قطعنامه كرونايی ضد تحريم به شورای امنيت پيشنهاد شود

برجام به عنوان يکي از مهم‌ترين دستاوردهاي ديپلماسي سال‌هاي اخير در معرض خطر است و دولت ترامپ مدام آن را تهديد مي‌کند. به عقيده شما برجام اکنون در چه وضعيتي است و چه آينده‌اي را براي آن پيش‌بيني مي‌کنيد؟
برجام يک تفاهم بين‌المللي است و تنها ميان ايران و آمريکا نبوده که بتوان به آساني آن را ناديده گرفت. پشتوانه حقوقي برجام قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد است و اين قطعنامه تا زماني که از سوي خود شوراي امنيت باطل نشود، قانوني و لازم الاجراست. شما اگر توجه کنيد در همين موضوع پرتاب ماهواره نظامي از سوي ايران خود دولت آمريکا به قطعنامه 2231 استناد کرده و تلاش مي‌کند از اين طريق ايران را محکوم کند. از اين موضوع مي‌توان نتيجه گرفت که اين قطعنامه زنده است و بايد توجه کرد که چه کشوري اين قطعنامه را نقض مي‌کند. تاکنون اين آمريکا بوده که با خروج از توافق هسته‌اي قطعنامه شوراي امنيت را نقض کرده و از بين بردن آن از سوي دولت اقدامي بر خلاف حقوق و موازين بين‌المللي خواهد بود.
اين نگراني وجود دارد که فشارهاي آمريکا دولت‌هاي اروپايي را وادار به استفاده از بند 37 برجام و ارجاع پرونده به شوراي امنيت کند. آيا اين مسأله امکان‌پذير است؟
اختلاف اصلي اروپا با ايران بر عدم پايبندي ايران به تعهداتش بوده است. اين پديده ساده «عدم اجراي تعهدات» از سوي ايران نيز پاسخ حقوقي مشخصي دارد که مطمئنا سران کشورهاي اروپايي به اين پاسخ آگاهند. عدم پايبندي ايران به تعهدات برجامي و کاهش گام به گام تعهدات که در سال گذشته اتفاق افتاد به دليل عدم پايبندي ديگر طرف‌ها به تعهدات خود بوده است. اروپايي‌ها در برجام تعهداتي يازده‌گانه داشتند که نتوانستند به آن پايبند بمانند. ايران اعلام کرده است زماني که تحريم‌ها برداشته شود آماده بازگشت به تعهدات است. بنابراين اگر اروپايي‌ها بخواهند با استفاده از مکانيزم حل اختلاف در برجام اقدام به بازگرداندن تحريم‌هاي شوراي امنيت عليه ايران کرده و با اين وسيله ايران را تنبيه کنند، چنين اقدامي سودي براي اروپا نخواهد داشت. تنها نتيجه آن براي آمريکا خواهد بود که قراردادي را که در پي مذاکراتي طولاني و طاقت فرسا به دست آمده از بين برده و چيزي هم جايگزين آن نکرده است. به همين علت بعيد مي‌دانم که دولت‌هاي اروپايي دست کم در وضعيت کنوني اقدام به چنين کاري کنند.


همانطور که اشاره کرديد پرتاب ماهواره نور چالش‌هايي را ايجاد کرده و واکنش منفي اعضاي اروپايي برجام و آمريکا را در پي داشته است. حتي رئيس کميته روابط خارجي پارلمان آلمان از لزوم توافقي با اهداف کنترل سياست‌هاي منطقه‌اي ايران سخن گفته است. اين موضع‌گيري جديد از نظر شما چه تبعاتي در پي خواهد داشت؟
از ديرباز اروپايي‌ها و به خصوص فرانسه اصرار داشته‌اند که برنامه موشکي و سياست‌هاي منطقه‌اي ايران نيز بخشي از توافق باشد، اما با نگاهي به برنامه جامع اقدام مشترک درمي‌يابيم که موضوع مورد مذاکره ايران و کشورهاي 1+5 صرفا موضوع هسته‌اي بوده است، هر چند اشاراتي به برخي مسائل ديگر نيز در توافق شده باشد. براي نمونه در برجام مسأله موشکي نيز مورد توجه قرار گرفت، اما اين توجه به مسائل موشکي مرتبط با پرونده هسته‌اي بود. بنابراين موضوع بحث تنها موضوع هسته‌اي بود که ايران و کشورهاي 1+5 با يکديگر به توافق رسيدند. پس از آن ايران به طور کامل به همه تعهدات خود در چارچوب برجام پايبند ماند و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي نيز بارها در بازرسي‌هاي خود از سايت‌هاي هسته‌اي کشورمان، اين موضوع را تأييد کرد. اين آمريکايي‌ها و اروپايي‌ها بودند که نتوانستند به تعهدات خود پايبند بمانند و اکنون اين سؤال مطرح مي‌شود که وقتي در توافقي با يک محور آنها نتوانستند به تعهدات خود عمل کنند، چگونه از توافق‌هايي جامع‌تر سخن مي‌گويند؟ وقتي در يک توافق بدعهدي صورت گرفته طبعا شکل‌گيري توافق بعدي سخت و حتي بعيد خواهد بود. اگر اروپايي‌ها و آمريکايي‌ها علاقمند به امضاي توافقي جديد با ايران در موضوعات ديگر هستند، بايستي نشان مي‌دادند که به توافق اول پايبندند و مي‌توان روي امضا و قول آنها حساب کرد. ايران نشان داد که در اين اولين توافق کاملا به تعهدات خود پايبند بوده و به دنبال فعاليت‌هاي صلح آميز است. آمريکايي‌ها که تحريم کردند، اروپايي‌ها نيز از تحريم تبعيت کردند. با اين شرايط نمي‌توان از ايران خواست که توافقي جديد را امضا کند و چنين ادعايي پوچ و واهي خواهد بود.
ايران پيشتر اعلام کرده بود با لغو تحريم‌ها حاضر به مذاکره در چارچوب 1+5 است. امکان پذيرش اين شرط از سوي آمريکا و شکل‌گيري مذاکره وجود دارد؟
در دانش روابط بين‌الملل ما معتقديم هرچه به منافع ملي کمک کند، بايد مورد استفاده قرار گيرد. اين قاعده کلي نه براي ايران است نه براي آمريکا، بلکه براي همه بازيگران نظام بين‌الملل است. به همين دليل ايران نيز بر اساس منافع ملي اعلام کرده اگر تحريم‌ها برداشته شود حاضر است در چارچوب خاصي مذاکره کند. ايران که هيچوقت در برابر آمريکا اسلحه به دست نگرفته و اين آمريکايي‌ها بودند که با عمليات‌هاي براندازانه و لشکرکشي با ايران دشمني کرده‌اند. ايران هيچ گاه با آمريکا از موضع برخورد سخت وارد نشد؛ چرا که اساسا ماهيت انقلاب اسلامي يک ماهيت فرهنگي است. منتهي آمريکايي‌ها از همان آغاز با مواضع سخت در پي مواجهه با ايران بودند. اکنون آمريکايي‌ها هستند که بايد با اصلاح مواضع شرايط گذشته را جبران کنند و يکي از راه‌هاي جبران لغو تحريم‌هاست. اتفاقا کرونا فرصت خوبي براي دولت آمريکا بود که از اشتباه خود بازگردد و با لغو تحريم‌ها به بهانه کرونا، راه را براي گفت‌وگوهاي بعدي باز کند، با اين حال آنها بر کينه خود اصرار ورزيدند و در چنين وضعيت اضطراري که کمک‌هاي انسان دوستانه مي‌توانست چهره زشت و کريه آمريکا را در دنيا اصلاح کند، ترجيح دادند به مانند گذشته رفتار کنند. آنها در مواجهه با فشار بين‌المللي براي لغو تحريم‌ها گفتند که بايد ايران به ما التماس کند. آخر کجاي دنيا گفته مي‌شود اگر کسي به کمک بشردوستانه نياز دارد بايد بيايد و التماس کند. پاسخ ايران به اين اظهارات بي‌شرمانه اين بود که اگر نياز به ونتيلاتور داريد ما مي‌توانيم به شما صادر کنيم. البته مي‌دانيم که محدوديت‌ها و کسري‌هايي در داخل وجود دارد اما پاسخ مقامات ايراني صحيح بود و پاسخ تحقير بايد قاطع و کوبنده مي‌بود. در اين شرايط و با توجه به مشکلات موجود، بعيد است تغيير رفتاري در دولت آمريکا اتفاق بيفتد.
سياست ايران را در مقابله با سياست‌هاي آمريکا چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟
متأسفانه برخورد ايران با سياست‌هاي آمريکا به صورت سيستماتيک و بلندمدت نيست و اغلب در حوزه اقدامات کوتاه‌مدت دسته بندي مي‌شود. با اين شرايط حتي اگر يک دموکرات هم در آمريکا به قدرت برسد، مشکلات بسياري بر سر راه ايران خواهد بود؛ چراکه ما نمي‌توانيم جمهوريخواهان، نئوکان‌ها و قدرت لابي‌هاي آنها را ناديده بگيريم. نمي‌شود قدرت ايپک، ميدل ايست کروم يا اتحاد عليه ايران هسته‌اي را ناديده گرفت و به صندوق رأي دل بست که يک دموکرات بيايد و ما از مزاياي برجام بهره‌مند شويم. ما بايد يک نگاه جدي‌تري به مسائل آمريکا داشته باشيم. مسائل آمريکا و ايران مسائلي جدي و بسيار پيچيده است که حل و فصل آن از يک جايي شروع شد و مي‌توانست خوب ادامه پيدا کند تا برخي مسائل ديگر نيز حل شود، منتهي احزابي که در داخل دو کشور با يکديگر در رقابت هستند اين شروع را با مشکل مواجه کردند. ما بايد تلاش کنيم از اين مشکلات عبور کنيم و دو ملت بايد توجه داشته باشند که منافع ملي را بر منافع حزبي ارجح بدانند. بازي‌هاي حزبي و درگيري‌ها بر اساس منافع جناحي، سودي براي دو ملت ندارد.
پيشنهاد شما براي اين منظور چيست؟ مشخصا پيشنهادي در اين حوزه داريد؟
ايران کارهاي زيادي در اين زمينه مي‌تواند انجام دهد؛ چراکه با گزينه‌هاي متعددي روبه‌رو مي‌شود که با استفاده صحيح از آنها مي‌تواند تغيير و تحولاتي جدي ايجاد کند. براي نمونه در دنياي کرونايي امروز ايران بايد خود را با اصول حقوقي و سياسي حاکم بر روابط بين‌الملل که منفعتش براي همه ملت‌هاست هماهنگ کند. امروز که مسأله کرونا همه‌گير است، ايران مي‌تواند در همکاري با کشورهاي خاورميانه و سازمان‌هاي بين‌المللي نظير سازمان بهداشت جهاني گام‌هاي موثري بردارد. در زمانه‌اي که ترامپ و دولتش مدام با سازمان‌هاي بين‌المللي مقابله کرده و کمک‌هاي آمريکا به اين سازمان‌ها را قطع مي‌کنند، فرصت خوبي است که ايران در راستاي تقويت همکاري با اين سازمان‌ها گام بردارد. کمک به اين سازمان‌ها مي‌تواند به اصلاح چهره ايران کمک کند. منظور از کمک به اين سازمان‌ها کمک مالي نيست، بلکه همکاري‌هاي سياسي و همه جانبه براي مقابله با يک بحران جهاني است. دنيا با يک بيماري همه گير مواجه است و چنانچه آمريکا به تخلفات در نقض قوانين و مقررات بين‌المللي ادامه دهد شاهد تبعات منفي اين شرايط و تحريم‌ها بر کشورهاي درگير خواهيم بود. ايران بايد به دبيرخانه ديوان بين‌المللي دادگستري گزارش تخلفات آمريکا را ارائه کند. همچنين بايد مشابه اين گزارش را به مجامع جهاني داشته باشد از جمله صندوق بين‌المللي پول و بانک جهاني و اعلام کند که مسائل مالي و نقل و انتقالات تحت تاثير محدوديت‌هاي آمريکا در زمينه‌هاي انسان‌دوستانه متوقف است. ايران از اين دست گزارش‌ها مي‌تواند به اتحاديه اروپا، ناتو، شوراي امنيت و مجمع عمومي و شوراي اقتصادي اجتماعي سازمان ملل داشته باشد. اتحاديه اروپا ناظر بر برجام و توافق ايران و 1+5 است و ناتو موضوع امنيت را فراتر از امنيت نظامي در نظر دارد. همچنين ايران مي‌تواند به اعضاي دائم و غيردائم شوراي امنيت پيشنهاد دهد تا درباره کرونا همان طور که قبلا درباره ابولا و HIV ÞØÚäÇãå ÏÇÏå ÇÓÊ ÏÑ Çíä ãæÑÏ åã ÊÕãí㝐íÑí ˜ÑÏå æ ÞØÚäÇãå ÕÇÏÑ ˜äÏ ÊÇ ÈÑ ÇÓÇÓ Âä ÍÏÇÞá ÊÍÑíãåÇ ÏÑ ÈÎԝåÇí ÒÔ˜í æ ÏÇÑæíí æ ÇÞáÇã ÈÔÑÏæÓÊÇäå ÏÑ ãæÑÏ ˜ÔæÑåÇíí ˜å Èå ÔÏÊ ÏѐíÑ æíÑæÓ ˜ÑæäÇ åÓÊäÏ ÊÚáíÞ íÇ ÑÝÚ ÔæÏ. ãÚÊÞÏ㠍äÏÇä ÏÑ Çíä Òãíäå ˜ÇÑÂãÏ ÈÑÎæÑÏ ä˜ÑÏíã æ ÚáÊ Âä åã ÏÑ ÈÎÔ ÚãÏåÇí ÑíÔå ÏÑ ãÓÇÆá ÏÇÎáí ãÇ ÏÇÑÏ. Çæá Çíä˜å ãÇ ÍÊãÇ ãíÊæÇäÓÊíã ÒæÏÊÑ ÏÑ ÈÍË ˜ÑæäÇ æÇÑÏ Úãá Ôæíã ÊÇ ÂËÇÑ æ ÊÈÚÇÊ ãäÝí æ ÇÞÊÕÇÏí Çíä ãÓÇáå ˜ãÊÑ ÇÒ Âä íÒí ÈÇÔÏ ˜å ÇáÇä ÊÌÑÈå ã흘äíã æ ÏÑ ÂíäÏå íԝÈíäí ãíÔæÏ. ãÇ äíÇÒ ÏÇÑíã æ ÖÑæÑí ÇÓÊ ÊÇ ÏÑ ÓǘÑæäÇ åãÇíԝåÇ æ ÑÏåãÇííåÇí ÌÏí æ ÇäÊÞÇÏí ÑÇ ÈÇ ÍÖæÑ ˜ÔæÑåÇí ãÎÊáÝ Èå æíŽå ˜ÔæÑåÇí ãäØÞå ÊÑÊíÈ Ïåíã æ Èå ÈÑÑÓí Çíä ãÓÇáå æ ãÏíÑíÊ Âä ÏÑ ÓØæÍ ãáí¡ ãäØÞåÇí æ ÈíäÇáãááí ȁÑÏÇÒíã. ÈѐÒÇÑí ÝʝææåÇí ÌÏí æ ÇäÊÞÇÏí ˜å ÈÚÖÇ ÏÑ ÏæÑÇä ÇÕáÇÍÇÊ ÔÇåÏ Âä ÈæÏíã ãíÊæÇäÏ ãæÇÖÚ ãÇ ÑÇ ÇÕáÇÍ ˜äÏ æ ÎáÃåÇíãÇä ãÔÎÕ ÔæÏ. ÏíϐÇååÇ æ ãæÇÖÚ ÇíÑÇä ÒãÇäí Ê͘íã æ ÓÊÑÔ ãííÇÈÏ ˜å ÏÑ ÝʝææåÇí ÌÏí æ ÇäÊÞÇÏí Èå ã͘ ÐÇÔÊå ÔæÏ.
اخيرا آقاي ظريف خواستار همکاري منطقه‌اي براي مقابله با ويروس کرونا شده است. اجرايي شدن اين همگرايي در شرايط کنوني تا چه‌اندازه مي‌تواند با اقبال مواجه شود و آيا کشورهاي منطقه بر ضرورت شکل‌گيري اين همکاري وقوف پيدا خواهند کرد؟
اين الگوي همکاري مي‌تواند يک الگوي امنيتي جديد باشد؛ زيرا امنيت فقط در امنيت نظامي، جغرافيايي و مرزي تعريف نمي‌شود. يکي از ابعاد مهم امنيت که از وجوه اشاره شده مهم‌تر است، امنيت انساني است. اين نوع امنيت يک پارادايم و موضوع يک ديدگاه علمي نظري بسيار مهم در روابط بين‌الملل است. در اين پارادايم حق حيات، بهداشت، محيط زيست و زندگي سالم پيش‌بيني شده است. اتفاقا اين مسأله يکي از اهداف توسعه پايدار سازمان ملل است. اگر کشورها نتوانسته‌اند در امنيت نظامي و مرزها و همکاري‌هاي منطقه‌اي همکاري درستي شروع کنند مي‌توانند در مسائلي که درد مشترک همگاني است، همکاري کنند. الگوي همکاري امنيت انساني مي‌تواند الگوي خوبي براي ساير همکاري‌ها هم باشد. تجربياتي که ايران الان در مديريت کوويد 19 و در بهداشت و درمان دارد مي‌تواند با تجربه ساير کشورهاي منطقه تبادل شود. يک همکاري جدي براي مبارزه با اين بيماري و پيشگيري از بيماري‌هاي همه‌گيري که در آينده رخ مي‌دهد و ممکن است ماه‌ها طول بکشد، آغاز شود. اگر کشورها در اين بحران بخواهند مدل منازعه را انتخاب کنند انتخاب اشتباهي خواهد بود. اتفاقا در ايران دو ماه پيش وقتي شيوع ويروس کرونا در چين مطرح شد، اين پيشنهاد به سازمان ملل و بهداشت جهاني ارائه شد و همکاران ما در بنياد مطالعات بين‌المللي در زمينه سلامت و مبارزه با بيماري‌هاي واگيردار از جمله کرونا پيشنهاد کنفرانس همکاري‌هاي منطقه‌اي را مطرح کردند. آن موقع اين ويروس هنوز وارد ايران نشده بود يا گسترش نيافته بود. خب اگر چنين کاري همان موقع در دستور کار قرار مي‌گرفت، امروز آسيب کمتري هم به ما و هم ساير کشورهاي منطقه وارد مي‌شد.