اخبار ویژه

 
  مخالفت رسمی روسیه و چین با تحریم‌های آمریکا علیه ایران
روسیه و چین رسما به خواسته آمریکا برای بازگشت تحریم‌های ایران در قالب مکانیسم ماشه «نه» گفتند.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، در نامه‌ای به اعضای شورای امنیت سازمان ملل و دبیرکل سازمان ملل که به تازگی منتشر شده تلاش‌های آمریکا را «زیاده‌خواهی» توصیف کرده است.


لاوروف در قسمتی از نامه خود به حکم دادگاه کیفری بین‌المللی در سال 1971 استناد کرده که بر اساس آن اگر طرف قرارداد، تعهدات خود را واگذار و یا از تکمیل آن خودداری کند دیگر نباید انتظار حفظ حقوق خود را داشته باشد.
وانگ‌یی وزیر خارجه چین هم با ارسال نامه به 15 عضو شورای امنیت و آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل، مخالفت خود را با فعال شدن مکانیسم ماشه برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران اعلام کرده است.
وزیر خارجه چین در نامه خود استدلال کرده که آمریکا دیگر عضوی از توافق هسته‌ای نیست و حق اجرای مکانیسم ماشه را ندارد.
به گزارش دویچه وله، محافل آمریکایی تا پیش از این تصور می‌کردند اختلاف آمریکا با کشورهای دیگر از جمله چین و روسیه، درباره ایران تاکتیکی است اما اظهارات وزرای خارجه چین و روسیه از یک اختلاف اساسی حکایت دارد و به نظر می‌آید تاکتیکی نیست.
اگرچه هنوز چهار ماه به پایان تحریم تسلیحاتی مانده ولی مقامات آمریکایی نگران برداشته شدن تحریم‌های تسلیحاتی ایران هستند، پیشتر مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا اعلام کرده بود آمریکا حتی با پایان گرفتن تحریم‌های سازمان ملل به ایران اجازه نخواهد داد سلاح بخرد.
تحریم تسلیحاتی ایران حدود چهار ماه دیگر به پایان می‌رسد و آمریکا تهدید کرده است که در صورت عدم تمدید تحریم تسلیحاتی ایران «مکانیسم ماشه» را فعال خواهد کرد. دیپلمات‌ها ولی گفتند که عملی کردن این خواسته آمریکا مشکل خواهد بود.شرق: سهم تحریم‌ها 30 درصد و سهم دولت در مشکلات 70 درصد است
یک روزنامه بزک‌کننده توافق با آمریکا، می‌گوید: دولت در حوزه اقتصادی در زمین تحریم‌کنندگان بازی کرده است.
شرق از جمله نشریات زنجیره‌ای بود که در فضاسازی چند ساله تلاش داشت تحریم‌ها را مسئله اول و آخر کشور جا بزند و چاره آن را نیز امتیاز دادن به آمریکا وانمود کند. این روزنامه به اذعان مدیرمسئول آن، حتی تا مرز دروغگویی و اغراق درباره فواید توافق با آمریکا هم پیش رفت اما حالا از قول محمد بحرینیان پژوهشگر توسعه می‌نویسد: دولت با سوءمدیریت در زمین آمریکا بازی کرده است.
بحرینیان گفت: درباره شرایط اقتصادی باید بگویم که اصلا اعتقادی ندارم شرایط به خاطر تحریم‌ها نامناسب است؛ زیرا در گفته‌های ریچارد نفیو [معمار تحریم‌ها] هم این قضیه کاملا مشخص است و عملکردهایی که داشته‌اند نیز نشان می‌دهد که خطا در تصمیمات مسئولان کم نبوده است. نمی‌خواهم ساده‌لوحانه با تحریم‌ها برخورد بکنم و بگویم تحریم اثری ندارد؛ این خیلی ساده‌لوحی است که بگوییم تحریم بر اقتصاد ایران اثری ندارد، اما بزرگ‌کردن و پژواک درست‌کردن از واژه تحریم، دلایل دیگری دارد. من اثر تحریم را به لحاظ کارشناسی، عملی و تجارب 50‌ساله‌ام در کار تولید و اقتصادی که با آن آشنا هستم، بیشتر از 30 درصد نمی‌بینم.
وی با بیان اینکه ناتوانی و ناکارآمدی اقتصادی ناشی از عملکرد تصمیم‌گیران اقتصادی است؛ «آنها هستند که این شرایط را به ‎وجود آورده‌اند»، افزود: برنامه‌ریزی برای تحریم‌ها از سوی یک نفر انجام نمی‌شود؛ گروهی هستند که روی این مسئله کار می‌کنند. نفیو این روندها را مکتوب و روی چند عامل به‌طور ویژه تکیه کرده است. بررسی شرایط کشور نشان می‌دهد که به‌ویژه در دو دولت اخیر، تصمیم‌گیران در حوزه اقتصاد کاملا در زمین طراحی‌شده تحریم‌کنندگان بازی کرده‌اند. این تصمیمات سبب شده که توانمندی‌های سیاسی و  امنیتی یا قدرت سیاسی و امنیتی کشور تحت تأثیر اشتباهات اقتصادی قرار بگیرد و این بخش‌ها را هم به ضعف بکشانند. به‌صراحت به این قضیه اعتقاد داشته و فاکتورهای بسیار متعددی هم برای این مسئله دارم. معتقدم تصمیم‌گیران اقتصادی در دو دوره گذشته باید در یک دوره دانشگاهی شرکت کنند و کتاب هنر تحریم‌های نفیو را که مرکز پژوهش‌های مجلس نیز آن را ترجمه کرده است، به‌عنوان درس یاد بگیرند. دولت آمریکا برنامه‌هایی را که تحریم‌کنندگان ریخته بودند، دقیقا اجرائی کرده است.
بحرینیان درباره هدف تحریم‌کنندگان گفت:  هدفشان کاملا واضح بود؛ گفتند هدف اصلی تحریم‌ها، مشاغل حوزه تولید و خود حوزه تولید کشور بوده است. در سه جا به‌صراحت اعلام کرده‌اند که ما و دوستان اروپاییمان، کاملا تجربه داشتیم که ایرانی‌ها و مسئولان دولتی ایران قادر نیستند هماهنگی در دستوراتشان به‌ وجود آورند. این برای کشور ما درد است. طراحان تحریم به‌صراحت گفته‌اند که ما می‌خواستیم ارزهای آنها را برای کالاهای لوکس بیرون بکشیم. بعد که بررسی می‌کنیم، می‌بینیم مسئولان می‌گویند هر سال 32 تا 33 میلیارد دلار برای واردات ارز تخصیص داده‌ایم. برای چه این ارز را تخصیص داده‌اید، در‌حالی‌که در شرایط تحریم هستیم؟ چه کسی باید در این رابطه تصمیم بگیرد؛ آیا باید برای واردات مازراتی بگذارید ارز خارج شود؟ آیا برای واردات چوب‌بستنی باید ارز تخصیص بدهید؟ چه کسی این مسئله را گفته است؟ این نشان می‌دهد که تصمیمات گرفته‌شده ناشی از ناتوانی و ناکارآمدی حاکم بر متولیان امر بوده است؛ البته اگر‌ نخواهیم احتمالات دیگر را در نظر بگیریم. در‌حال‌حاضر خوشبختانه قوه قضائیه دارد فعالیت می‌کند و در این دادگاه خیلی چیزها در حال روشن‌شدن است.
این کارشناس اقتصادی برخلاف پز دادن دولت به خام‌فروشی نفت پس از برجام گفت:  آیا تصمیم‌گیران نمی‌توانستند متوجه شوند که استخراج نفت دنیا زیاد شده است؟ اگر نمی‌توانستند آینده‎نگری کنند که جای تعجب دارد. اصلا رویه‌های فعلی را قبول ندارم. اگر تصمیم‌گیران نمی‌توانستند آینده‌نگری کنند، حق نداشتند بر مسندی که برای تصمیم‌گیری اقتصادی وزارتخانه‌ها نشسته‌اند، بنشینند و باید نسبت به ترک این مسندها اقدام کنند.
وی همچنین خاطرنشان کرد: اگر نگاهی به قراردادهای فوتبال بیندازید، به‌خوبی متوجه نداشتن اهلیت حرفه‌ای می‌شوید. این قراردادها فریاد می‌زند که افرادی که در بستن آن مشارکت داشته‌‎اند، برای این کار اهلیت نداشتند. دانش مذاکره نداشتند و دانش زبان خارجی را هم نداشتند. اگر در بخش سیاسی برجام موفق شدیم، سوای یکپارچه‌شدن کشور، مقامات اعم از سیاسی و امنیتی هم پشت سر قضیه ایستادند تا شرایط مذاکره سیاسی به نحوی که دیدیم، به وجود آید.
وی گفت: در بخش اقتصادی، اصلا برجام را قبول ندارم. قراردادهای نفتی که بسته شد، یکی از مشکلاتش این است که اصلا نمی‌دانستند شرایط اقتصادی را چگونه باید در قراردادها لحاظ کنند؛
بحرینیان افزود: قاطعانه می‌گویم که کشور از لحاظ اقتصادی مسئله لاینحل ندارد. به‌صراحت می‌گویم همین حالا در مقابل تحریم‌های آمریکا آن 30 درصد اثری که به اقتصاد ایران تحمیل می‌شود، قابل تحمل است و 70 درصد مابقی مشکلات با اصلاح قابلیت تصمیم‌سازان حل خواهد شد.شرق: 6 سال طول می‌کشد تا به درآمد سال 90 برسیم(!)
روزنامه زنجیره‌ای شرق می‌گوید بازگشت به درآمد سال 90، حداقل به شش سال زمان نیاز دارد!
این روزنامه که به هنگام بزک کردن توافق با آمریکا، عایدی احتمالی روزانه چند صد میلیون دلاری را برای برجام فهرست می‌کرد، حال می‌نویسد: در گزارشی که اخیراً مرکز پژوهش‌های مجلس تهیه کرده، آمده است: «درآمد سرانه کشور از سال 1390 تا 1398 کاهشی 34 درصدی داشته است. در واقع به رغم افزایش درآمد اسمی خانوارها قدرت خرید هر فرد ایرانی نسبت به سال 1390 حدود یک سوم کاهش یافته است. در صورت رشد اقتصادی هشت درصدی از سال 1399 به بعد، حداقل به شش سال زمان نیاز خواهد بود تا به سطح درآمد سرانه سال 1390 باز گردیم.»
شرق در ادامه نوشته که یک دهه فرصت‌سوزی کردیم. اما توضیح نداده که در فاصله زمانی سال 90 تا 99، دولت به مدت هفت سال در اختیار ائتلاف مدعی اصلاحات و اعتدال بوده و تنها دو سال 90 تا 92 بود که دولت فعلی سرکار نبوده است.
جالب این که در دوره قبل از دولت روحانی، کشور با وجود تحریم‌ها، هم به لحاظ درآمدهای نفتی و غیرنفتی و هم به لحاظ توزیع ثروت و حمایت از طبقات پایین، وضعیت به مراتب بهتری داشت و طبق گزارش مرکز پژوهش‌ها، ضریب جینی به عنوان نشانگر شکاف طبقاتی تا سال 92 روند محسوس کاهشی داشته اما پس از آن، به طور پیوسته افزایشی شده است.
در عین حال یادآور می‌شود جریان بزک کننده اعتماد به شیطان بزرگ ادعا می‌کرد ظرف 100 روز اول دولت‌داری، تحول اساسی اقتصادی ایجاد می‌کند و مردم را هم در دوره فعالیت خود به واسطه رونق اقتصادی، از یارانه بی‌نیاز خواهد کرد(!)روایت وزیر مستعفی از ناهماهنگی دولت در بخش مسکن
وزیر سابق راه و شهرسازی دولت روحانی با روایت داستانی طولانی و ملال‌آور، می‌گوید رئیس‌جمهور با او همراهی نداشت و نهایتاً هم هیچ یک از طرح‌هایش به سرانجام نرسید.(!)
عباس آخوندی در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: خاطرم هست پس از مشورت با مشاوران مالی اولین پیشنهادی که به رئیس جمهور و مسئولان اقتصاد کلان دادم این بود که با توجه به اینکه خط اعتباری بانک مرکزی به بانک مسکن آثار تورمی خود را بر اقتصاد به‌جا گذاشته و بازگشت آن بیش از ۲۰سال به طول می‌انجامد و با توجه به فاصله زیاد نرخ سود آن با تورم و بالا بودن احتمال میزان سوخت بخشی از آن، در عمل ارزش واقعی آنچه به بانک باز می‌گردد نسبت به ارزش حال آن بسیار ناچیز است، بنابراین، بهتر آن است که دست‌کم در ادامه از جنبه ظرفیت مثبت آن بهره ببریم. پیشنهاد من این بود که تمام این خط اعتباری به بدهی دولت به بانک مرکزی انتقال یابد تا در چارچوب حل و فصل کل بدهی دولت به بانک مرکزی تسویه و کل آن به عنوان افزایش سرمایه دولت در بانک مسکن منظور شود.
وقتی این پیشنهاد را ارسال کردم، وزارت امور اقتصادی و دارایی با آن مخالفتی نداشت، البته پشتیبانی موثری هم نمی‌کرد. بانک مرکزی به شدت مخالفت کرد. سازمان برنامه و بودجه سکوت اختیار کرد ولی بعدها معلوم شد که بدون آنکه اظهار کند با آن مخالف بوده است. رئیس جمهور نیز اساسا دیدگاه دیگری داشت و با این پیشنهادها فاصله داشت.
این گفت‌وگوها بی‌نتیجه ماند ولی یک سود داشت و آن اینکه بانک مرکزی پذیرفت اقساط بازگشتی مسکن مهر را برای تامین الباقی تعهدات این طرح برای مدتی استمهال کند.
با این گردش اعتبار در درون طرح توانستیم عجالتا آن را از توقف خارج سازیم. با این وجود، موضوع فعال‌سازی صندوق پس‌انداز مسکن را پی گرفتم. شرایط طاقت‌فرسایی بود. در ستاد اقتصادی دولت هیچ درک روشنی از موضوع نبود و هیچ بازخوردی دریافت نمی‌شد. آن قدر گرفتار مسائل اقتصاد کلان و رکود تورمی بودند که حالا که فکر می‌کنم به نظرم می رسد احتمالا نامه‌ها بایگانی می‌شد. رئیس جمهور هم بدون توجه به تعهدهای جاری دولت در بخش مسکن و داشتن دریافت درستی از این بخش، بیشتر به دنبال اجرای طرح‌های بزرگ و لوکس خانه‌سازی بود، بدون آنکه هیچ تصوری از نحوه تامین زمین، سازمان متعهد پروژه، نحوه تامین سرمایه اولیه و تامین مالی آن و همچنین قیمت تمام شده واحدها و تامین مالی متقاضیان داشته باشد.
او تصور می‌کرد که می‌تواند بافت‌های اسکان غیررسمی اطراف و فرسوده میانه شهرها را که هزاران صاحب دارد بکوبد و به جای آنها برج بسازد.
بی‌تصمیمی ستاد اقتصادی به جایی رسید که خاطرم هست که یک بار آقای جهانگیری در یک جلسه‌ای فریاد برآورد که شما مسئولان ستاد اقتصادی دولت با هر پیشنهادی که فلانی می‌دهد مخالفت می‌کنید و دریغ از کوچک‌ترین راه حل. نهایتا، به نظر شما مسئول بخش مسکن چه کار باید بکند؟ به هر روی، پیگیری‌های مکرر من منجر به آن شد که آقای سیف جلسه‌ای در بانک مرکزی تدارک ببیند. نمایندگانی از سازمان برنامه و وزارت امور اقتصادی و دارایی و ما هم از وزارتخانه و بانک مسکن در آن شرکت کردیم. ولی تلخ بود، چراکه دیدم هنوز باید نسبت به مفاهیم اولیه و بنیادینی چون ماموریت بانک‌های توسعه‌ای و صندوق‌های پس‌انداز و مدل محاسباتی تعادل منابع و مصارف آنها، بحث و استدلال کنیم. تازه می‌فهمیدم که تا چه حد ستاد عالی دولت از کارشناسان با دانش و تجربه خالی شده است.
وی در ادامه با اشاره به پیگیری برای طرحی موسوم به تشکیل صندوق پس‌انداز یکم می‌نویسد: البته این صندوق هیچ‌گاه از سوی رئیس جمهور جدی گرفته نشد و ایشان در هیچ برنامه رسمی از آن پشتیبانی نکردند و تا جایی که در مجلس موضوع را تحت عنوان اختلاف‌نظر با من و ضرورت بکوبیم و بسازیم طرح کردند... القصه آنکه افزایش سرمایه بانک به طور نیمه و تبدیل بانک مسکن به بانک توسعه‌ای با عدم همراهی بانک مرکزی و سازمان برنامه و بی‌تفاوتی وزارت امور اقتصادی و دارایی هیچ‌گاه به نتیجه نرسید. حال آنکه وجود چنین ابزاری نیاز بنیادین رفع عدم تعادل و تحقق توسعه در بخش مسکن است.
عباس آخوندی در این متن طولانی هیچ اشاره‌ای به نقش ویژه خود در تشدید رکود در بخش مسکن و بی‌اعتنایی به ضرورت افزایش تولید نمی‌کند؛ رویکرد غلطی که ضمن تحقیر و تمسخر مسکن مهر و بازی با کلماتی مانند مسکن اجتماعی و... موجب شد بیش از پنج سال فرصت تولید مسکن و مهار تقاضا به نفع دلالان و سوداگران از بین برود.شوک شکست در انتخابات جلسات شورای اصلاح‌طلبان را تعطیل کرد
عضو شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان تأکید کرد این شورا در وضعیت بلاتکلیف رها شده و عارف هم انگیزه‌ای برای تشکیل جلسات ندارد.
در حالی که حدود پنج ماه از انتخابات مجلس و شوک شکست سنگین اصلاح‌طلبان می‌گذرد اما گویا اصلاح‌طلبان و شورای سیاستگذاری آنها هنوز از شوک بیرون نیامده است.
محمود میرلوحی در این زمینه به ایلنا گفت: شورای عالی اصلاح‌طلبان باید تشکیل جلسه بدهد و در خصوص انتخابات مجلس گزارش کار خود را ارائه کند.
وی درباره آینده شورای مذکور گفت: یکی از لوازم پاسخ به این مسائل این است که مانند دو دوره گذشته جلساتی برگزار شده و در خصوص فعالیت‌های انجام شده، جمع‌بندی صورت گرفته و گزارشی تهیه شود که به نظر می‌آید در اینجا اشکالی وجود دارد از این جهت که هم آقای موسوی لاری که استعفا دادند و هم آقای دکتر عارف نمی‌دانم چرا انگیزه تشکیل جلسه، جمع‌بندی و... را ندارند.
میرلوحی گفت: جریان اصلاحات باید ساز و کارهایی را که داشته است مرور کند، آیا شورای هماهنگی احزاب توان و طاقت رساندن بار جریان اصلاحات به مقصد را دارد یا خیر؟ خب قبل از آن نداشت که اگر داشت منجر به تشکیل شورای عالی نمی‌شد. و اینکه آیا الان این توان و طاقت را پیدا کرده است؟ این‌ها مباحثی است که می‌توان مطرح کرد یا این که ساختار سومی غیر از شورای هماهنگی احزاب و شورای عالی قابل انجام هست یا خیر؟ مثلاً پارلمان اصلاحات امکان تشکیل دارد یا خیر؟
وی در ادامه می‌افزاید: آقای دکتر عارف و یا هیئت رئیسه شورای عالی با توجه به درخواست و توقع منطقی که از شورای عالی وجود دارد، باید بنشینند و گزارش کارشان را به جریان اصلاحات بدهند و بگویند بالاخره انتخابات چگونه گذشت و چه فعالیت‌هایی انجام شد، در واقع به عقیده من مسئله را بلاتکلیف رها نمی‌کنند و صلاح نیست که اینطور بماند.