روسيه، انگلستان، فرانسه و ديگر پايتختهاي کشورهاي ديگر جهان در منطقه و نظام بينالملل در فکر منافع ملي، اهداف ملي تعريف شده خود و گسترش آنها در مناطق هدف خويش نيستند که ما تنها آمريکا را ببينيم و با بزرگ کردن آمريکا حرکات ديگر کشورها نسبت به ملت خود را در نظر نياوريم؟ ميتوان از منظر ادبيات رسمي و حاکم اين را ناديده گرفت ولي در ادبيات سياسي جاري در ميان نيروهاي اجتماعي، کنشگران سياسي، تودههاي مردم و طبقه متوسط اين معنا رسوب ميکند و اين ديدگاهها آرام آرام ميتواند اثرات خود را بر همگرايي ميان مردم و دولت به جا بگذارد. لذا اينجا است که بايد وزارت امور خارجه و شخص دکتر ظريف با توجه به گسترش حساسيت ناشي از رودررويي توئيتري سفير چين با سخنگوي ستاد ملي مبارزه با کرونا به اين موضوع وارد شود.
سایر اخبار این روزنامه
كرونا؛ مخالفان در برابر رئيس جمهور
بیماری و بیکاری در کمین کارگران
ناتوانی دولت در رفع فيلترينگ؛ فقط تاسف
پايتخت۶؛ سانسور بعد از پخش
نهادها و بنيادهای حاکمیتی به كمک دولت بيايند
موافقت رهبر معظم انقلاب با برداشت يک ميليارد يورو از صندوق توسعه ملي
ترجيح منافع چين بر منافع ملي؟
جهشي ديگر در بازار بورس
اهمیت شفافیت در تصمیمات بانک جهانی
اولویتبندی و شفافیت در هزینهکرد از صندوق توسعه ملی
حفظ سلامت مردم با ارزشتر از فعالیتهای اقتصادی
تهران مهمتر است یا پکن؟
چرا باید به زندانیها مرخصی اعطا شود؟