ریسک‌پذیر یا ریسک‌گریز؟

تحرک و گرمای بورس برخی افراد را دچار تعجب کرده است و البته در نگاه اول نیز باید گفت جای تعجب هم دارد. یکی به این علت که در فضای کرونایی که بورس‌های جهان در حال رکود و افول نسبی است، چرا بورس ایران مسیر رو‌به‌رشدی را تجربه می‌کند؟ دوم اینکه چرا این همه پرشتاب انجام می‌شود؟ سوم اینکه موارد معدودی از رشدهای غیر طبیعی را مثال می‌آورند و می‌خواهند نتیجه‌گیری عام درباره بورس ایران و حبابی بودن آن کنند. این ابهامات فقط مربوط به افراد همیشه منتقد نیست، چه بسا در میان برخی از اقتصاددانان نیز این پرسش‌ها مطرح باشد. از این‌رو ممکن است برای مردم ایجاد ابهام و نگرانی کند که مبادا با ورود سرمایه خودشان به این بازار متضرر شوند. به‌همین علت بد نیست که به برخی از این ابهامات پرداخته شود.
اولین پرسش این است که چرا در ایران و برخلاف کشورهای دیگر بورس با جهش مواجه شده است. ابتدا باید متذکر شد که بورس در همه کشورها دچار چنین وضعی نشده است، بعضاً فراز و فرود داشته است. ولی تفاوت ایران با بسیاری از کشورهای دیگر از یک سو ریشه در فقدان ارتباط گسترده اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی دارد. مسأله‌ای که کمابیش بواسطه تحریم‌های دو سال گذشته عمیق‌تر و ارتباط ایران با اقتصاد جهانی کمتر شده است. هنگامی که این رابطه کم شود، به طور طبیعی اثرپذیری آن نیز کاهش خواهد یافت. حتی ممکن است یکی از علل رشد آن نیز همین فقدان رابطه باشد، زیرا هنگامی که تبعات اقتصادی کشورهای دیگر سرریز به ایران نشود ممکن است به‌صورت معکوس خود را نشان دهد.
علت دیگری که نباید از نظر دور داشت، رشد چند برابری قیمت ارز در ایران است که در دو سال گذشته رخ داده است. اگر این را در کنار کاهش درآمدهای ارزی حاصل از نفت و در نتیجه تسهیل سیاست صادراتی نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که بخش مهمی از تولیدات داخلی راهی بازارهای خارجی می‌شوند و اگر قیمت ارز 5 برابر شده باشد، طبعاً ارزش صادراتی نیز حداقل همین مقدار بیشتر خواهد شد ولی واقعیت این است که بسیار بیشتر افزایش پیدا می‌کند، زیرا هزینه‌های داخلی به همین نسبت بالا نرفته است. از سوی دیگر تورم سال‌های 1397 و 1398 به گونه‌ای است که آن نیز طی دو سال اخیر حدود 85 درصد بر شاخص قیمت افزوده است. بنابراین افزایش شاخص بورس در برخی شرکت‌ها حتی تا چندین برابر قیمت سال 1396 نیز امر دور از انتظاری نیست. ضمن اینکه یک امیدواری دیگر نیز به وجود آمده و اینکه واگذاری گسترده سهام دولتی به احتمال فراوان موجب شکل‌گیری بخش خصوصی جدی‌تری شود و این به منزله آغاز یک جهش اقتصادی به‌دلیل تحول در ساختار اقتصادی کشور و عبور از اقتصاد و مدیریت دولتی به سوی بخش خصوصی است.
از سوی دیگر دولت با آوردن سهام عدالت به بازار و نیز عرضه با تخفیف قیمت سهام، می‌کوشد که جذابیت کافی برای حضور سرمایه‌های خُرد در بورس را فراهم کند و همین مسأله نیز به گرم شدن بازار بورس کمک می‌کند.


پرسش بعدی این است که آیا اینها بدان معنا است که بورس هیچ خطری ندارد؟ پاسخ این است که سرمایه‌گذاری در بورس همیشه همراه با ریسک است و البته به ویژگی‌های فردی سرمایه‌گذار مربوط می‌شود. آیا سرمایه‌گذار ریسک‌پذیر است یا ریسک‌گریز؟ اگر ریسک‌پذیر است می‌تواند در فاصله‌های کوتاه زمانی اقدام به خرید و فروش کند، براساس اطلاعات و تحلیل خودش یا مشاورش وارد بورس شود. این رفتار همراه با درگیری فکری و تنش روانی است ولی جذابیت‌های خود را دارد. هر چند ممکن است زیان کند، ممکن است سودهای خوبی هم به دست آورد. این نوع حضور و نحوه رفتار در بورس به مردم عادی توصیه نمی‌شود. ولی اگر ریسک‌گریز هستید، بهترین راه خرید سهام شرکت‌های سرمایه‌گذاری است که مجموعه‌ای از سهام شرکت‌ها را دارند و سود آن تا حدودی معادل متوسط رشد و تغییرات شاخص بازار سهام است. احتمال زیان دیدن کم است ولی سودهای نامتعارف هم نخواهد داشت، نیازی هم نیست هر روز اقدام به خرید و فروش کنید. بهتر است طولانی‌مدت بخرید و فقط از سود آن استفاده کنید و در هنگام نیاز و ضرورت کل یا بخشی از سهام را بفروشید. توصیه ما به مردم عادی ورود به بورس با شیوه دوم است.