تصمیم مخاطره‌انگیز

جمهوري اسلامي ايران در برابر آزمون بزرگي قرار گرفته ولي در عين حال هدف خود را دنبال مي‌کند. مجلس يازدهم مجموعه‌اي از جناح راست است که همواره انقلاب اسلامي را در جهت‌گيري‌هاي کلام‌محور شکل بخشيده و به عنوان سمبل امپرياليسم جهاني را در ذات‌انگاري انقلاب وارد نموده است. به گونه‌اي که هم‌اکنون انقلاب اسلامي را در مبارزه با آمريکا تعريف مي‌کند. اگرچه در ايران جناح راست اين جهت‌گيري را دارد اما اين رهيافت چپ‌گرايانه در نظام بين‌الملل است. مجلس يازدهم انباشت متمرکز اقليتي در مجلس دهم است که برجام را به آتش کشيد و به انتخاب‌کنندگان خود در دوم اسفند سال 98 قول داده که در برابر ناکارآمدي‌ها بايستد و در مرکزيت آن به هر تقدير برجام و ان‌پي‌تي را هدف قرار دهد. با موضع‌گيري تروئيکاي اروپا، شوراي حکام انرژي اتمي يک آزمون را به نمايش گذاشت. دو کشور داراي حق وتو در شوراي امنيت سازمان ملل يعني روسيه و چين به قطعنامه راي منفي دادند، 25 کشور راي مثبت و 7 کشور راي ممتنع دادند. اين حامل پيامي براي تهران در ارتباط با مسائل بين‌المللي تعبير مي‌شود. به موازات همين امر تروئيکاي اروپا اعلام مي‌کند که دنبال همگرايي با آمريکا در محدود‌سازي ايران پس از پايان دوره محدوديت‌هاي مندرج در قطعنامه 2232 شوراي امنيت است که در نيمه سال جاري محدوديت فروش تسليحات به ايران پايان مي‌پذيرد. در همين حين مشاور عالي جو بايدن کانديداي رقيب ترامپ اعلام مي‌کند که با روي کار آمدن بايدن سياست‌هاي ترامپ در ارتباط با ايران کنار گذاشته نشده، بلکه موجب خواهد شد تا سياست‌ها در دوران رئيس‌جمهور احتمالي آينده که دموکرات‌ها قدرت را به دست بگيرند ادامه داشته باشد. فلذا نمايندگاني که اکنون اکثريت را در مجلس يازدهم دارند و به‌طور سمبليک برجام را آتش زدند بايد پاسخگوي افکار عمومي باشند. لذا مجلس اکنون در وضعيتي ويژه قرار گرفته است و اگر در دفاع از برجام و عليه حرکت‌هاي کنوني وارد عمل نشود بايد پاسخگوي افکار عمومي در برابر موضع‌گيري‌هاي قبلي خود باشد و اگر وارد شود، بايد هزينه‌هاي اين عبور را بپذيرد و بدين ترتيب فضايي ايجاد شود که در آن با خروج ايران از برجام پس از آنکه خروج پلکاني را متوقف کرده و احتمالا تندروهايي ناشي از اتمسفر حاکم بر و ضعيت کنوني حوزه سياست و خروج از ان‌پي‌تي را در چارچوب جهت‌گيري‌هاي تند دنبال کند تا بدين گونه زمينه‌هاي ايجاد يک همگرايي بين‌المللي عليه ايران و به رهبري آمريکا را در خود مشاهده نمايد. با همه اين اوصاف بايد گفت که مسئولان کشور اکنون و در اين بافت موقعيتي، درحالي‌که از نظر اقتصادي دلار به 20هزار تومان رسيده و از نظر سياسي وضعيت جامعه ملتهب و از نظر اجتماعي دچار لغزش‌ها و تنش‌هاي متعدد است که خود را به نمايش نهاده و مسائل عمده ديگر، بايد اينها را مورد توجه قرار دهند. اگر نمايندگان مجلس در پي ايجاد اين فضا باشند تا بخواهند بر اساس آن اين اقدام را انجام دهند، بايد پيامدهاي ناشي از آن را نيز پذيرا باشند. اين پيامدها مي‌تواند همانگونه که اکنون جهت‌گيري مثبت را نشان مي‌دهد در ميان‌مدت و درازمدت و در ماه‌هاي منتهي به انتخابات 1400 تاثير منفي خود را به جا بگذارد. فلذا اين بافت موقعيتي براي تصميم‌گيري توسط مجلس تا حدوي زيادي خطير است.