روزنامه مردم سالاری
1399/04/08
خطر اصلی در واشنگتن است نه پکن!
ترجمه: حشمت الله رضویاشاره: موقعیت دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی با چالشهایی رو به رو است و ناتوانی احتمالی اقتصاد آمریکا برای گذر موفقیت آمیز از این بحران شیوع ویروس کرونا، ممکن است سلطه دلار را به خطر اندازد. در این روند، عمدهترین تهدید ابتکارات چین در زمینه تکنولوژی مالی و بانکی است که موقعیت واحد پول دیجیتال این کشور (آر ام بی) را در داد و ستدهای جهانی، بویژه در بازار کشورهای درحال توسعه، بهبود بخشیده است. هنری ام پالسون، وزیر خزانه داری آمریکا در سالهای 2006 تا 2009 این چالشها را طی مقاله ای در نشریه فارین افیرز (شماره ماه می 2020) بررسی میکند. آنچه در پی میآید برگردان این مقاله از حشمت الله رضوی برای مردمسالاریآنلاین است:
در میانه هرج و مرج ناشی از شیوع فراگیر ویروس کرونا در اواخر ماه مارس، بازارهای مالی جهانی در حال سقوط بودند. سرمایه گذاران، همچون بحران مالی سال 2008، در گستره جهانی بلافاصله به دلار روی آوردند و فدرال رزرو آمریکا مجبور شد مقادیر زیادی دلار در دسترس شرکای جهانی خود قرار دهد. اکنون، هفتاد و پنج سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، آفتاب سلطه دلار هنوز غروب نکرده است. تداوم سلطه دلار با توجه به رشد بازارهای نوظهور و کوچک شدن نسبی اقتصاد آمریکا از تقریبا چهل درصد تولید ناخالص داخلی جهان در سال 1960 به فقط 25 درصد در حال حاضر، فوق العاده است. اما تداوم سلطه دلار در معرض آزمون قرار گرفته و بستگی به موفقیت آمریکا برای گذر از توفان کووید-19 و در پیش گرفتن سیاستهای اقتصادی دارد که به این کشور اجازه دهد به مرور زمان بدهی ملی و کسری مالی ساختاری خود را مدیریت کند.
حفظ جایگاه مسلط دلار آمریکا حائز اهمیت است. نقش مسلط دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی به آمریکا امکان میدهد که نرخهای پایین تری برای داراییهای دلاری بپردازد. این در حالی است که در صورت نداشتن چنین موقعیتی وضعیت متفاوت می بود. نکته دیگری که به همان انداز مهم است این است که جایگاه دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی، آمریکا را قادر میسازد میزان بالاتری از کسری تجاری را مدیریت کند، ریسک نرخ مبادله را کاهش دهد و فعالیت بازارهای مالی آمریکا را روان تر سازد. در نهایت، موقعیت بینالمللی دلار به نفع بانکهای آمریکایی است زیرا دسترسی آنان را به منابع مالی دلاری بهبود میبخشد.
این که دلار موقعیت خود را برای چنین مدت طولانی حفظ کرده است است، بویژه با توجه به ظهور چین، یک شگفتی تاریخی است. واحد پول چین، رنمینبی (آر ام بی)، با فاصله، دارای بیشترین پتانسیل برای برعهده گرفتن نقش رقیب دلار در داد و ستدها است. اندازه اقتصاد چین، دورنمای رشد آینده این کشور، ادغام در اقتصاد جهانی و تشدید تلاشها برای تبدیل آر ام بی به یک واحد پول بینالمللی همگی به گسترش نقش واحد پولی چین کمک میکند. اما برای تبدیل واحد پول چین به یک ارز ذخیره بینالمللی این شرایط به خودی خود کافی نیست. و موفقیتهای چین در قلمرو تکنولوژی خدمات مالی و بانکی (فینتک)، از جمله به کارگیری سریع سیستمهای پرداخت با گوشیهای همراه و پروژه آزمایشی اخیر بانک خلق چین برای آزمایش یک آر ام بی دیجیتال، این واقعیت را تغییر نخواهد داد. صرف وجود یک ارز دیجیتال مورد حمایت بانک مرکزی در ماهیت بنیادین آر ام بی تغییر عمده ای ایجاد نخواهد کرد.
پیش از آن که آر ام بی بتواند به درستی به عنوان یک ارز ذخیره جهانی برتر ایفای نقش کند، چین باید موانع بنیادین چندی را از سر راه بردارد. از جمله چین باید در مسیر حرکت به سوی یک اقتصاد بازار محور پیشرفت بیشتری بکند، چاچوب مقررات حاکم بر عملکرد شرکتها را بهبود بخشد و بازارهای مالی قانونمند و کارآمدی ایجاد کند که مورد احترام سرمایه گذاران بینالمللی باشد به نحوی که پکن بتواند کنترل بر سرمایه را از میان بردارد و آر ام بی را به واحد پولی که ارزش آن بر اساس عرضه و تقاضای بازار تعیین میشود، تبدیل کند.
واشنگتن باید در رقابت با چین با چشمان باز حرکت کند و عملا بداند که چه چیزی در معرض خطر است. آمریکا باید جایگاه نخست خود را در زمینه نوآوری فنی و مالی حفظ کند اما نیازی نیست تاثیر ارز ذخیره دیجیتال چین بر دلار آمریکا را بزرگ جلوه دهد. در قدم اول، واشنگتن باید شرایطی را که به سلطه دلار انجامید حفظ کند. این شرایط عبارتند از: یک اقتصاد پویا که ریشه در سیاستهای مالی و اقتصاد کلان سنجیده دارد؛ یک نظام سیاسی باز و شفاف و نیز حفظ جایگاه رهبری اقتصادی، سیاسی و امنیتی در خارج. به طور خلاصه، حفظ جایگاه دلار نه نتیجه آنچه در چین رخ میدهد، بلکه به طور کلی حاصل توانایی آمریکا برای انطباق اقتصاد خود با دوران پسا کووید-19 است، به نحوی که اقتصاد آمریکا همچنان به عنوان یک مدل موفقت آمیز پابرجا باقی بماند.
نوآوریهای مالی و بانکی چین
بسیاری از افرادی که از سفر چین باز میگردند با شگفتی فراوان از کشوری سخن به میان میآورندکه در آن شیوههای الکترونیک داد و ستد جای کاربرد پول نقد را گرفته است: از خرید خوراکی در یک مغازه کوچک تا کمک به گداها همه چیز اکنون از طریق تلفنهای هوشمند و یا کدهای واکنش سریع (بارکدهای مربع شکل قابل اسکن) انجام میشود. صفهای مقابل دستگاههای خودپرداز بانکها دیگر به چشم نمیخورند. شرکتهای چینی در زمینه تکنولوژی بانکی و مالی به طور فزاینده ای رقابتی میشوند و مشتریان چینی بزرگترین کاربران این تکنولوژیاند. این واقعیتها به طور مرتب سبب میشود کارشناسان معتقد باشند که سلطه چین در زمینه تکنولوژی مالی و بانکی به زودی خواهد توانست موقعیت جهانی دلار را به خطر اندازد. اما این نگرانی جدی نیست. بعلاوه، معلوم نیست که آمریکا عملا در عرصه تکنولوژی مالی و بانکی از چین عقب افتاده است. چین در زمینه تکنولوژی مالی و بانکی پیشگام نبود بلکه به سرعت خود را با این تکنولوژی انطباق داد و غولهای فناوری چین مانند علی بابا و تنسنت در ایجاد خدماتی که کارآمدی داد و ستدهای دیجیتال را افزایش میدهد، پیشتاز بوده اند. این شرکتها همچنین روی بازارهای بزرگی مانند مناطق روستایی چین دست گذاشته اند که در آن مشتریان به راحتی به بانک دسترسی ندارند. استقبال از ارائه چنین خدماتی فوق العاده بوده است. برای مثال در سال 2018 حجم مبادلاتی که در آن پرداخت توسط تلفن همراه صورت گرفت در چین به چهل و یک و نیم تریلیون دلار رسید.
دستیابی به این موفقیت به میزان زیادی ناشی از کهنگی زیرساختهای مالی موجود چین و ناکارآمدی نظام بانکی دولتی این کشور بود. نکته مهم دیگر این که کارتهای اعتباری هیچگاه به طور موثر در چین رواج نیافت و از این رو زمانی که تلفنهای هوشمند ارزان شد و کاربرد آن گسترش یافت، جهش مستقیم کشور از یک اقتصاد مبتنی بر رواج پول نقد به انجام امور بانکی از طریق تلفن هوشمند کاملا قابل درک بود.
به علاوه، برای بسیاری از آمریکاییها دشوار خواهد بود آخرین باری را به یادآورند که آنان در چین، به جز برای خریدهای جزیی، از پول نقد استفاده کرده باشند. همچنین برای آنان دشوار است تصور کنند که چین چگونه تبدیل به کشوری شده است که داد و ستد الکترونیک در آن جای پول نقد را گرفته است. آمریکاییها میتوانند فوری و بلافاصله پول را از یک حساب بانکی به حساب بانکی دیگری انتقال دهند. خدمات پرداخت موبایلی آمریکا مانند «ونمو» و «اپل پی» به همان خوبی «علی پی» و «وی چت» در چین کارآمدند. اما آمریکاییها هنوز هم کم و بیش کارتهای اعتباری را در داد و ستدها ترجیح میدهند زیرا استفاده از آنان به همان اندازه استفاده از یک گوشی همراه راحت است و زیرساختهای مالی موجود نیز امن، قوی و قابل اعتماد است. شرکتهای فعال چین در زمینه فن آوری، نوآوری را سرعت بخشیده اند تا تقاضای مشتری را برآورده و در همان حال زیرساخت مالی ناکافی کشور را جبران کنند. بعلاوه، این شرکتها بکارگیری این تکنولوژیها در بازارهای در حال توسعه را آغاز کرده اند. اقتصادهای رو به رشد بازارهای در حال توسعه استفاده فوری از گوشیهای هوشمند را تشویق کرد و به این ترتیب فرصت فراوانی را در اختیار شرکتهای چینی قرار داد تا سهم بیشتری از بازار را به دست آورند.
شکل در برابر کارکرد
اگرچه بانک مرکزی چین توانست یک ارز دیجیتال را اوایل سال جاری میلادی (2020) راه اندازی کند، اخبار کشور در مورد میزان تغییر عمده ای که ارز دیجیتال عملا میتواند ایجاد کند، مبالغه میکنند. آنهایی که نگرانند این پیشرفت ممکن است نشانه پایان جایگاه مسلط دلار به عنوان ارز رایج بینالمللی باشد برداشت نادرستی دارند؛ زیرا در حالی که شکل پول در چین ممکن است در حال تغییر باشد اما ماهیت آن تغییری نکرده است.
یک آر ام بی دیجیتال همچنان یک واحد پولی چین خواهد بود و پول جدیدی به جریان نیافتاده است. آر ام بی دیجیتال که در داد و ستدها مورد استفاده قرار میگیرد ممکن است متفاوت باشد اما دورنماهای چین برای دستیابی به موقعیت تبدیل واحد پولی آن به یک ارز ذخیره به همان مجموعه عواملی بستگی دارد که در مورد انتشار دهنده آن واحد پولی مصداق دارد. و اگرچه دولت چین، به عنوان بخشی از تلاش برای بینالمللی کردن واحد پولیش، استفاده از آر ام بی را برای تسویه داد و ستدهای تجاری افزایش داده است، اما قیمت نفت و سایر کالاهای عمده هنوز بر اساس دلار تعیین میشوند. به سختی میتوان گفت رواج دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی از قبل طراحی شده بوده است. سلطه دلار تنها حاصل ترکیبی از عوامل چون شرایط ژئوپولتیک پس از جنگ جهانی دوم، سیاستهای فدرال رزرو، ابعاد گسترده و پویایی اقتصاد آمریکا و یک حسن تصادف تاریخی بود. اگرچه امروزه «انحصار طبیعی» دلار آمریکا ممکن است جزء جدایی ناپذیر نظام بینالملل به نظر برسد، اما در طی نیمه نخست سده بیست، دلار آمریکا و پوند استرلینگ انگلیس شانه به شانه به عنوان ارزهای ذخیرهرقابت میکردند.
به مرور زمان، نظام پولی بینالمللی احتمالا یک بار دیگر وزن نسبتا مساوی به دو یا تعداد بیشتری از ارزهای ذخیره جهانی خواهد داد. واحد پولی چین رقیب اصلی است زیرا پیش از این به همراه ین، یورو و پوند یک ارز ذخیره به شمار میآید. و اگر مصیبت عمدهای رخ ندهد، در آینده قابل پیش بینی اقتصاد چین میرود تا به بزرگ ترین اقتصاد جهان تبدیل شود. چین همچنین نخستین اقتصاد بزرگی خواهد بود که بحران بیماری کووید-19 را پشت سر میگذارد. این که آر ام بی بتواند به عنوان ارز ذخیره برتر به دلار آمریکا بپیوندد، هنوز قطعی نیست. برای دستیابی به چنین موقعیتی، چین نیازمند آن است اقتصاد خود را اصلاح کند و بازارهای سرمایه اش را توسعه دهد. این کار به سادگی ممکن نیست بلکه مستلزم ملاحظات سیاسی داخلی پیچیده ای است. جاه طلبیهای اخیر چین، که نیازمند دگرگونیهای مشابهی بود، مانند تبدیل شانگهای به یک مرکز مالی پیشرفته تا سال 2020، تا کنون تحقق نیافته است. در شرایطی که کنترلهای مالی در چین به قوت خود باقی است و ارزش پول این کشور بر مبنای عرضه و تقاضا تعیین نمیشود، ایده ایجاد یک مرکز مالی کارآمد به راحتی تحقق تحقق نخواهد یافت. همین موضوع در مورد تبدیل آر ام بی به عنوان یک ارز ذخیره قدرتمند نیز صادق است. اگرچه واحد پول دیجیتال مورد حمایت چین به خودی خود نمیتواند سلطه دلار را تحلیل ببرد، اما یقینا میتواند تلاشهای چین را برای بینالمللی کردن آن تسهیل کند. در کشورهایی مانند ونزوئلا که ارز آنان بی ثبات است، آر ام بی دیجیتال جایگزین جذابی است به جای ارز محلی. شرکتهای چینی مانند تنسنت که پیش از این حضور قابل ملاحظه ای در کشورهای درحال توسعه آفریقا و آمریکای لاتین دارند میتوانند حضور خود را در ونزوئلا افزایش دهند و به این ترتیب زمینه را برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار برای آر ام بی در آینده فراهم کنند. این خود میتواند به تقویت جایگاه جهانی آر ام بی کمک کند و به بخشی از استراتژی گسترده تر چین برای نفوذ سیاسی و اقتصادی در خارج تبدیل شود.
تشویق نوآوری در آمریکا
در حال حاضر، آمریکا کمتر باید نگران پایان سلطه دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی باشد. آنچه آمریکا بیشتر باید به آن بپردازد توانایی بخش خصوصی اش برای به کارگیری تکنولوژیهای مالی جدید است. ارز دیجیتال ایدهای نیست که تنها به چین تعلق داشته باشد همچنانکه موضوعی نیست که تنها مربوط به حیطه فعالیت بانکهای مرکزی باشد. نوآوری مالی در زمینه ارزهای دیجیتال و پرداخت توسط گوشی همراه در بخش خصوصی آمریکا نیز رواج دارد.
در همین حال تکنولوژیهای جدید خطرات ذاتی خاص خود را دارند. بدون تضمین وجود یک سیستم نیرومند مراقبت از اطلاعات شخصی، به کارگیری گسترده این تکنولوژیها میتواند مشکل ساز باشد. بعلاوه، این تکنولوژیهای جدید میتواند پولشویی و سایر فعالیتهای مالی غیرقانونی را که همگی نگرانیهای مشروعی هستند، تسهیل کند.
سیلیکون ولی و وال استریت برای مدتها پیشگام نوآوریهای مالی، ایجاد پلتفورمهای دیجیتال جدید برای داد و ستد و پول به شکلهای جدید بودهاند. اگر ثمره آن نوآوریها تحقق یابد، شرکتهای آمریکایی میتوانند بهترین، امن ترین و ایمنترین ارز دیجیتال را به جریان اندازند و در همان حال فعالیتهای مالی غیرقانونی را به شدت کنترل کنند. دستاورهای چنین ابتکاری در زمینه کارآیی و کاهش هزینه داد و ستدها، برای مصرف کنندگان منافع ملموسی درپی خواهد داشت.
پس از آن، سیاستگذاران باید میان کاهش خطرهای تکنولوژیهای مالی جدید و حمایت از توانمندی شرکتهای بخش خصوصی آمریکا برای نوآوری توازن دقیقی ایجاد کنند. این خطر وجود دارد که مسئولین تنظیم مقررات در آمریکا موانع پیش پای شرکتهای آمریکایی را نه تنها برای ارائه خدمت به کسانی که در داخل امور مالی دیجیتال را بر بانکداری سنتی ترجیح میدهند بلکه برای مشتریانی که در اطراف و اکناف جهان به خدمات بانکی دسترسی ندارند، افزایش دهند. آمار بانک جهانی نشان میدهد تعداد این افراد حدود دو میلیارد نفر است و بخش اعظم آنان در کشورهای درحال توسعه ای حضور دارند که بازارهای مالی آنان ضعیف و واحد پولیشان بی ثبات است.
برتری دلار آمریکا
بسته به سیاستهای داخلی است
مطمئنا آمریکا باید چین را به عنوان یک رقیب اقتصادی نیرومند جدی بگیرد. اما زمانی که موضوع سلطه دلار مطرح است، خطر اصلی نه در چین بلکه در خود واشنگتن کمین کرده است. اقتصاد آمریکا باید منادی اعتبار و اعتماد جهانی باشد. ناتوانی در این زمینه، به مرور زمان، موقعیت دلار آمریکا را در معرض خطر قرار خواهد داد.
جایگاه دلار معرف سلامت و قدرت بنیادین نظام سیاسی و اقتصادی آمریکا است. برای مراقبت از جایگاه دلار، اقتصاد آمریکا باید مدلی باشد برای موفقیت و الگوبرداری. برخورداری از چنین موقعیتی به نوبه خود نیازمند وجود نظام سیاسی است که بتواند به شمار بیشتری از مردم کشور اجازه شکوفایی دهد و زمینه را برای کامیابی اقتصادی آنان فراهم آورد. برای نیل به این هدف، همچنین به نظام سیاسی نیاز است که بتواند سلامت مالی کشور را حفظ کند. تاریخ کشوری را به یاد ندارد که بدون تدبیر مالی برای مدت طولانی در اوج مانده باشد. نظام سیاسی آمریکا باید در برابر چالشهای اقتصادی امروزی واکنش نشان دهد.
انتخابهای سیاست اقتصادی آمریکا در خارج نیز به میزان زیادی مهم اند زیرا بر قابل اعتماد بودن آمریکا اثر میگذارد و به میزان زیادی توانایی آن را برای شکل دادن به نتایج جهانی تعیین میکند. برای تداوم این رهبری، آمریکا باید دست به ابتکار بزند و مقررات و هنجارهای جهانی حاکم بر تجارت، سرمایه گذاری و رقابت جهانی را اصلاح و به روز کند؛ به نحوی که این مقررات بازتاباننده واقعیات سده بیست و یکم باشند. واشنگتن باید همچنین به این موضوع فکر کند که تحریمهای یک طرفه-که سلطه دلار آن را ممکن میسازد- بدون هزینه نیستند. تبدیل دلار به اسلحه به این شکل میتواند هم به متحدان آمریکا و هم دشمنانش انرژی لازم را بدهد تا به فکر ایجاد ارزهای ذخیره جایگزین باشند و به این منظور حتی شاید با یکدیگر همکاری کنند. دقیقا به همین دلیل است که اتحادیه اروپا تلاش میکند جایگاه یورو را در داد و ستدهای بینالمللی به طور روز افزونی ارتقا دهد. به همین ترتیب، این که آیا آر ام بی به عنوان یک ارز عمده ذخیره به دلار بپیوندد به طور کلی به نحوه تغییر شکل اقتصاد چین بستگی خواهد داشت. اما اگر پکن به طور موفقیت آمیزی اصلاحات مورد نیاز را به اجرا در آورد اقتصادی ایجاد خواهد شد که برای صدور کالاها و خدمات آمریکا جذاب تر خواهد بود و شرایط منصفانهتری را برای شرکتهای آمریکایی فعال در چین فراهم خواهد کرد؛ تغییراتی که به نفع آمریکا خواهد بود.
ارزش واحد پول ملی هر کشور برای دارندگان آن حکم آینه ای را دارد که بنیادهای سیاسی و اقتصادی آن کشور را بازتاب میدهد. این که عملکرد آمریکا در سالهای پس از بحران کووید-19 چگونه خواهد بود آزمون مهمی است. مهم تر از همه، واشنگتن باید در زمینه اقتصاد کلان سیاستهایی را در پیش گیرد که براساس آن بتواند به گونه ای مداوم روند بدهی ملی و کسری مالی ساختاری کشور را مدیریت کند. واشنگتن همچنین نباید بنیادهایی را که قدرت اقتصادی کشور بر آن استوار است و همگی در روحیه نوآوری و نحوه اداره کشور ریشه دارد، به گونه ای نسنجیده هدر دهد. اگر واشنگتن به این نکات پایبند بماند به دلایل فراوان میتوان به دلار اعتماد کرد.
سایر اخبار این روزنامه
محصولات شرکت کیمیا روانکار پارس قابل رقابت با نمونههای وارداتی
پول ملی و آبرفت آن
خطر اصلی در واشنگتن است نه پکن!
فراز و نشیب نرخ دلار در چهل سال اخیر از ۷ تومان تا ۲۰ هزار تومان
تلاش آخرین سفیر شاه برای مذاکره ایران و آمریکا
تنها راه مقابله با ویروس فساد قطع دست مفسد است
هر ۳۳ ثانیه یک ایرانی کرونایی میشود
جریمههای خروج از طرح ترافیک بعد از ساعت ۱۴ حذف میشوند
استعفای محمدرضا عارف از ریاست شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان