ژوبین صفاری اپیدمی سطحی‫نگری در تحلیل

همواره در مواجهه با تخصصی‫ترین مشکلات کشور در هر زمینه‫ای اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... بیشترین واکنش‫ها از سوی غالب مسئولان و حتی محافل فکری پر‫مخاطب، در سطحی‫ترین شکل ممکن صورت گرفته است. اگر ارز و مسکن و طلا گران شد، گردن دلال‫ها افتاد و یا با معضلات اجتماعی به جای رصد در ریشه‫ها با نمودهای ظاهری‫اش مقابله و برخورد شد. از این دست نمونه‫ها بسیار می‫توان مثال زد از جمله تورم، فساد، قاچاق و سایر مشکلات اقتصادی که ریشه در یک زنجیره به هم پیوسته از متغیرهایی دارد که هر‫کدام در جای خود باید تحلیل و بررسی شود.
نکته اما در همسویی و همونوایی ارکان اصلی جامعه اعم از تصمیم‫گیران، مردم و حتی شبه نخبگان فعال در رسانه و شبکه‫های اجتماعی است که با کلی‫گویی‫ها و یا تحلیل‫هایی چند خطی در شبکه‫های اجتماعی، در باب مسائل ریز و کلان اقتصاد و جامعه نظر می‫دهند. این مسئله در جریان‫های مختلف سیاسی نیز گاه شکل طنزآمیزی به خود می‫گیرد. آنجا که از قول یک نماینده مجلس در یک خبر هم تاکید بر تشدید تخاصم بین‫المللی را می‫بینیم و هم رسیدگی فوری به معیشت مردم تاکید می‫شود، گو اینکه بین این دو هیچ رابطه‫ای وجود ندارد و اقتصاد یک کشور منفک و منفرد از سایر حوزه‫ها قرار دارد و به خودی خود با یک معجزه درست می‫شود.
متاسفانه این اپیدمی رواج سطحی‫نگری در تحلیل، که گاه در ادبیات برخی تصمیم‫سازان رگه های پوپولیستی در آن مشهود است به یک پاردایم غالب در گفتمان فرهنگی کشور تبدیل شده است؛ غلبه‌ای که می‫تواند با تعدد آدرس‫های غلط، ذهن افکار عمومی را چنان منحرف کند که دیگر هیچ نخبه‫ای نتواند با راهکارهایی علمی و معقول گره مشکلات کشور را در یک روند تدریجی باز کند.
امروز در کشور با مشکلات بی‫شماری روبه‫رو هستیم. برای همه مردم بسیار دردناک است که کانکس‫هایی روی پشت بام خانه‫های تهران با ماهی 700 هزار تومان اجاره داده می شود. امروز بسیار دردناک است که خط فقر 4 و نیم میلیون تومان است و حقوق بسیاری از مردم از جمله اهالی رسانه حتی به این میزان هم نمی‫رسد. اما این دردناکی نباید ما را از این واقعیت دور کند که حل مشکلات، دیگر نه با شعار و حرف و دستور که باید به صورت روندمحور و با بررسی کارشناسی و معقول حل شود.
اما چرا حل این موضوعات همواره در حالتی از تعلیق و هیجان قرار دارد؟ شاید بتوان ریشه آن را در ساختارهای فکری و فرهنگی بنا شده مبتنی بر تحلیل‫های سطحی یافت. تحلیل‫هایی که گاه تنها غلیان احساسی مخاطب را نشانه رفته است تا اینکه به قدرت تعقل و تحلیلش تلنگر بزند. این مسئله سبب می‫شود تا مطالبات اجتماعی هم در سطح باقی بماند و در این شرایط هر سیاستمداری در هر برهه‫ای بتواند با چند حیله عوام‫فریبانه بر آن سوار شده و سکان هدایت امور را به دست گیرد. در این شرایط بسیاری از تحلیلگران واقعی با نظرات کارشناسی‫شان در محاق ندیده شدن می‫سوزند. این ندیده شدن کارشناسان به طور دقیق از تصمیم‫گیران شروع و به بدنه اجتماعی رسوخ کرده است. آنجا که همچنان مشکلات اقتصادی با مُسکن‫های غیرکارشناسی در حال حل شدن است. در این میان اما پیوندی نامحسوس بین افراد پرمخاطب در شبکه‫های اجتماعی با تصمیم‫گیران با محوریت پیشی گرفتن در سطحی‫نگری شکل گرفته است؛ پیوندی که درنهایت رسیدن کشتی مشکلات به ساحل امن را به تاخیر می‫اندازد. شاید بهتر باشد در این شرایط همان طور که این سطحی‫نگری از بالا به پایین تزریق شده است تصمیم‫سازان در یک اقدام اصلاحی با مشکلات نه با راهکارها و تحلیل‫های سطحی که با نظرات کارشناسانه مواجه شوند. این اقدام می‫تواند با صراحت و صداقت و با شریک کردن مردم در این اصلاح کارشناسانه، پاردایم مخرب فعلی را از سطح به عمق و از علاج مقطعی به جراحی عمقی تغییر دهد.
سایر اخبار این روزنامه
چرا طرح‌های مقطعی جمع‌آوری کودکان کار بی اثر و نتیجه‌اند؟ کودکی اسیر کار بزرگان! ژوبین صفاری اپیدمی سطحی‫نگری در تحلیل شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، شورای هماهنگی جبهه اصلاحات یا هر دو؟ احزاب اصلاح‌طلب در دو راهی جبهه‌های رسمی اصلاح‌طلبی چرا تئاتری‌هایی که کارشان را از سر گرفتند با انتقادات بسیاری روبه‌رو شدند؟ گره کرونا در کار تئاتر سرنوشت پرونده‌ها و احکام صادره از سوی قضات در‫صورت احراز فسادشان چه می‌شود؟ سایه شک بر سر عدالت قاضی فاسد «ابتکار» راهکارهای موثر برای مدیریت بازار ارز را بررسی کرد بیراهه ارزپاشی در مسیر ارزانی رهبر انقلاب اسلامی در ارتباط تصویری با مسئولان قضایی تاکید کردند مبارزه با فساد بدون ملاحظه و تعدی و فقط بر مدار حق، عدل و قانون در جلسه ستاد اقتصادی دولت مطرح شد تاکید روحانی بر زمان‌بندی شفاف عرضه اوراق مالی برای جذب مشارکت فعالان اقتصادی کره شمالی، آمریکا را به استفاده از سلاح هسته‌ای تهدید کرد شعله‌های جنگ سرد پیونگ یانگ علیه واشنگتن رئیس مجلس با تاکید بر ضرورت ایجاد تحول در مدیریت کشور: