روزنامه آفتاب یزد
1399/02/02
هشدار در مورد سندرم «سوگ ابراز نشده»
آفتابیزد- گروه اجتماعی: دنیا وارد عصر جدیدی شده است که خیلیها آن را عصر کرونایی می نامند، عصری که در آن ارتباط نزدیک آدمها ممنوع است و برای بر قراری ارتباط با افراد باید حد فاصل یک و نیم متری را رعایت کنیم، عصری که در آن خانه نشینی حرف اصلی را می زند و حضور بی دلیل بیرون از خانه جان انسانها را به خطر می اندازد. همه چیز در عصر کرونایی متفاوت از قبل است حتی سوگواری. دیگر نمی توان برای شریک شدن در غم از دست دادنعزیزی به مراسم ختم او رفت یا صاحب عزا را در آغوش گرفت
و همدردی کرد، دیگر نمی توان برای عزیز از دست رفته مراسم ختمی تدارک دید و برای شادی روح او خیرات کرد؛ در این عصر وقتی عزیزی از دست می دهیم باید خانه نشین شویم و درهای خانه را روی خودمان ببندیم تا مبادا دیگران را در معرض خطر ابتلا به این بیماری قرار دهیم. چنین روندی مسلما آسیبهای روانیِ فردی و اجتماعی در پی خواهد داشت و این موضوعی است که در عصر کرونایی که ویروس تاجدار هر روز قربانیهای بیشتری می گیرد، نگرانیها را افزایش می دهد.
> تغییر سبک سوگواری در مراسمهای عزاداری
این روزها خانواده ای که عزیزی را از دست می دهد در سخت ترین شرایط روحی و روانی قرار می گیرد، چرا که همچنان محکوم به خانه نشینی
است. فرق ندارد عزیز از دست رفته بر اثر کرونا جان باخته باشد یا هر بیماری دیگری، روز تشییع جنازه غریبانه و با حضور تعداد انگشت شماری از نزیکانش به خاک سپرده می شود و همه چیز تمام می شود. دیگر خبری از مراسم ختم، سوم ، هفتم و چهلم نیست، صاحبان عزا باید به خانههای خودشان بروند و قرنطینه شوند تا مبادا عزیز بیشتری را بر اثر ابتلا به بیماری کرونا از دست بدهند. مسلم است که خانواده داغدار در چنین روندی تحت فشار شدید روحی و روانی قرار خواهد گرفت و مسلما این موضوع در بلند مدت آسیبهایی را در پی خواهد داشت.
>سندرم سوگ ابراز نشده
علیرضا شریفی یزدی، مشاور و روانشناس اجتماعی در خصوص فشارهای روحی و روانی که در چنین شرایطی به خانوادهها تحمیل می شود به آفتاب یزد گفت:« در علم روانشناسی به چنین روندی سندرم سوگ ابراز نشده می گویند، این سندرم به این معنی است که فرد به هر دلیل و یا علتی در زمان مناسب، مکان مناسب و با شرایط مناسب نمی تواند سوگ عزیزانش را برگزار کند، در نتیجه چنین روندی پیامدهای روحی و روانی را برای افراد به همراه خواهد داشت. در مقوله کرونا به این دلیل که در حال حاضر جنبه عمومی پیدا کرده است یک سری پیامدهای اجتماعی نیز در پی دارد. در شرایطی که فردی در زمان مناسب سوگ عزیز از دست رفته اش را برگزار
می کند و در کنار دیگران به سوگواری می نشیند، بر اساس نظریههای روانشناختی یک فرد سالم بین 90 تا 120 روز خودش را پیدا
می کند؛ البته دوری یا نزدیکی فرد متوفی، موضوع سن و شرایطی که فرد
متوفی در آن به سر می برده نیز در این موضوع تاثیر گذار است، مثلا در رابطه با مرگ فرزند این روند را حتی تا یک سال هم پیش بینی می کنند. اما وقتی سوگ در زمان مناسبش انجام نمی شود مثل یک عقده در افراد صاحب عزا باقی می ماند و سبب می شود تا هم شدت سوگواری و هم زمان آن افزایش پیدا کند و در جای دیگری و به شکل دیگری خودش را نشان دهد.»
>ضرورت تهیه پروتکلی برای برگزاری مراسم سوگواری
او در ادامه تاکید کرد:« یکی از راههایی که ما بتوانیم به کمک آن درد افرادی که عزیزی را از دست داده اند کاهش بدهیم همراهی اطرافیان با آنها است، همین همدلیها و همراهی سبب می شود تا حد زیادی غم از دست دادن عزیز برای صاحب عزا کاهش پیدا کند و به طور کلی فلسفه برگزاری مراسم ختم در تمام دنیا نیز به همین دلیل است که افراد بتوانند بازسازی روانی داشته باشند. متاسفانه با شیوع کرونا در کشور ما اجازه برگزاری مراسم ختم داده نمی شود و از دید من این موضوع اشتباه است چرا که این موضوع در بلند مدت، نه به اندازه کرونا اما به اندازه خودش می تواند برای جامعه آسیب
ایجاد کند. شاید راه درست این باشد که به این دلیل که گفته
می شود تا ماههای آینده و حتی تا یک سال آینده، کرونا بخشی از زندگی
مردم است، برای برگزاری مراسم سوگوارییک پروتکل بهداشتی تهیه کنیم که اقوام و نزدیکان بتوانند در مراسم ختم حضور پیدا کنند اما پروتکلهای بهداشتی مثل فاصله گذاری مکانی را رعایت نمایند تا همدلی صورت بگیرد. اما تا زمانی که چنین پروتکلی رعایت شود توصیه این است نزدیکانحد اقل به صورت تماس تصویری و یا حتی به صورت فیزیکی با رعایت پروتکلهای بهداشتی با صاحبان عزا ارتباط بگیرند و اجازه ندهند که آنها تنها بمانند؛ به این طریق درصد پیامد منفی موضوع کاهش پیدا خواهد کرد ولی از یاد نبریم که این تاثیرات منفی از بین نمی روند.»
>برجستگی ادراکی در جامعه امروز
این روانشناس تصریح کرد:« وقتی عزیزی فوت می کند ارتباط با صاحبان عزا در روزهای اول سبب می شود تا حس همدلی در او به وجود بیاید و بعد از آن هم در پروسه پذیرش قرار می گیرد، هر چه از روزهای اول می گذرد طبیعتا پذیرش آن برای افراد نزدیک راحت تر خواهد بود. پیامدهای سندرم سوگ ابراز نشده تا حد زیادی به شرایط روحی و روانی فرد بر می گردد، بعضی از افراد که سلامت روان دارند این دوران را راحت تر سپری می کنند چرا که متوجه این موضوع هستند که اگر بخواهند مراسمی برگزار کنند ممکن است تعداد بیشتری از عزیزانشان را بر اثر بیماری از دست بدهند، در نتیجه این موضوع می تواند تسلایی باشد تا بپذیرند این مراسم را حالا برگزار نکنند اما گروهی هم هستند که دچار مشکل روانی هستند، از جمله این مشکلات روانی می توان به اختلالات روانی، افسردگی و اضطراب بیمارگون، وسواس فکری و پائین بودن اعتماد به نفس، تیپ شخصیت وابسته و غیره اشاره کرد. یقینا برای این دسته از افراد قبول چنین شرایطی بسیار دشوار است. توصیه ما این است که در چنین شرایطی عقلای قوم خانوادهها این افراد را جدا کرده و حتما آنها را به صورت حضوری یا دیجیتال به یک متخصص روانشناس و رانپزشک معرفی کنند که این متخصصین کمک کنند تا حدی دوره حاد سپری شود تا در اولین فرصت مراسم سوگ
برگزار شود تا شرایط را تعدیل کرد. من حتی توصیه میکنم افراد سالم هم در چنین شرایطی که عزیزی را از دست می دهند با یک روانشناس ارتباط بگیرند، به همکاران روانشناس هم توصیه می کنم که زمینه را فراهم کنند تا یا به صورت فیزیکی و یا به صورت آنلاین با این افراد ارتباط بگیرند و درصدی از پیامد منفی را کم کنند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم اتفاقی که در پیرامون ما در حال رخ دادن است ما را دچار برجستگی ادراکی کرده است، یعنی نسبت به موارد مشابه، در حال حاضر حساسیت ما نسبت به موضوع کرونا بیشتر است، بخشی از این حساسیت به دلیل خطراتی که این بیماری دارد حق است و بخشی از آن هم به دلیل نا شناخته بودن این بیماری و اخبار ریز و درشتی است که هر روز به صورت متناقض از منابع متعدد خبری، حتی منابع معتبر مثل سازمان بهداشت جهانی شنیده می شود. این برجستگی ادراکی همراه با سندرم سوگ ابراز نشده وقتی در هم آمیخته شود حتما ما را از لحاظ روانی دچار خدشه خواهد کرد. همه انسانها در همه کره خاکی امروز اسیر این موضوع هستند، حالا گروهی بیشتر و گروهی کمتر؛ اما کسانی که شدیدا دچار این موضوع می شوند طبیعتا پیامدهای بعدی آن
می تواند برای آنها ماندگار تر و آزار دهنده تر باشد.»
>خانوادههای داغدار از خود گذشتگی می کنند
امیر محمود حریرچی، جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی نیز در این خصوص به آفتاب یزد گفت:« در تمام دنیا رسم خاکسپاری وجود دارد و کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ مراسم خاکسپاری و ختم برای کم کردن آلام خانوادههای عزادار اتفاق می افتد؛ در شرایط فعلی معمولا خانوادههای داغدار از خود گذشتگی می کنند و در اطلاعیههایی اعلام می کنند که انتظاری از نزدیکان نداریم و با وجود اینکه با تمام وجود خواهان برگزاری مراسم ختم هستیم اما این مراسم را برگزار نمی کنیم تا جان نزدیکانمان را بیش از این به خطر نیاندازیم. به نظر من تاثیر کرونا در دنیا به دو حالت است، اول اینکه انسانها در تمام دنیا، ائم از مسئول و غیر مسئول امتحان پس می دهند و دوم اینکه به اشکال مختلف می توان این خطر را به فرصت تبدیل کرد. در رابطه با برگزاری ختم هم ما در حال امتحان پس دادن هستیم و این اتفاق در واقع گذشتی است که خانوادههایی که عزیز از دست داده اند بر خلاف میلشان انجام می دهند. این بزرگواری است چون بر این باورند که مراسم باید در شرایطی برگزار شود که عزیز از دست رفته نیز در آرامش قرار داشته باشد و در چنین حالتی که جان انسانها در خطر است مسلما روح عزیز از دسته رفته نیز راضی نخواهد بود.»
>برگزار نکردن مراسم ختم، غم از دست دادن عزیز را
چند برابر می کند
او در ادامه تاکید کرد:« شاید از بیرون که به موضع نگاه کنیم ساده به نظر برسد اما واقعیت این است که چنین روندی وقتی در شرایط قرار بگیریم نه تنها اصلا ساده نیست بلکه بسیار هم سخت و دشوار است. برگزار نکردن مراسم ختم، غم از دست دادن عزیز را چند برابر می کند اما مردم ما نشان دادند که برای دیگر مراقبتی تن به چنین گذشتی می دهند. جامعه ما این امتحان را پس داد و در آن هم نمره قبولی را کسب کرد چرا که اگر خانوادهها می خواستند ،می توانستند در خانههایشان مراسم ختم را برگزار کنند اما این کار را نکردند تا بقیه عزیزانشان در خطر ابتلا به بیماری قرار نگیرند و این یعنی گذشت. از بعد دیگری هم که به موضوع نگاه کنیم می بینیم کرونا باعث شد تا بساط مراسمات ختم لاکچری برچیده شود و این خیلی هم خوب است. این موضوع برای خانوادههایی که بر اثر کرونا عزیز از دست می دهند چند برابر سخت تر است چون این افراد بعدِ از دست دادن عزیز باید در قرنطینه خانگی سفت و سخت به سر ببرند. این تنهایی، غم از دست دادن را چند برابر افزایش می دهد. در واقع خانوادهها انتخاب کردند که مراسم ختمی برگزار نکنند و این خیلی مهم است، اگر اجباری وجود داشت مسلما پیامدهای منفی زیادی در پی داشت اما وقتی موضوع انتخاب در میان است تا حد زیادی از پیامدهای منفی این موضوع کاسته می شود.»
>عدم برگزاری سوگواری منجر به افزایش افسردگی اجتماعی نمی شود
او در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است این موضوع باعث افزایش افسردگی در جامعه شود، گفت:« من فکر نمی کنم این موضوع باعث افزایش افسردگی شود، چون افسردگی زمانی اتفاق می افتد که چیزی را به کسی که توان مدیریت آن را ندارد تحمیل کنند و او حق انتخابی نداشته باشد اما در این خصوص چنین روندی رخ نداده است. البته جامعه ما همین حالا نیز دچار افسردگی عمومی است و طبق آمار از هر چهار بالغ یک نفر به نوعی افسردگی یا اضطراب دارد اما در حال حاضر با توجه به میزان مرگ و میرهایی که اتفاق افتاده است، خانوادهها با اطلاع از شرایط انتخاب کرده اند که مراسمی نداشته باشند.» به نظر میرسد که حذف مراسم ختم در شرایط فعلی می تواند عواقب روانی را برای افراد به همراه داشته باشد، آیا بهتر نیست با در نظر گرفتن پروتکلهای بهداشتی ساز و کاری را مشخص کنیم که این مراسم برای همدردی
با خانوادههایی که عزیز از دست داده اند برگزار شود؟
سایر اخبار این روزنامه
چرا بیشترین تعداد مبتلا به کرونا، درآمریکا ثبت شده؟
نیاز 10 میلیارد یورویی ایران برای مهار و جبران لطمات کرونا
هشدار در مورد سندرم «سوگ ابراز نشده»
جوجه کشی غیر قانونی و غیر شرعی بود
می خواهند خیال اردوغان را راحت کنند
معمای گزارش دیوان محاسبات ادامه دارد
تمام مشکلات اپلیکیشن «شاد»
امام جمعه ایرانشهر پس از انتقادات بسیاری که به نوع کمک او به نیازمندان شد مجبور به عذرخواهی و استعفا شد
رویارویی دوستان قدیم با اردوغان
رئیس جمهور آمریکا با ادعای اینکه ایران منتظر است تا جو بایدن به پیروزی برسد به مردم این کشور هشدار داده که این یعنی ایران، آمریکا را مال خود میکند
کرونا و شکست سویه نمادین انسان
آستانه آتی چگونه خواهد بود؟
جوجه کُشی...
تولد ستارههای کاغذی
ثبت نام اینترنتی وام بازنشستگان کشوری آغاز شد
پایداری «قدرت سخت جدید» ترامپ