سياست خارجی تغيير نكند از بحران بيرون نمی آييم

از ديدگاه شما وجود بحران کرونا در کشور تا چه ميزان مي‌تواند عرصه سياسي کشور را از تنازعات دور کند؟
نمي‌گويم مجلس آينده بدون منازعات سياسي پيش مي‌رود چون امکانپذير نيست و کرونا هم نمي‌تواند علت جلوگيري از آن باشد، اما دعواهاي سياسي در مجلس در حد همان تنازع سياسي و اختلاف نظر باقي مي‌ماند و بسط پيدا نخواهد کرد. شايد هم فضاسازي‌هايي از پيش صورت گرفته باشد اما امکان اينکه اقدام عملي بخواهند انجام بدهند وجود ندارد.
اقدام عملي در چه مواردي؟
به‌عنوان مثال نمايندگان مجلس يازدهم نمي‌توانند طبق شعارهاي انتخاباتي که در اسفندماه سر دادند دولت را به چاش مي‌کشند يا مانع از ادامه کار آن شوند. اساسا فکر نمي‌کنم به مشکل جدي با دولت بربخورند و دعواها در حد لفاظي‌ها و بيشتر کلامي باقي خواهد ماند.


تا چه‌اندازه اميدوار هستيد که مجلس يازدهم بتواند در تعامل با دولت، مطالبات مردم را در پسا کرونا پاسخگو باشد؟
به نظر من مجلس آينده فعلا در هيچ‌زمينه‌اي نمي‌توان از الان گفت مجلس ناکارآمد است يا عملکرد مثبتي خواهد داشت، خصوصا که احتمالا با بحران پساکرونا هم روبه‌رو خواهد شد. بنابراين غير از نطق و صحبت و تذکر در مجلس کاري از پيش نخواهند رفت. ممکن است طرح‌هايي هم بدهند يا حرف‌هاي بزرگي بزنند اما تمام آنها شعار است و پشتوانه‌اي هم ندارد و بعيد است که بتوانند اقدامي کنند که پشتوانه‌هاي مالي داشته باشد يا حتي در حد عملکرد بخواهند پيشروي کنند. واقعيت آن است که نمايندگان مجلس آينده نمي‌توانند چه مثبت و چه منفي گام عملي بردارند. بنابراين تمام موضوعات در کشور حول محور تصميم‌گيري‌هاي دولت مي‌چرخد و شرايط طبق همان چيزي پيش مي‌رود که روحاني تصميم گرفته است.
با اين حساب فکر مي‌کنيد اولويت‌هاي نمايندگان يازدهم چه مسائلي خواهند بود؟
مجلس در موضعي نيست که بتواند در مورد مسائل مهم تصميم بگيرد و از طريق اين تصميمات شرايط را عوض کند، بنابراين نمايندگان مجلس يازدهم فقط به گذران وقت مشغول مي‌شوند و نهايتا نطق و تذکر بدهند. حتي اگر در جهت تاثيرگذاري بر شرايط هم گامي بردارند و بخواهند طرحي ارائه بدهند اين طرح‌ها هم بازي با کلمات است و امکان عملي ندارد به‌عنوان مثال بگويند دولت موظف است سريعا توليد ناخالص ملي را دوبرابر کند، مشخص است طرح اين مساله لفاظي و گفتار است. بنابراين مجلس يازدهم نمي‌تواند در جهت اصلاح امور گام موثري در کوتاه‌مدت بردارد.
يعني جنبه مثبت و منفي ندارد و به‌طور کل مجلس آينده را منفعل مي‌دانيد؟
بله با اين وضع امروز کشور و نمايندگان مجلس يازدهم و باتوجه به سوابق برخي آنها به راحتي مي‌توان دريافت که کار خاصي از آنها ساخته نيست. ممکن است لفاظي کنند يا در قالب شعار و جمله حرف‌هاي تندي بزنند اما کاري از پيش نمي‌برند. يعني عملا قانون براي حل بسياري از بحران‌هاي امروز پشتوانه اجرايي کافي ندارد و نمايندگان نمي‌توانند در حد مطلوب کار خاصي در جهت حل مشکلات اساسي مردم انجام بدهند.
باتوجه به تنازعات لفظي که اخيرا در خصوص رياست مجلس صورت گرفته، فکر مي‌کنيد اوضاع به چه شکل پيش برود؟
اينکه چه کسي رئيس مجلس مي‌شود از امروز قابل پيش‌بيني نيست و آنها امروز به‌دنبال لابي و يارکشي هستند و اتفاقات آينده قابل پيش‌بيني نيست. مجلس آينده بايد با دولت تعامل کند، راه ديگري هم ندارند و بايد تا تمام شدن دولت روحاني صبر کنند.
نهايتا فکر مي‌کنيد منتخبين مجلس يازدهم بتوانند در جهت يکدست‌سازي گام بردارند و در انتخابات 1400 هم پيروز ميدان باشند؟
مسائل سياسي به‌گونه‌اي نيستند که افراد در زماني کوتاه به هرچه مي‌خواهند برسند اما قطعا افکاري در جهت يکدست‌سازي قدرت پشت عملکرد مجلس يازدهم وجود دارد اما بايد تاکيد کنم جرياني که در مجلس يازدهم وجود دارد حتي اگر بتواند تمام ارکان قدرت را به دست بگيرد و در انتخابات سال 1400 هم رئيس‌جمهور کشور از اين طيف باشد باز هم نمي‌توانند گامي مطلوب براي کشور بردارند و نهايتا شرايط به همين شکل خواهد ماند.
اين حساب اينکه ارکان قدرت به دست چه طيفي يکدست باشد را متفاوت نمي‌دانيد؟
در حال حاضر شرايط به‌گونه‌اي است که به‌طور تقريبي مي‌توان گفت هيچ‌تفاوتي ندارد که چه جرياني روي کار باشد و قدرت در دست چه طيف فکري باشد. بدين معنا که به‌نظر مي‌رسد اينکه جريان اصولگرا به‌طور يکدست يا جريان اصلاح‌طلب به‌طور يکصدا بر کشور حاکميت پيدا کند هيچ‌تفاوتي در اصل موضوع و مشکلات کشور ندارد مگر اينکه يکدستي اصلاح‌طلبان منجر به تغيير سياست‌هاي خارجي کشور باشد و توسط آن مسائل و مشکلات داخلي هم حل شوند.
چه راهکاري را پيشنهاد مي‌کنيد؟
براي تغيير کشور و بهبود شرايط نياز به تغييرات کلان سياست‌هاي کلي در کشور وجود دارد حال آنکه هر جرياني بتواند در جهت تغيير اين سياست‌ها گامي بردارد مي‌تواند موفق عمل کند و اعتماد مردم را بازسازي کند. در جهت ارتباط ايران با آمريکا ما تعهدات را رعايت کرديم و کنار نرفتيم اما ارتباطات کشور فقط محدود به آمريکا نيست و اگر قدرت يکدست شود شايد بتواند در جهت سياست‌هاي کلي گامي بردارد. در نهايت يا سياست‌هاي انقباضي داخلي بايد با برنامه‌ريزي پيگيري شود يا همکاري‌هاي بيشتري با دنيا صورت بگيرد و چون مورد اول را نمي‌توانند انجام بدهند، فکر مي‌کنم در راستاي تغيير سياست‌هاي مورد دوم قدم برخواهند داشت.