روزنامه جوان
1399/02/25
خاطرات شهدا را به مخاطب میرسانیم
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: حجتالاسلام مهدی منصوریان طلبه سطح ۳ حوزه علمیه قم و فعال فرهنگی در حوزه سیرهنویسی شهداست که آثار زیادی از وی تاکنون منتشر شده است. داستان ویژه نوجوانان به نام «رزمنده قاچاقی»، داستانهای طنز با موضوع «نماز»، مجموعه سه جلدی «شهدای روحانی مدافع حرم»، مجموعه چهار جلدی «شهدای دانشجو»، «طنز منبر» ویژه روحانیون هم در کارنامه وی مشاهده میشود. با وی درباره کتاب «ازدواج آگاهانه» در زمینه خاطرات شهدا به گفتگو نشستیم. آثار زیادی از شما تاکنون به بازار نشر عرضه شده است. چطور شد موضوع شهدا را برای نوشتن انتخاب کردید؟با توجه به اینکه از ۱۰ سال قبل در مؤسسه روایت سیره شهدا مشغول کار هستم، عمده کتابهای من در حوزه خاطرات، داستان و زندگینامه شهدا بوده است. کتاب «ازدواج آگاهانه» جزو کتابهای آخر از مجموعه کتابهایی است که تا الان چاپ شده. بعد از آن هم دو کتاب دیگر زیر چاپ رفته است که مربوط به خاطرات شهیدان مدافع حرم «سعید بیاضیزاده» و «محمدامین کریمیان» است.
چطور به موضوع ازدواج در سیره شهدا برای انتشار کتاب رسیدید؟
سال ۸۷ چند کتاب مؤسسه روایت فتح که اختصاص به مصاحبه با همسران شهدا مثل شهیدان چمران، همت، باکری و چند نفر دیگر بود را مطالعه میکردم که به موضوعاتی برخورد کردم که در زندگی معمولی ما دیده نمیشود، ولی شهدا به آنها دقت داشتند. مثل جهیزیه ساده، مهریه کم و امثالهم. به ذهنم رسید میشود یک «فلشکارت» از این خاطرات استخراج کرد. فلشکارت عنوان بستههایی است که شامل ۲۰ تا ۳۰ کارت هستند. روی هر کارت یک خاطره و یک تصویر از شهید قرار میگرفت. همان سال فلشکارت «دو نیمه سیب» را با همکاری مؤسسه مطاف عشق تولید کردیم. استقبال بسیار خوبی هم به دنبال داشت و حدود ۸۰ هزار نسخه تولید شد. سال ۹۶ دوستان مؤسسه مطاف تصمیم گرفتند آن فلشکارت را کاملتر و بهروز کنند و تحت عنوان «ازدواج آگاهانه» منتشر کنند که ابتدا با همکاری دوستان، اساتید و راویان سیره شهدا، موضوعاتی که در حوزه ازدواج و تشکیل خانواده مهم و کاربردی بودند را احصا کردیم، سپس کتابهای خاطرات سرداران، شهدای دفاع مقدس، شهدای انقلاب اسلامی و از جمله علمای شهید را مطالعه کردم. خاطرات زیادی جمعآوری شد، ولی چون قرار بود خاطرات کوتاه، کاربردی و کلیدی باشند، از حجم خاطرات کم کردیم تا به حدود ۱۱۴ خاطره رسیدیم.
مقام معظم رهبری نیز بر پرداختن به موضوع ازدواج شهدا از سوی نویسندگان تأکید داشتند. در حقیقت این کار شما لبیک به رهنمود ایشان هم هست.
بله البته ما ایده این کتاب را از سال ۸۹ در ذهن داشتیم، ولی چون درگیر تولیدات دیگری شده بودیم، عملاً نگارش نهایی این کتاب به سال ۹۵ و ۹۶ افتاد. در همان ایام هم بود که مقام معظم رهبری در دیدار با برگزارکنندگان کنگره شهدای یکی از استانها، به این موضوع اشاره کردند. وقتی این سخن حضرت آقا را شنیدم، خیلی خوشحال شدم. فهمیدم دقیقاً کاری را انجام دادهایم که حضرت آقا مدنظر داشتهاند و به انجام آن سفارش کردهاند. حالا خوب است متن بیانات ایشان در این باره را برای خوانندگان بخوانم. رهبر انقلاب فرموده بودند: «وضعِ عادیِ زندگی کردن شهدا چهجوری بوده؟ فرض بفرمایید ازدواجشان؛ در این خاطرات شهدا که زندگینامه شهدا [است]- حالا تا آن مقداری که بنده دیدهام و خواندهام و نگاه کردهام- در چند مورد بحث ازدواج اینها مطرح میشود؛ چگونگی ازدواج اینها، رفتار اینها در گزینش همسر- دنبال چهجور همسری بودند- بعد مراسم ازدواج، بعد نوع رفتار با خانوادهها، اینها همه قلّههای اخلاق اسلامی است. امروز ما گرفتاریم؛ ما امروز به این چیزها احتیاج داریم. امروز جوان ما برای ازدواج، برای گزینش همسر چهجوری فکر میکند و چهجوری باید فکر کند؟ آن الگو را باید در مقابل او نگه داشت؛ اینها الگو هستند، شهدای ما الگو هستند.» امیدوارم طبق فرموده مقام معظم رهبری، توانسته باشیم الگویی از زندگی شهدا را پیش پای نسل جوان قرار دهیم و آرزومندم این تلاشها به مدد اهل بیت علیهمالسلام و شهدای والامقام برای جوانان اثرگذار باشد.
سبک نگارش کتاب «ازدواج آگاهانه» چگونه است؟
کتابهای خاطراتی که ما کار کردیم با این هدف به نگارش درآمد که مخاطب جوان و کمحوصله و کتابنخوان را با خودش همراه کند. به همین خاطر خاطرات را در نهایتِ اختصار و بدون پرداختهای ادبی و توصیفات اضافه، بازنویسی کردیم طوری که مخاطب در یکی دو دقیقه میتواند چند خاطره را بخواند و اگر بخواهد بتواند از سیره شهدا، الگویی برای زندگی خودش به دست بیاورد. شیوه کار هم اینگونه بود که مؤسسه روایت سیره شهدا، متولی این موضوع بود تا محتوا را برای راویان سیره شهدا، آماده کند. البته عمده پژوهشهایی که قبلاً در این مؤسسه انجام میگرفت برای استفاده راویان روحانی بود. خود تهیه خاطراب ناب و مستند، پروژهای است که راویان عمدتاً امکان و فرصتی برای تهیه آنها نداشتند. یکی دیگر از انگیزههایی که این سبک نگارش را شکل داد این بود که وقتی نویسنده از توصیفات و آرایههای ادبی استفاده میکند، آرام آرام از اتفاق اصلی فاصله میگیرد و بعضاً مسائلی که ساخته پرداخته ذهن او هست، به خاطرات شهدا اضافه میشود. این مسئلهای است که مقام معظم رهبری هم در دیدار با مسئولان مؤسسه سیره شهدا به آن اشاره کردند. عبارت ایشان به این شرح است: «سعی کنید در تبیین، عنصر اتقان مطلقاً به دست فراموشی سپرده نشود؛ اتقان. اتقان خیلی مهم است. گاهی اوقات انسان خیال میکند برای شیرین کردن یک قضیه در چشم مخاطبان، باید آن را با پیرایهها و اغراقهایی بیامیزد؛ بعد که از یک افق بالاتری نگاه میکند، میبیند نه، این پیرایهها-، چون مصنوع ما بود- نه فقط بر ارزش آن عنصر حقیقی نیفزود، بلکه گاهی از آن کاست. اتقان را در نظر بگیرید و روایت را روایت صحیح قرار بدهید». ما با این سبک نگارش سعی کردیم خاطرات را بدون دستکاری به دستِ مخاطب برسانیم و به نوعی عنصر اتقان را مدنظر داشتهایم.
آیا شهدای خاصی مدنظرتان قرار داشت یا اینکه موضوعمحور به سراغ خاطرات رفتید؟
موضوعمحور پیش رفتیم.
یعنی برای نگارش این کتاب و تدوین خاطرات خودتان با خانواده شهدا گفتگو نکردید بلکه از مطالب و محتواهایی که از قبل تهیه شده بود استفاده کردید؟
بله از محتوای کتابهای مختلفی که چاپ شده بود کمک گرفتیم. بیش از ۲۰۰ کتاب خاطرات را دیدم و از حدود ۵۰ کتاب متن برداشتم تا این مجموعه آماده شد.
میخواهم یک سؤال خصوصی هم بپرسم. اگر ازدواج شما بعد از نوشتن این کتاب بود چقدر تحت تأثیر این کتاب صورت گرفت؟
متأسفانه ازدواج من قبل از اینکه با این خاطراتِ زیبا آشنا شوم صورت گرفت. البته باید بگویم مراسم ازدواج ما هم ساده بود، ولی اگر این خاطرات را قبل از ازدواج میخواندم، قطعاً تأثیر بیشتری در شروع زندگی مشترک ما داشت.
در راه تهیه و تدوین و نگارش این کتاب چه مسائل و مشکلاتی برایتان به وجود آمد؟
خوشبختانه هیچ مشکلی نداشتم و همه چیز طبق روال معمول خود پیش رفت و اولین چاپ آن در سال ۹۶ در تیراژ ۲۵۰۰ نسخه منتشر شد. از چاپهای بعدی و چگونگی توزیع اطلاعی ندارم.
نام کتاب چگونه انتخاب شد؟
معمولاً گروهی از دوستان که مرتبط با مؤسسه مطاف عشق هستند نظرات و پیشنهاداتی پیرامون نامگذاری کتابها ارائه میکنند، از بین آنها یک نام انتخاب میشود.
چقدر برای نوشتن کتابهای دیگر در این زمینه انگیزه دارید؟ منتظر پیشنهاد خاصی هستید؟ یا خودتان سوژهای برای نوشتن در نظر دارید؟
الان مشغول کار روی خاطرات شهدای مدافع حرم در زمینه ازدواج و خانواده هستم. در مورد شهدای دفاع مقدس، چون کتابها و خاطرات زیاد وجود دارد، کار جمعآوری خاطرات و انتخاب خاطراتِ ناب آسانتر بود، ولی در حوزه شهدای مدافع حرم، کتابها و منابع محدود هستند. کمی مشکل داریم که انشاءالله به لطف خدا رفع خواهد شد.
مخاطبان کتاب شما نوعاً باید از قشر جوان باشند. به نظر شما چگونه میتوان آن نوع سبک زندگی را در جامعه امروز که بسیار متفاوت از دورانهای گذشته است، ترویج کرد؟ چه کنیم که نسل جدید برای ازدواج و انتخابهای آگاهانه سراغ سیره شهدا بروند؟
بدون تعارف میگویم کتابهایی که در حوزه شهدا منتشر میشود، عمدتاً به دست مخاطبانی میرسد که با شهدا انس دارند، به راهیان نور میروند یا خانواده مذهبی دارند. ما باید اینگونه کتابها را به دستِ سایر مخاطبان هم برسانیم. منظورم مخاطب خارج از این گود است. مخاطبی که از سبک زندگی شهدا خبر ندارد یا شاید اصلاً در فضای مذهبی سیر نمیکند. این میشود یک کارِ خوب. میدانم اگر این کتابها و خاطراتی از این دست، به دست جوانان برسد، قطعاً شاهد تحول در سبک زندگی بسیاری از آنان بهویژه در حوزه ازدواج و خانواده خواهیم بود بهطوری که با فراگیر شدن آن میتوانیم سبک ازدواج ساده، آسان و پایدار را دوباره به جامعه برگردانیم. اینکه ازدواجها روز به روز سختتر و دستنیافتنیتر میشود، یکی از دلایلش چشم و همچشمی است؛ از این منظر که وقتی مردم میبینند کسی جشن آنچنانی میگیرد، از او یاد میگیرند، از او الگو میگیرند و این کار را تکرار میکنند و به اشتراک میگذارند؛ و این آرام آرام به فرهنگ عمومی تبدیل میشود. حالا اگر ما همین چشم و همچشمی را در ازدواج آسان با الگوگیری از زندگی شهدا به چشم و گوشِ مردم برسانیم، قطعاً از این روش هم الگو میگیرند، تکرار میکنند و به اشتراک میگذارند. اما اینکه چه کار کنیم در حوصله این بحث نیست. یک عملیاتِ مشترکِ اجتماعی نیاز دارد؛ یک پازلِ بزرگ که یکی از قطعاتش نشرِ خاطرات شهداست.
سهم فعالان فرهنگی را در ایجاد و تغییر وضعیت فرهنگی اجتماعی جامعه چقدر میدانید و به نظر شما چگونه میتوان این سهم را افزایش داد؟
فعالان فرهنگی ما در زمینههای مختلف اجتماعی کارهای زیادی انجام دادهاند. واقعاً زحمت زیادی کشیدهاند، ولی یکی از توصیههای مهم رهبری که توصیه به شبکهسازی و کار سازمانی بوده، آنطور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته، لذا اثرگذاری این فعالیتها به حداقل رسیده است. فکر میکنم اگر همین ظرفیت و همین توانِ کارِ فرهنگی با استفاده از شبکهسازی و فعالیت سازمانی پیش برود، اثرگذاری بهتری خواهد داشت.
سایر اخبار این روزنامه
دل پرخون فردوسی از آسیبها به زبان فارسی!
یاوهگویی پشت ماسک کرونا
افغانستان در آتش توافق امریکا
شکل داعشی جدید جنگ امریکا در افغانستان
چشم بسته نهادهای نظارتی بر ترکمانچایهای فوتبال
موجران با «رهن کامل» بورسباز شدند
خاطرات شهدا را به مخاطب میرسانیم
جای هنر در معرفی ایران خالی است
پای مدیریت اعتدالی همچنان میلنگد
تور بانکها برای سهام عدالت
خاصترین احیا در روزگار کرونا
دلیل تغییر قیمتها را توضیح دهید
قاب تاریخی نبوی برای اصلاحطلبان
فرصتها و بایدهای مجلس یازدهم
شاهد دو حکومت جبار و عجیب و غریب در جهان هستیم