خودسوزی یک معلم و قصه حمایت‌های حقوقی!

يک معلم، در شهرستان مسجدسليمان پنجشنبه 18 ارديبهشت، در اعتراض به تخريب قسمتي از ديوار حياط منزلش توسط پرسنل اجرائيات شهرداري، اقدام به خودسوزي کرد. شهرداري مدعي بود که ديوار خانه در حريم خيابان قرار دارد. کوروش مودت، مدير‌کل آموزش و پرورش استان خوزستان گفت: «يک معلم در مسجدسليمان پس از اينکه پرسنل اجرائيات شهرداري اقدام به تخريب قسمتي از ديوار حياط منزلش کردند، خودسوزي کرد». ساکنين محل مصدوم را به بيمارستان 22 بهمن مسجدسليمان منتقل کردند. با تشخيص درصد بالاي سوختگي وي به بيمارستان سوانح سوختگي اهواز مرکز خوزستان اعزام شد. به گفته مديرکل آموزش و پرورش استان خوزستان، «اداره آموزش و پرورش مسجدسليمان در راستاي حمايت از اين همکار فرهنگي اقدام لازم را به عمل خواهد آورد و کارگروه ويژه‌اي جهت بررسي زوايا و جزئيات اين حادثه تشکيل شد». همچنين اداره آموزش و پرورش مسجدسليمان اعلام کرد: «از طريق واحد حقوقي خود در راستاي حمايت قضائي از اين همکار فرهنگي، اقدام لازم را به عمل خواهد آورد». متاسفانه تمام خبرگزاري‌هاي داخلي خبر را صرفا براساس اطلاعيه آموزش و پرورش خوزستان تنظيم کردند و به عبارتي خبر «دولت‌محور» است. در حالي که در چنين موقعيت‌هايي رسانه‌ها بايد با حضور در صحنه به صورت مستقل و با ذکر جزييات به موضوع و سوابق آن بپردازند. نکته ديگر بحث معاضدت‌هاي حقوقي وزارت آموزش و پرورش براي معلمان است. معاضدت حقوقي براي معلم خوزستاني نوشداروي بعد از مرگ سهراب است. قطعا مشکل اين همکار با شهرداري، سابقه‌اي طولاني داشته و چه خوب است که دفاتر حقوقي آموزش و پرورش قبل از بروز فاجعه از معلمان حمايت حقوقي کنند و معلمان هم قبل از رسيدن به نقطه بن‌بست، دنبال حمايت حقوقي بروند. شايد اگر اين معلم از حمايت حقوقي ادعايي برخوردار بود، اين فاجعه رقم نمي‌خورد. منصور اردستاني مديرکل دفتر حقوقي آموزش و پرورش اخيرا گفته است: «فرهنگيان مي‌توانند از مجرب‌ترين وکلاي کانون براي حل مسائل حقوقي درباره قراردادها، مسائل خانوادگي، معاملات و… مشاوره بگيرند؛ فرهنگيان مي‌توانند حتي درباره مسائل غيرسازماني و غير اداري هم در شرايط خاصي که ما تأييد مي‌کنيم، از مشورت وکلا استفاده کنند». قضاوت در مورد اين اظهارات نياز به اطلاعات و بررسي دارد، اما با قاطعيت مي‌توان گفت که اگر اين همکار به معاضدت حقوقي دسترسي داشت و يک وکيل مورد اعتماد در کنار او بود، اين فاجعه رقم نمي‌خورد. آسيب رساندن به خود، اقدامي از سر نااميدي است، هر چند ممکن است اين عمل عواطف اجتماعي را به سود قرباني برانگيزد، اما هيچ مسئوليت حقوقي و جزايي براي طرف مقابل ايجاد نمي‌کند و برعکس شخصي که در موقعيت اضطرار به جان و مال خود آسيب مي‌زند، هرچند در مراحل اوليه با همدردي روبه‌رو مي‌شود اما بعيد است که حتي امتياز کوچکي از طرف مقابل بگيرد. در شرايط بحران روحي يک فرد بايد به فکر تاثير تصميم خود بر فرزندان و همسر و ديگر عزيزان خود باشد.