نقش کاظم‌پور در حفظ منافع ایران در اوپک

نقش کاظم‌پور در حفظ منافع ایران در اوپک مهدی حسینی- رئیس سابق کمیته بازنگری قراردادهای نفتی نگاه غالب به مرحوم حسین کاظم‌پوراردبیلی، یک دیپلمات و مذاکره‌کننده قهار و قوی است و من نیز با اعتقاد کامل این صفت را درباره او به کار می‌برم. علاوه بر آن، شجاعت او زبانزد بود. او به دور از سیاست‌بازی‌های رایج، در عین اینکه درک عمیقی از تمامی تحولات سیاسی داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی داشت، نظرات خود را قاطعانه و با صراحت لهجه بیان می‌کرد. او یک رفیق قابل اعتماد هم بود و اگر اعتماد خود را اعلام می‌کرد، به ذهن هیچ‌کس نمی‌آمد که روزی پشت آن فرد را خالی کند، زیرا تا به آخر از فردی که به او اعتماد داشت، حمایت می‌کرد.  او را اولین‌‌بار در قاب تلویزیون و در قامت وزیر بازرگانی دیدم. فضای سیاسی حاکم بر آن زمان، ‌بسیار سنگین و سخت بود و رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر اختلاف‌نظرهای جدی برای انتخاب وزیران داشتند. وقتی او به‌عنوان وزیر بازرگانی انتخاب و برای گفت‌وگو در تلویزیون حاضر شد، صراحت لهجه‌اش موجب اعتماد می‌شد و به‌همین‌دلیل نیز ارادت ویژه‌ای به او دارم. سال 1360، من معاون طرح و برنامه وزارت معادن و فلزات بودم و با او نیز آشنایی داشتم. اوایل دهه 60، مذاکراتی را در زمینه فولاد با آمریکایی‌ها داشتیم که پیش از هر نوع مذاکره با آمریکایی‌ها در آن زمان بود. در آن مذاکرات بدون پرداخت هیچ‌گونه پولی، اختلافاتمان را با آمریکایی‌ها حل‌و‌فصل کردیم. در این میان بسیاری از کالاهای ما در بنادر آمریکا، بلوکه شده بود و به کمک مرحوم کاظم‌پوراردبیلی توانستیم این کالاها را نیز آزاد کنیم. آن زمان، او مدیرعامل شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران بود. با او تماس گرفتم و درخواست کردم که یک فورواردر در آمریکا برای ما تأمین کنند تا بتوانیم کالاهای ارزشمندی را که دیگر جهان در اختیار ما قرار نمی‌داد، وارد کشور کنیم. مرحوم کاظم‌پوراردبیلی با صلابت کامل در اوج جوانی، چنین اقدامی را انجام داد که در آن شرایط، ابدا کار ساده‌ای نبود. کار اصلی که با او انجام دادم، سال 1366 بود که من با توصیه آقای آقازاده که وزیر نفت وقت بود،‌ به وزارت نفت آمدم. آن زمان مرحوم کاظم‌پوراردبیلی به‌عنوان معاون بین‌الملل و بازرگانی وزارت نفت انتخاب شد. پذیرش چنین مسئولیتی در زمان جنگ و تحریم‌های نفتی، شجاعت آن فرد را نشان می‌دهد که در شرایط بحرانی قرار است نفت تحریم‌شده را بفروشد. آقای کاظم‌پور در کنار همکارانش در بخش بازاریابی نفت کارهای بسیار بزرگی کردند. در زمان جنگ، نفت ایران را نمی‌خریدند و فروش نفت بسیار سخت بود. دلال‌های لبنانی به‌دنبال آن بودند که از بازار نامساعد آن روزهای ایران، سوءاستفاده کنند، اما او همراه تیم خبره‌ای که داشت توانست این غائله را ختم کند. تئوری او این بود که باید نفت را به بازار ببریم و در همان‌جا عرضه کنیم. فروش نفت در غرب اروپا در شرایطی که نفت را همان‌جا انبار می‌کردیم، برای ایران بسیار ساده‌تر بود.
در آن سال، من به‌عنوان معاون مدیر امور مهندسی در طرح کنگان حضور داشتم که آقای آقازاده از من خواست به وزارت نفت بروم و مشاور او باشم که این پیشنهاد با مخالفت من روبه‌رو شد. در همان حین، مرحوم کاظم‌پوراردبیلی در تماسی با من، اعلام کرد دو معاونت در زیرمجموعه خود دارد؛ یکی معاونت بخش بازاریابی نفت و معاونت دیگر، امور مشارکت‌های خارجی و قراردادهای بین‌المللی که در برای گزینه دوم، من را دعوت به همکاری کرد. فعالیت در این بخش بسیار سخت بود، زیرا به‌دلیل انقلاب و وقوع جنگ، با پیچیدگی‌های فراوانی همراه شده بود. در تمامی این موارد، مرحوم کاظم‌پوراردبیلی به‌عنوان یک فرد خوش‌فکر و حامی، همراه ما بود؛ برای نمونه در مذاکره با آفریقای جنوبی که آن زمان بحث آپارتاید مطرح بود، اگر او حضور نمی‌داشت، مذاکرات به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسید. در یک مورد دیگر، مذاکره‌ای با شارجه درباره میدان مشترک در ابوموسی داشتیم. قبل از آنکه در سال 1973 شاه این جزیره را در اختیار کامل بگیرد، قرارداد آن به‌صورت کنسرسیوم چند شرکت آمریکایی بسته شده بود که پس از انقلاب هم این قرارداد را به شرکت کرسنت (در عمان) واگذار کردند. ما هیچ‌گاه در این پرونده‌ها، طرف قرارداد نبودیم. در واقع قرارداد دوجانبه بین شرکت عامل و حاکم شارجه منعقد شده بود. به کمک مرحوم کاظم‌پوراردبیلی در سال 1388، به شارجه رفتیم و با حاکم شارجه مذاکره کرده و این قرارداد را برای اولین‌بار سه‌جانبه کردیم. او در مذاکرات با آمریکایی‌ها در لاهه نیز که با موفقیت کامل و به نفع ایران، دعاوی حل‌و‌فصل شد، نقش داشت. بااین‌حال او را بیش از هر چیز با اوپک می‌شناسند. مرحوم کاظم‌پوراردبیلی، 20 سال در اوپک فعالیت می‌کرد و به‌جرئت می‌توانم بگویم در دوران حضور او در اوپک، این سازمان در کنترل و مدیریت بازار بسیار موفق بود. مرحوم کاظم‌پوراردبیلی در حفظ منافع ملی ایران در اوپک نقش بسیار سازنده‌ای داشت و معتقدم توانستیم در آن دوران، سهم ایران را در بازار نفت حفظ کنیم. او بسیار خوش‌صحبت بود. زمانی ‌که نیازمند مشورت بودم یا دلم گرفته بود، به اتاق او می‌رفتم و او در قامت یک رفیق شفیق، با من صحبت می‌کرد و با دست پر از اتاق او خارج می‌شدم. این بخش از خاطراتی که با او دارم، شیرین‌ترین خاطره‌ای است که از او در ذهنم باقی مانده است. با رفتن او، یک رفیق بسیار خوب را از دست دادم و کشور نیز از یک انسان بسیار ارزشمند بی‌بهره شد. خدایش بیامرزد.