مجلس تازه و بازگشت به پوپولیسم مجلس تازه و بازگشت به پوپولیسم

امین جمشیدزاده-فعال سیاسی اصلاح‫طلب
این طور که از شواهد پیداست و در نطق‫های نخستین بعضی نمایندگان حوزه‫های مختلف در چند هفته آغازین شروع به کار مجلس یازدهم دیده می‫شود و فرکانس و فیدبک آن به جامعه هم منعکس و مخابره شده است این نمایندگان بیشتر به مانیفست شعار روی آورده‫اند تا عمل و یک پارلمان امپرسیونیستی را در همین ماه اول به عینه شاهد هستیم و در نطق اول رئیس پارلمان هم یک رویه واحد را همگان دیدند که در آن نطق گفته بود: «این مجلس بنای تقابل با دولت را ندارد.» اما در ادامه آمدن دو وزیر فرهنگ و ارشاد و آموزش و پرورش دولت دوازدهم به پارلمان در هفته‫ای که گذشت برای پاسخ به سوال نمایندگان و فتیله پیچ آنها در شیب تند بهارستان خلاف این گفته رئیس پارلمان را اثبات کرد و آنها تمام کاسه کوزه‫ها، تحریم، کرونا و عدم توفیق برجام را در سال پایانی می‫خواهند سر دولت شکسته و آوار کنند و ندای ناجی مردم با رویکرد مجلس جهادی سر دهند که این خطابه را نخست بعضی وزرای سابق محمود احمدی‫نژاد و حلقه زنار وی علی نیکزاد، شمس‫الدین حسینی، فریدون عباسی و حمیدرضا حاجی بابایی که اکنون به مجلس راه یافته‫اند سر دادند و بقیه هم دنباله رو آنها شده‫اند و به زعم خویش می‫خواهند نوعی پارلمان جهادی و تحول اجتماعی برقرار و پیاده سازند و ترسیم کنند اما این قضیه در شعار با روح آن در عمل دچار لکنت و پارادوکس و پارانویا می‫شود که به موجب آن ماهیت و فلسفه تمام امور و رتق و فتق اداره جامعه باید یک ماهیت سوفسطایی جهادی گونه پیدا کند که کسی منکر آن نیست ولی این خطابه جهادی بازگشت و رجوع به پوپولیسم احمدی‫نژادی است که اکنون در خفا و گوشه عافیت نشستن پس از مدت‫ها بست نشینی مترصد فرصت مناسب و همزیستی مسالمت‫آمیز با پایداری است تا دوباره راه سوم و تز خویش را به آزمون بگذارد و در‫مواقع بحران به داد طبقات محروم و دهک‫های پایین بشتابد که در روزگار تحریم و کرونا که با هم توامان گشته‫اند کارگران و کارمندان هم به این اقشار اضافه شده‫اند و او خوب می‫داند راه پیروزی از گزینه سوم می‫گذرد اما غافل از این مسئله است که دو بار در ۸۴ و ۸۸ جواب خویش را پس داده و سنگ بزرگ نشانه نزدن است و مردم هم دست وی را خوب خوانده‫اند و روش یکجانبه گرایانه توام با پوپولیسم او همان منش و شیوه‫ای است که اکنون در سپهر سیاست دنیا دونالد ترامپ در صحنه تئاتر تاریخ از نوامبر ۲۰۱۶ روی پرده برده و تدریس می‫کند؛ نظم جهادی که حالا حلقه زنار او در پارلمان یازدهم در بوق و کرنا کرده اند یک نظم اخلاقی و وجدان کاری به عقیده آنهاست نه نظم منطقی و نظم اخلاقی از نظم تاریخی قابل تفکیک نیست و این خطابه آنها آدمی را یاد این نظریه سقراطی که نیکی همان نیک بختی است می‫اندازد ولی افلاطون در نظریه جمهوری خویش آن را به صورت این آموزه می‫پروارند که میان نیکی و نیکبختی یا بدی و بدبختی نسبتی هست و البته اگر قرار باشد درجه خوبی و خوشبختی کسی را بر حسب درجه شباهت او به طبیعت اصلی متبرک یا خجسته ما یا مثال کامل انسان اندازه بگیریم، باید هم همین طور باشد و این فلسفه مجلسیان تازه متعلق به جامعه بدوی است که ژان ژاک روسو این طبقه بندی را از افلاطون استخراج و اقتباس می کند اما در احیای مثال افلاطونی جامعه بدوی احتمالا فقط به طور غیر مستقیم از او متاثر بوده است؛ خروجی و نتیجه مستقیم رنسانس افلاطونی در ایتالیا، کتاب بسیار پرنفوذ ساناتسارو موسوم به «آرکادیا» بود که تصور افلاطون را از جامعه بدوی پربرکتی مرکب از شبانان کوه‫نشین یونانی «یا دوری» از نو زنده کرد. بسیار دشوار می‫توان گفت که باور و اعتقاد امروزی کنت، میل، هگل و مارکس به این مسئله به زعم حلقه زنار احمدی‌نژادی «کار جهادی» و اصالت آن تا چه اندازه از پوپولیسم تاثیر پذیرفته است طبق آموزه این دسته از نمایندگان تازه پارلمان کار جهادی همان عدالت است و مهرورزی و این به باور آنان نظم اصلی یا نخستینی است که طبیعت مطابق آن آفریده شده و ذاتا عارض بر جهان است؛ پس گذشته مدیریت آنها در دولت‫های نهم و دهم در جامعه خوب بوده است و هر تحولی که به دستورهای جدید «برجام» بینجامد بد و ناکارآمد است و بر همین اسلوب داعیه مدیریت جهان را می شود به منصه بروز و ظهور رساند.