روزنامه کيهان
1399/03/25
«هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد» بهترین شعار بود!
سرویس سیاسی-روزنامه شرق در تیتر یک شماره دیروز خود در گزارشی با عنوان «چرا اصلاحطلبان از روحانی حمایت کردند؟» نوشت: «در چنین روزی در سال92 حسن روحانی توانست با اخذ بیش از 18میلیون رأی بالاتر از محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی، محسن رضایی، علیاکبر ولایتی و محمد غرضی بهعنوان رئیسجمهور کشور ایران انتخاب شود؛ انتخابی که اگر حمایت اصلاحطلبان را با خود نداشت هرگز محقق نمیشد...»
این گزارش افزوده است: «...نیروهای اصلاحطلب با حمایت شخص سیدمحمد خاتمی از حسن روحانی حمایت کردند و عارف از حضور در انتخابات انصراف داد. این حمایت در سال96 هم با «تَکرار» خاتمی تکرار شد، اما شرایط در دولت دوم روحانی قدری متفاوت به نظر میرسید...»
این گزارش سپس در بیان این تفاوت آورده: «زیرا از یکسو با خروج آمریکا از برجام شرایط داخلی بسیار سخت شد و فشار بر مردم فزونی یافت و از سوی دیگر روحانی هم سعی کرد که خود را از اصلاحطلبان جدا کند تا حدی که محمود واعظی، رئیسدفتر او، یکبار گفت که رأی روحانی مربوط به سبد رأی خود بود و نه حمایت اصلاحطلبان. همه اینها در کنار نارضایتی عمومی فشار را بر اصلاحطلبان هم زیاد میکرد، زیرا مردم تصور میکردند مشکلات موجود نتیجه حمایت اصلاحطلبان از دولت بوده است و همین موضوع باعث شد که سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان اکنون ریزش قابل توجهی پیدا کند. اما آیا همه این گزارهها را میتوانیم دلایلی بر نادرستبودن حمایت اصلاحطلبان از روحانی در سال92 بدانیم؟»
در ادامه این گزارش و در گفتوگو با یکی از اعضای شورای عالی اصلاحطلبان آمده است: «محمود میرلوحی، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، در پاسخ به این پرسش که آیا اگر اکنون زمان به عقب بازگردد، باز هم قائل به حمایت از حسن روحانی هستید یا خیر، به «شرق» گفت: «...میتوان به قطعیت گفت که تصمیم اصلاحطلبان در سال92 در حمایت از آقای روحانی تصمیمی کاملا عقلانی و منطقی بود. اصلاحطلبان با حمایت از روحانی کشور را از افتادن به اعماق دره[!!] نجات دادند و کشور را روی ریل امید و عقلانیت قراردادند. شاید اکنون که زمان گذشته است، قدری فراموش شده باشد که کشور در آن زمان از حیث امید و تدبیر در چه وضعیتی قرار داشت. شاید فراموشمان شده باشد که آمریکا، اروپا و اسرائیل هر روز چه تهدیداتی را علیه ایران انجام میدادند. در آن شرایط روحانی آمد و گفت که میخواهم هم سانتریفیوژها بچرخند و هم تحریمها از سر زندگی مردم رفع شوند. طبیعتا این سخن جاذبه بسیاری داشت و همه مردم احساس کردند که با رأی به روحانی شرایط سختی که دولتهای هشتم و نهم ایجاد کرده بود، تغییر میکند.»
این فعال سیاسی طیف موسوم به اصلاحطلب به صراحت گفته است که نگاه این طیف به شعارها است. باید از او پرسید آیا با رویکرد مورد پسند آنها هم چرخ سانتریفیوژ و هم چرخ اقتصاد چرخید یا هر دو بسیار کند شدند؟ این جماعت معمولا در پاسخ میگویند چون آمریکا زد زیر برجام نشد وگرنه میشد! که در جواب باید گفت منتقدان برجام هم به همین دلیل (غیرقابل اعتماد بودن آمریکا) اعتقادی به این روش ندارند.
رپرتاژ برای مدیر ناکارآمد
روزنامه اعتماد روز گذشته تیتر و عکس یک خود را به گفتوگو با استاندار خوزستان اختصاص داد. نکته قابل تامل اینکه برغم وجود مشکلات فراوان مردم این استان، آنچه برای این روزنامه اصلاحطلب مهم بوده و در این گفتوگو برجسته شده مشارکت سیاسی زنان و استفاده از پتانسيل زنان خوزستان در مناصب مديريتي آن هم در سال پایانی دولت تدبیر و امید بوده است. بخش جالب این گفتوگو هم آنجاست که استاندار خوزستان که از سال 95 در این سمت مشغول به کار است درباره مشکلات این استان ژست متتقد به خود گرفته و میگوید: «جايگاه خوزستان براي كشور مانند هواپيماي در حال خدمترساني است كه اگر به آن رسيدگي نشود، زمينگير ميشود. بنده بارها گفتهام خوزستان در حال زمينگير شدن است. بايد به فكر اين موضوع بود و كارهايي براي جلوگيري از اين مسئله لازم است كه انجام شود.»
گفتنی است فرافکنی و شانه خالی کردن از بار مسئولیت به وقت پاسخگویی فصل مشترک همه مدیران ناکارآمد در دولت تدبیر و امید بوده است. این در حالی است که مردم مظلوم این خطه بارها نسبت به بیتوجهی مدیران ارشد این استان نسبت به مشکلاتشان و نیز اقدامات نمایشی و وعدههای بیحاصل آنها گلایه و اعتراض داشته و دارند. اوج این ناکارآمدی را در جریان سیل بهار 98 و بیآبی بهار 99 در بخشهای مختلفی از این استان شاهد بودیم.
مردم از اصلاحطلبان ناامید هستند
روزنامه سازندگی در یادداشتی با عنوان «آغازی نو» نوشت: دوران جدیدی در راه است» و «لذا باید ساز و کار شورای سیاستگذاری اصلاحات به شکل بنیادین تغییر کند و قدم اول آن، انحلال شورای فعلی است.»
در این مطلب آمده است: «اصلاحطلبی فعلاً موجود اگرچه به دلیل بازیگران و کنشگرانی که تاکنون سیاست گذاریهای آن را ترسیم نمودهاند به سمت نادرستی حرکت نموده و از عواقب آن از دست دادن حمایت و همراهی مردمی و ناامیدی نخبگان و سرخوردگی جوانان بوده است با این حال... درک فاصله بین مردم و جریان اصلی اصلاحات خود میتواند موجب گام نهادن در مسیر ترمیم شرایط دشوار گردد.»
سازندگی نوشته است: «آنچه که مهم و ضروری است اینکه چگونه در طی چندین سال تجربه اخیر، روند سیاستهای اصلاحطلبی به سمت و سویی پیدا نمود که نتیجه آن انفعال و سرخوردگی و جداشدن مردم از بدنه اصلاحات شد.»
تأکید روزنامه سازندگی بر ضرورت «آغازی نو» در حالی است که آنها همین حرفها را 7 سال پیش هم مطرح میکردند حال آنکه نتیجه آن شعارها، چیزی جز ایجاد مشکلات اقتصادی و عقبگرد نبوده است.
کشف حاشیه در یک میز بیضی شکل!
سازندگی در گزارش دیگری به جلسه رئیسمجلس شورای اسلامی با شورای نگهبان پرداخت و ضمن برجسته سازی آن در زیر تیتر خود نوشت: «محمدباقر قالیباف به دیدار اعضای شورای نگهبان رفت و اعلام کرد از این پس مجلس با این شورا همکاری بیشتری خواهد کرد.»
در ادامه این گزارش آمده است: « علاوهبر اینها حضور بیسابقه قالیباف در مقام رئیسمجلس در جلسه اعضای شورای نگهبان یادآور دیدار محمود احمدینژاد با آیتالله جنتی و مصباح یزدی در سال نخست ریاست جمهوری اش نیز هست. همان زمانی که اصولگرایان دلخوش به پیروزیهای پیاپی سیاسی خود بودند و هرگز گمان نمیکردند روز خداحافظی با احمدینژاد او مبدع مکتب بهار و اصولگرایان به دلیل حمایت از او و حلقه انحرافی پیرامونش پشیمانتر از هر زمان دیگری باشند. آیا قالیباف هم چنین سرانجامی خواهد داشت؟ هنوز برای این گمانهزنی زود است اما دست کم محل نشستن او (قالیباف) در حاشیه (و نه صدر) جلسه شورای نگهبان نمادی از جایگاه واقعی مجلس در دوره جدید خواهد بود؛ جایگاهی حاشیهای و نه در رأس، گزارش دهنده و نه نظارت گر!»
به واقع رویکرد روزنامههای زنجیرهای در این ایام تاسف برانگیز است. آنها به تبع وضعیت کنونی کشور که ماحصل مدیریت آنها بر جامعه است اکنون به جایی رسیدهاند که به دنبال ایجاد آتش تفرقه در میان نمایندگان مجلس و میان مجلس و نهادهای دیگر هستند وگرنه وقتی شخصیتی مانند آیتالله جنتی در جلسه حضور دارد که از نظر سن و سابقه و... کدام عقل و منطق به این حکم میکند که قالیباف بر صدر بنشیند؟! که حتی اگر این پیشنهاد هم به او میشد قطعا او در حضور آیتالله جنتی ادب میکرد و در صدر نمینشست. ضمن آنکه باید گفت در جریان حضور قالیباف در شورای نگهبان همه حاضرین دور میزی نشستهاند. حالا در یک میز بیضی شکل روزنامه سازندگی چگونه حاشیه را یافته است؟!
اصلاحات در 88 و مجلس ششم مقصر نیستند!
سعید حجاریان، فعال مدعی اصلاحات و از فعالین فتنه 88 در مصاحبه با روزنامه همشهری گفت:«واقعیت این است که اصلاحطلبی چارچوب مشخصی دارد؛ اگر از آنها عدول کنیم دیگر اصلاحطلب نیستیم...مثلا اگر اصلاحطلبی، در ماجرای قتلهای زنجیرهای، ۱۸تیر، توقیف نشریات یا دیگر مسائل مانند انتخابات مجلس ششم، اصلاحطلبان را مقصر بداند، خودبهخود بیاعتبار میشود و به اعتبار جریان پیشرو اصلاحطلبان اضافه میکند».
حجاریان در بخش دیگری از این مصاحبه، کارنامه مدعیان اصلاحات در سال 88 را فاقد تندروی نامید و تاکید کرد که افرادی که درباره عملکرد اصلاحطلبان در سال 88 عذرخواهی میکنند، باید تاریخ بیست و چندساله اصلاحات را چند مرتبه دوره کنند تا بدانند تندرویها از سوی چه کسانی سر زده است
این فعال فتنه 88 در بخشی از این مصاحبه گفت:«من معتقدم حتی اکبر گنجی هم رادیکال نبود، او واقعیتها را نوشت».
سعید حجاریان، اکبر گنجی را فردی غیررادیکال نامیده که فقط واقعیتها را مینوشت. این ادعای مضحک در حالی است که گنجی از جمله مدعیان اصلاحات است که از کشورگریخته و سالهاست که به پادویی برای آمریکا و دشمنان مردم ایران مشغول است.
گنجی در اظهارنظری وقیحانه گفته بود که نظریات امام خمینی(ره) باید به موزه برود!، اکبر گنجی همچنین از شرکت کنندگان کنفرانس ضدایرانی برلین است.
عملکرد مدعیان اصلاحات در مجلس ششم، خسارات زیادی به بار آورد. علاوهبر این اقدامات این طیف در فتنه 88 نیز تشویق دشمنان و از جمله سران رژیم صهیونیستی را در پی داشت.
گویا از نگاه مدعیان اصلاحات، تشویق از سوی سران رژیم صهیونیستی نشانه اعتبار و عذرخواهی بابت آن، نشانه بیاعتباری است!
سایر اخبار این روزنامه
7 سال عقبگرد با شعار «به عقب برنمیگردیم»!
زانوی غرب نفس چه کسانی را بریده؟(یادداشت روز)
اخبار ویژه
عالیترین مقام ارتش آمریکا در اندیشه استعفا
سازمان حمایت از مصرف کنندگان ادعا میکند مردم برخورد این سازمان با گرانفروشی را اثرگذار میدانند!
افتتاح فاز نخست آبرسانی به غیزانیه
داد مستأجران از بیداد اجارههای سر به فلک کشیده!
مواظب پنجرهها باشید!(نکته)
مراعات مردم کم شده است / مجبور شویم، محدودیتها را برمیگردانیم
«غلامرضا منصوری» متهم پرونده طبری در اختیار پلیس اینترپل رومانی است
استفاده ابزاری آمریکا از مذاکره برای ماندن در عراق
«هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد» بهترین شعار بود!