روزنامه ابتکار
1399/03/22
فرانسیس فوکویاما نظریهپرداز پایان تاریخ، پیامدهای ناشی از ویروس کرونا را پیشبینی میکند
کووید19، بحرانهای سخت و امید تازهگروه ایران و جهان - فرانسیس فوکویاما فیلسوف سیاسی و نظریه پرداز مشهور پایان تاریخ در مورد شرایط به وجود آمده ناشی از همهگیری کرونا و پیامدهای این بیماری بر نظام جهانی در مجله فارین افرز آمریکا نوشت: بحرانهای بزرگ غیر قابل پیشبینی در جهان، معمولاً پیامدهای بزرگی را نیز با خود به همراه دارند. رکود بزرگ اقتصادی در 1929 علاوه بر انزواطلبی جهانی، ناسیونالیسم، فاشیسم و جنگ جهانی دوم، منجر به ظهور ایالات متحده به عنوان یک ابر قدرت جهانی شد.
همچنین حوادث پس از یازده سپتامبر سبب دو مداخله ناکام نظامی آمریکا در عراق و افغانستان شد که پیامدهای این موضوع علاوه بر ظهور اشکال جدیدی از رادیکالیسم اسلامی، منجر به تقویت قدرت منطقهای ایران شد. در همین راستا، بحران اقتصادی سال 2008 میلادی نیز منجر به افزایش اقبال عمومی به جنبشهای پوپولیستی و برآمدن رهبران راست افراطی گشت. به همین دلیل است که تحلیلگران اثرات و پیامدهای بحران کرونا را نیز بسیار بزرگ ارزیابی میکنند و به همین خاطر تلاش دارند تا این پیامدها را زودتر از موعد خود پیشبینی و تفسیر کنند.
در حال حاضر مشخص شده که چرا برخی از کشورها در مقابله با بحران کرونا بهتر از سایرین عمل کردهاند. این موضوع ربطی به نوع نظام سیاسی ندارد. برخی از دموکراسیها عملکرد خوبی داشته و برخی دیگر نیز موفق نبودهاند. درست مانند رژیمهای استبدادی که برخی خوب عمل کردهاند و برخی دیگر نیز بد. از جمله عوامل عملکرد موفق در مهار کرونا، پاسخگویی و ظرفیت دولت، اعتماد اجتماعی و نحوه رهبری است. هر کشوری که این فاکتورها را همزمان به کار بسته، توانسته است از خسارتهای ناشی از کرونا بکاهد و در مقابل هر کشوری که از این عوامل به خوبی بهرهمند نبوده، درگیر پیامدهای اقتصادی و اجتماعی کرونا شده است.
در این رابطه هرچه بیشتر درمورد کرونا بدانیم، به نظر میرسد که باید بیشتر منتظر باقی ماندن بحران آن باشیم. اگر چه این ویروس در مقایسه با ابولا بسیار کمخطرتر است، اما عدم جدی گرفتن آن توسط مردم، موجب سرایت سریع آن میشود. به همین دلیل با مشاهده آمار ابتلا و مرگ و میر ناشی از کرونا، هنوز امیدی وجود ندارد که کشورهای درگیر پیروزی خود بر این بیماری را اعلام کنند. اگر چه قرنطینه سراسری و تعطیل شدن کسب و کارها کم کم در حال بازگشایی است، اما امیدها برای بهبود شرایط بسیار خوشبینانه به نظر میرسد؛ خاصه درمورد اقتصاد جهانی که به این زودیها به وضعیت قبل از کرونا باز نخواهد گشت.
از منظر اقتصادی یک بحران بلندمدت، منجر به آسیبپذیری بیشتر تجارت و فروپاشی برای کسبو کارهایی نظیر مراکز خرید، خرده فروشیها و صنعت حمل و نقل و توریسم خواهد بود. این امر در ایالات متحده آثار منحصر به فرد خود را دارد و در این میان تنها شرکتهای بزرگ با سرمایههای کلان و نیز غولهای فناوری قادر خواهند بود از طوفان کنونی جان سالم به در ببرند. زیرا در این دوران تعاملات دیجیتالی اهمیت بیشتری خواهند یافت.
همچنین پیامدهای این موضوع از نظر سیاسی میتواند بیشتر قابل توجه باشد. درست است که برای مدتی میتوان مردم را ترقیب به تعاملات و ایثارگری اجتماعی کرد، اما این امر برای همیشه امکانپذیر نیست. یک همهگیری درازمدت همراه با ضررهای شغلی، رکود طولانی مدت و بار بدهی بی سابقه به ناچار تنشهایی ایجاد میکند که درنهایت به یک معضل سیاسی تبدیل خواهد شد.
در این راستا، توزیع جهانی قدرت همچنان به سمت شرق ادامه خواهد یافت زیرا آسیای شرقی در مدیریت شرایط بهتر از اروپا و ایالات متحده عمل کرده است. اگر چه این بیماری از چین شیوع پیدا کرد و پنهانکاری پکن سبب شیوع جهانی آن شد، اما چینیها حداقل به طور نسبی از این بحران سود خواهند برد. در شرایطی که سایر کشورها هر یک به نوعی درگیر مهار کرونا هستند، دستکم چین توانسته کنترل اوضاع را به دست بگیرد و اقتصاد خود را به سرعت در مسیر پایدار نگه دارد. در عوض آمریکا به سبب اشتباهات خود در شیوه برخورد با کرونا، به طور چشمگیری اعتبارش در جهان زیر سوال رفته است. هرچند ایالات متحده از ظرفیتهای بالقوه زیادی برخوردار است و تجربه مقابله به چنین بیماریهایی را نیز در کارنامه دارد، اما ایجاد یک دو قطبی اجتماعی و نیز فقدان رهبری کارآمد، مانع از مقابله موثر با این ویروس شد. دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهوری آمریکا در این شرایط به جای ترویج وحدت اجتماعی، به شکاف سیاسی و بهرهبرداری از آن دامن زد و عوض آنکه در این شرایط با نهادهای بینالمللی همکاری داشته باشد، به شدت به آنها حمله کرد. به همین دلیل است که اکنون همه مردم جهان از پای تلویزیونهای خود میتوانند نحوه مدیریت چین و آمریکا را برای مهار کرونا با یکدیگر مقایسه کنند.
به همین دلیل با گذشت زمان، همهگیری کرونا میتواند به افول نسبی ایالات متحده، ادامه فرسایش نظم بینالمللی لیبران و تجدید حیات فاشیسم در سراسر جهان منجر شود. در مقابل این مسئله همچنین امیدی نیز به تجدید حیات لیبرال دموکراسی نیز وجود دارد. در واقع این دو پدیده در مکانهای مختلف پدیدار خواهند شد، مگر آنکه روند فعلی به طرز چشمگیری تغییر کند؛ زیرا هنوز دورنمای فعلی برای پیشبینی کلی این مسئله بسیار تاریک است.
تقویت فاشیسم
نتایج بدبینانه به راحتی قابل تصور است. ناسیونالیسم، انزواگرایی و حمله به نظم جهانی لیبرال سالهاست که در حال افزایش است و این روند با همه گیری کرونا تسریع میشود. دولتهای مجارستان و فیلیپین از بحران برای تجمیع قدرت و اعلام شرایط اضطراری استفاده کردهاند. همچنین بسیاری از کشورها نظیر چین، السالوادور و اوگاندا نیز اقداماتی مشابه را در دستور کار خود قرار دادهاند.
این مسئله در اروپا منجر به وضع مقررات عدم جابجایی و مسافرت مردم شده و کشورهای اروپایی به جای همکاری سازنده در جهت منافع مشترک به سمت انزوا و رویارویی با یکدیگر قرار گرفتهاند. به همین دلیل است که ظهور ناسیونالیسم احتمال درگیری بینالمللی را افزایش میدهد، زیرا رهبران ممکن است از درگیریهای خارجی به عنوان اهرمی در جهت کنترل افکار عمومی نسبت به چالشهای داخلی استفاده کنند. با این وجود به دلیل تثبیت مداوم تسلیحات هستهای و چالشهای مشترک بازیگران بزرگ جهانی، احتمال تلاطمهای بینالمللی نسبت چالشها و بحرانهای داخلی کمتر خواهد بود.
در این میان کشورهای فقیر با شهرهای شلوغ و سیستم بهداشت عمومی ناکارآمد به شدت مورد تهدید قرار دارند. بسیاری از شهروندان این کشورها حتی به ابتداییترین امکانات بهداشتی مانند آب دسترسی ندارند و دولتهای آنها نیز معمولاً در چنین شرایطی به جای بهتر کردن اوضاع با دامن زدن به تنشهای اجتماعی وضعیت را بدتر میکنند. به عنوان مثال اعلام قرنطینه عمومی در هند آسیبپذیری این کشور را فوقالعاده افزایش داد. دولت دهلی در حالی به این سیاست تن داد که درمورد پیامدهای این اقدام بر روی میلیونها کارگر مهاجر چارهای نیندیشیده بود. با این اقدام بسیاری از این کارگران با بازگشت به خانههای روستایی خود، ویروس را به سراسر کشور گسترش دادند. همچنین وقتی دولت هند موضع خود را تغییر و ممنوعیت تردد را وضع کرد به ناگهان بسیاری از مردم در شهرها بدون شغل و سرپناه ماندند.
در این میان مهاجرتهای ناشی از تغییرات آب و هوایی که به صورت بحرانی آهسته در کشورهای در حال توسعه در حال بروز بود به سبب کرونا اکنون به وضعیت پیچیدهای تبدیل شده است. این امر از آنجا که امید صدها میلیون نفر از این شهروندان را ناامید کرده است، با دامن زدن به خشم عمومی درنهایت میتواند منجر به انقلابهای اجتماعی و سیاسی شود. در این راستا ناامیدان به دنبال مهاجرت خواهند بود و این امر برای رهبران عوام فریب ابزار خوبی در جهت سوءاستفاده از قدرت است.
شواهد نشان میدهد که همهگیریهای گذشته باعث تقویت دیدگاههای آخر الزمانی، فرقهها و مذاهب جدید شده است. درواقع فاشیسم را میتواند یکی از این فرقهها دانست که ناشی از خشونت و درگیریهای جنگ جهانی اول و پیامدهای حاصل از آن بود. در خاورمیانه نیز تئوریهای توطئه با اقبال بیشتری مواجه خواهد شد؛ جایی که مردم عادی معمولاً در آنجا قدرت چندانی ندارند اما امروز به مدد شبکههای اجتماعی و اینترنت خوراک مناسبی برای جنبشهای پوپولیستی خواهند بود.
دموکراسی ارتجاعی
با این وجود، همانطور که رکود بزرگ نه تنها فاشیسم را به وجود آورد بلکه دموکراسی لیبرال را نیز تقویت کرد، بنابراین همهگیری کرونا ممکن است نتایج سیاسی مثبتی نیز به بار آورد. چنین شوکهایی قابلیت آن را دارد که برخی سیستمهای سیاسی را از حالت سکون خارج کرده و شرایط را برای اصلاح ساختاری طولانی مدت فراهم کند. همچنین واقعیتهای عملی ناشی از این همهگیری به نفع اقدامات حرفهای و تخصصی خواهد بود؛ زیرا عوامفریبی و بیکفایتی در این شرایط به راحتی در معرض دید همگان قرار میگیرد و مقیاس مناسبی را در جهت تشویق یا تنبیه سیاستگذاران فراهم میسازد. به عنوان مثال ژایر بولسونارو رئیسجمهوری برزیل که در سالهای اخیر از منتقدان اصلی نهادهای دموکراتیک کشورش بوده در ابتدا سعی در سرپوش گذاشتن بر بحران و سوءاستفاده از آن بود؛ اما اکنون به یک چالش اساسی اجتماعی و بهداشتی گرفتار شده است. ولادیمیر پوتین نیز در روسیه، ابتدا تلاش کرد اهمیت ویروس کرونا را دستکم بگیرد، ولی امروز در اثر گسترش سریع این بیماری در روسیه از میزان مشروعیتش کاسته شده و این امر ممکن است تشدید شود.
درواقع این بیماری همه جا را روشن کرده و ناکارآمدیها و ضعفها را نمایان ساخته است. شکاف بین ثروتمندان و فقیران با بحران فعلی عمیق تر شده و در طی رکود طولانی مدت اقتصادی بیشتر نیز خواهد شد. اما در کنار مشکلات، بحران همچنین توانایی دولت در ارائه راه حل ها را نشان داده است. تقویت احساس در کنار هم بودن، میتواند همبستگی اجتماعی را تقویت کند، همانگونه که رنجهای مشترک ملی ناشی جنگ جهانی اول باعث تحریک رشد کشورهای رفاهی در دهههای 1920 و 1930 شد.
این امر میتواند منجر به تضعیف اشکال نئولیبرالیسم و ایدئولوژی بازار آزاد شود. در طول دهه 1980 ، مکتب شیکاگو توجیه روشنفکرانهای را برای سیاستهای رونالد ریگان و مارگارت تاچر در آمریکا و انگلستان ارائه داد. آنها معقتد بودند که دولتهای فربه و دخالتهای آن مانع از رشد اقتصادی و پیشرفت بشر خواهد شد. با این وجود هرچند هیچکس کتمان نمیکند که بخش خصوصی میتواند در مواقع ضروری به یاری بحرانهای ملی بیاید، اما نتایج یک نظرسنجی نشان میدهد که اکثریت آمریکاییها به توصیههای کارشناسان پزشکی دولتی برای مقابله با این بحران اعتماد دارند؛ امری که میتواند باعث افزایش حمایت از مداخلات دولت برای رفع سایر مشکلات عمده اجتماعی شود.
همچنین بحران کنونی در نهایت ممکن است باعث تقویت همکاریهای بینالمللی شود. در حالی که رهبران ملی این موضوع را بر نمیتابند، دانشمندان و مقامات بهداشت عمومی در سراسر جهان در حال تعمیق شبکهها و ارتباطات خود برای همکاریهای جهانی هستند. به همین دلیل اگر شکست همکاریهای بینالمللی منجر به فاجعه شود و به عنوان یک عدم موفقیت مورد قضاوت قرار بگیرد، دوره پس از آن میتواند شاهد تعهد جدید برای کار چند جانبه در جهت پیشبرد منافع مشترک باشد.
امیدها و ناامیدیها
همهگیری کرونا یک آزمون استرس جهانی است. دولتهای توانمند ممکن است در شرایط کنونی اصلاحاتی را در پیش بگیرند که منجر به تقویت بیش از پیش آنها شود. در مقابل کشورهای ضعیف اگر دچار فقر و بیثباتی هم نشوند وارد رکود خواهند شد. در اینجا مشکل اصلی این است که گروه دوم بسیار پرشمارتر از گروه اولی است. این آزمون به حدی دشوار است که احتمالاً کشورهای اندکی در زمره گروه نخست قرار میگیرند. این کشورها به منابع کافی، وفاق اجتماعی بالا و نیز رهبران لایق برای عبور از مراحل اولیه بحران نیاز دارند. به عنوان مثال کرهجنوبی و آلمان در این زمینه خوب عمل کردهاند، اما از آنجا که مدیریت پیامدهای بعدی بحران کرونا دشوارتر خواهد بود، احتمالاً خوشبینیهای ناشی از این مسئله بسیار کمرنگ خواهد شد.
دلیل دیگر بدبینی این است که سناریوهای مثبت، نوعی گفتمان عقلانی عمومی و یادگیری اجتماعی را به خود اختصاص می دهند. با این حال پیوند بین تخصص تکنوکراتها و سیاستهای عمومی اکنون ضعیفتر از گذشته است. بزرگترین نمونه این مسئله ایالات متحده آمریکا است. کشوری که در اوج بحران در راس خود بیکفایتترین و تفرقهافکنترین رهبر تاریخ خود را داشت که شیوه مدیریتش با اوج گیری بیماری و بحران نیز تغییر نکرد. ترامپ به جای انتخاب میان وحدت ملی و وجه سیاسی خود سعی کرد در شرایط فعلی با دامن زدن به شکافهای اجتماعی در جهت تقویت خود اقدام کند. به همین خاطر اگر چه عدم موفقیت آمریکا در مهار کرونا دلایل مختلفی دارد، اما مهمترین عامل رهبری دونالد ترامپ بود که نتوانست شرایط را مدیریت کند.
به همین خاطر اگر ترامپ برای بار دوم انتخاب شود، شانس تقویت دموکراسی و نظم بینالمللی لیبرال کاهش مییابد. به هر حال نتیجه انتخابات آتی آمریکا هرچه که باشد، احتمالاً شکاف اجتماعی ایجاد شده در این کشور باقی خواهد ماند. برگزاری انتخابات در طول همهگیری کرونا، کاری دشوار است و به نارضایتیها دامن خواهد زد. حتی اگر دموکراتها کاخ سفید و هر دو مجلس آمریکا را در اختیار بگیرند، کشور قابلیت به زانو درآمدن را دارد. زیرا کوه بدهی، مقاومتهای سخت مخالفان و نیز تضعیف موسسات ملی و بینالمللی نیاز به سالهای زیادی در جهت بازسازی دارند.
در این شرایط است که جهان در حال حرکت به سمت یک دورنمای نامشخص و طولانی است که ابعاد برخی از آنها زودتر از سایر پیامدها مشخص خواهند شد. به همین دلیل هر چند تشنجهای خشونتآمیز جهانی مانند جنگهای بزرگ در این دوران بعید به نظر میرسد و سیستم دموکراسی و سرمایهداری نشان داده که قابلیت انطباق و سازگاری بالایی دارد؛ اما همچنان ناچار است برای عبور از شرایط دشوار فعلی کاری شبیه به معجزه انجام دهد.
سایر اخبار این روزنامه
خاک آسیبدیده از آتشسوزی و قطع درختان، به قرنها زمان برای احیا نیاز دارد
یک جرقه، نیم قرن بها
محمدرضا ستاری
تکاپو برای عبور از ترامپ
در فضای سیاسی ایران لیبرال واقعی وجود ندارد
فحشی به نام «نئولیبرالیسم»!
«ابتکار» نقاط قوت و ضعف طرحهای دولت برای ساخت مسکن را بررسی کرد
بی مهریهای طرحهای مسکن دولتی
آیا با انتشار تصاویر جعلی حتی با نیت خیرخواهانه میتوان خبری را منعکس کرد؟
واقعگرایی مهمترین اصل در تولید خبر
در نامه به سازمان ملل مطرح شد
دفاع روسیه و چین از ایران در مقابل تهدیدات تحریمی آمریکا
مشکلات مالی و بدهیهای صداوسیما، شبکههای برون مرزی سیما را در شرف حذف از ماهوارهها قرار داد
اکبر طبری در دومین جلسه رسیدگی به اتهاماتش دفاعیات عجیبی مطرح کرد
رفقای چند میلیارد تومانی!
آمار کرونا به ۱۷۷ هزار و ۹۳۸ نفر رسید
فرانسیس فوکویاما نظریهپرداز پایان تاریخ، پیامدهای ناشی از ویروس کرونا را پیشبینی میکند
قالیباف:
مشکلات کشور را با یک برنامه پنجساله میتوان سروسامان داد
روحانی در جلسه هیئت دولت:
روسیه و چین در برابر توطئه آمریکا ایستادگی کنند
فرمانده کل ارتش:
ماموریت اصلی ما، ارتقای توان و آمادگی رزمی است