روزنامه مردم سالاری
1399/04/08
پول ملی و آبرفت آن
ریال واحد پول ملی ایران در شرایط بیثباتی اقتصادی روز به روز دچار افت میشود و اکنون به یکی از بیارزشترین پولهای دنیا تبدیل شده است. ریال اصالتا یک واژه اسپانیایی است و در اواخر قرن 18 میلادی در ایران سکه «ریال» اسپانیا معادل یک هشتم تومان ارزش داشت. تومان نیز یک واژه ترکی ایغوری به معنی «ده هزار» است. در تقسیمات لشکری هر ده هزار سرباز «تومان» و فرمانده آنها «امیرتومان» نامیده میشد. معمولا واحد پول ملی هر کشوری برگرفته از فضای تاریخی آن کشور است که در ایران هر دو واحد رسمی و غیررسمی آن عاریتی و مربوط به بیگانگان است. اولین پول رسمی ایران «دَریک» در 504 ق.م ضرب و رایج شد.در زمان شاه طهماسب در قرن 16 میلادی، واحد پول ایران «شاهی» و هر 200 شاهی برابر با یک «تومان» بود. برمبنای سفرنامه جنیکسون هر شاهی با یک شیلینگ انگلیس برابر بود. هر پوند استرلینگ برابر با 20 شیلینگ بود. بنابراین یک تومان ایران برابر بود با 10 پوند انگلیس! یعنی ارزش هر تومان ایران 10 برابر پول انگلیس بود!
در قرن 18 میلادی ارزش پول ایران به تدریج کاهش یافت. در دوران فتحعلیشاه و محمدشاه، دو پوند برابر با یک تومان بود. پس از قحطی بزرگ 1288 قمری، ارزش پول ملی سیر نزولی خود را آغاز کرد و با ترور ناصرالدین شاه ادامه یافت. این سقوط با نهضت مشروطه سرعت گرفت. در همین زمان ارزش دلار آمریکا و تومان ایران تقریبا یکسان بود.
با سقوط رضاشاه دلار آمریکا تقریبا یک و نیم تومان بود. پس از کودتای 28 مرداد 1332 یک دلار آمریکا معادل 90ریال بود. در اواخر سلطنت محمدرضاشاه یک دلار آمریکا معادل 7 تومان بود. همین ریال در سال 1356 {27 مارس 1978}در جریان نشست عمومی صندوق بینالمللی پول وارد بلوک 16 پول مهم جهان شد و حائز خصوصیت «حق برداشت ویژه» شد؛ یعنی میتواند ذخیره ارزی سایر ملل قرار گیرد و در همه بانکها، فرودگاهها و صرافیها تسعید و معاوضه شود.
اخیرا آقای محسن رضایی نوید دادند که «با کنار زدن هواداران آمریکا و مدیریت محفلی و وارداتی در اقتصاد، پول ملی ما قویترین پول منطقه خواهد شد». دو سال قبل نیز پیشبینی کردند: «ملت ما از مشکلات عبور میکند و ریال ایران به معتبرترین پول منطقهای تبدیل میشود».
البته هر ایرانی آرزو میکند که آرزوی آقای رضایی محقق شود اما روند امور اقتصادی سمت و سوی دیگری دارد و مطابق خوشبینی افراد و بینش آمرانه آنان عمل نمیکند. متاسفانه رویه خطرناکی باب شده است که ناکامی در کوچکترین امور تا کلانترین آنها به آمریکا نسبت داده میشود. در مورد مشکل آب غیزانیه اهواز نیز ایشان آن را به نوع فکر آمریکایی نسبت دادهاند. سادهترین فرافکنی!
غیزانیه در ادوار 41 ساله جمهوری اسلامی با مشکلات بیآبی دست و پنجه نرم میکرد، آیا در طول این سالها همیشه تفکرات متمایل به آمریکا در مصادر امور بودند؟ این چه منطقی است که بجای تفکر و تعمق پیرامون مشکلات، دست به فرافکنی و انداختن توپ در زمین مبهمی میکند؟
شکی نیست که کسر قابل توجهی از مشکلات عدیده ایران امروز ماحصل برنامههای ایرانستیزانه آمریکا است اما هژمونی این شرایط نمیتواند صرفا وابسته به اقدامات آمریکا و به زعم ایشان هواداران او در داخل باشد. این همه نابسامانی فراتر از تحلیل تک علیتی و یک بعدی است. مجموعه تفکرات و اقدامات متنوعی وضعیت فعلی را بر سپهر ایران هژمون کرده است که دشمنی آمریکا یکی از عوامل و مکمل آن به شمار میرود نه علت تامه آن!
اکنون عدم ثبات اقتصادی موجب رخت بر بستن آرامش از بازار و پیش بینی ناپذیر شدن آن شده است. اینقدر تصمیمات آمرانه و غیرکارشناسی برای آن اتخاذ شده که دیگر تابع منطق اقتصادی نیست و بصورت هیجانی به تصمیمات واکنش نشان میدهد و بر همین مبنا هر اظهارنظری از مسئولان نه تنها به ثبات بازار کمک نمیکند بلکه میتواند عکس آن نیز عمل شود.
ارزش پول ملی یک کشور نیز در ارتباط مستقیمی با حجم نقدینگی، تورم و رشد اقتصادی و از همه مهمتر اعتماد به تصمیم گیرندگان است. وقتی حجم نقدینگی بالا، تورم بیش از 40 درصد و رشد اقتصادی حداقل منفی 5 درصد باشد با آرزو و سلام و صلوات ارزش پول بر نمیگردد. نوع تفکری که آقای رضایی به آن اشاره میکند و منظورش دولت است نیز وظیفه کنترل اوضاع را دارد که خود از رهگذر کنترل شرایط اجتماعی و سیاسی کشور محقق میشود. این در حالی است که دولت امکانات کافی برای کنترل نرخ تورم را ندارد. خوش بینانه 50درصد درآمدهای دولت از راه فروش نفت و مالیات محقق شود. در این بین دل به بورس بسته که بتواند با آن سیل نقدینگی را به آنسو هدایت کند و از انفجار قیمت ارز جلوگیری کند. کاری که تا اندازهای موفقیتآمیز بوده در غیر این صورت دلار سقف 40هزارتومان را هم میزد. البته دلخوش به مالیات معاملات بورسی هم است.
البته بر فرض که تفکرات دولت هم آمریکایی باشد، آقای رضایی خود بهتر میداند که خوشبینانه 40 درصد اختیارات اقتصادی دست دولت(نوعی) است و 60درصد مکانیزم اقتصاد بیرون از دایره اختیارات دولت است و طنز ماجرا اینجاست که دولت 40 درصد اختیار دارد، 100 درصد باید پاسخگو باشد!
برگشت ارزش پول ملی متضمن اجماع داخلی بر مبنای تکثر ایدهها، تساهل با اندیشههای علمی اقتصادی فارغ از سیاست زدگی و همنوایی سیاست خارجی با نیازمندیهای اقتصاد داخلی و اقتضائات اقتصاد بینالمللی است.
سایر اخبار این روزنامه
محصولات شرکت کیمیا روانکار پارس قابل رقابت با نمونههای وارداتی
پول ملی و آبرفت آن
خطر اصلی در واشنگتن است نه پکن!
فراز و نشیب نرخ دلار در چهل سال اخیر از ۷ تومان تا ۲۰ هزار تومان
تلاش آخرین سفیر شاه برای مذاکره ایران و آمریکا
تنها راه مقابله با ویروس فساد قطع دست مفسد است
هر ۳۳ ثانیه یک ایرانی کرونایی میشود
جریمههای خروج از طرح ترافیک بعد از ساعت ۱۴ حذف میشوند
استعفای محمدرضا عارف از ریاست شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان