آتش سوزي‌هاي پرتكرار

آرمان ملي- وحيد استرون: در دو ماه گذشته خبرهاي آتش‌سوزي‌ در جنگل‌ها و مراتع زاگرس، مراکز درماني همچون سينا اطهر تهران، نيروگاه‌هاي برق شيراز و مخازن گاز پارچين و حتي مراکز استراتژيکي همچون تاسيسات نطنز که برخلاف موارد قبلي رنگ و بوي سياسي دارد، خبرساز شده است و نشان مي‌دهد که آتش سوزي‌هاي روزهاي اخير در صدر اخبار قرار دارد. در آخرين مورد اين اتفاق که روز گذشته در صدر اخبار خبرگزاري‌ها قرار گرفت، نيروگاه شهيد مدحج زرگان در اهواز دچار آتش سوزي شد. همان‌طور که ابراهيم قنبري، رئيس سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني شهرداري اهواز گفته است: نيروگاه شهيد مدحج زرگان در اهوار به‌دليل انفجار ترانس برق دچار آتش سوزي شد. همه اين اتفاقات يک سوال را در ذهن ايجاد مي‌کند، که وقوع حوادث آتش‌سوزي در ماه‌هاي اخير مي‌تواند جاي تامل و بررسي بيشتري داشته باشد؟ با يک بررسي اجمالي حجم اخبار منتشر شده در خبرگزاري‌هاي کشور با کليد واژه «آتش سوزي» هزاران صفحه را ايجاد مي‌کند. حجم قابل توجهي از اخبار منتشر شده مربوط به حريق در«مرتع»، «جنگل» و «باغ»ها است که در دو ماه گذشته بيشترين مورد در زاگرس رخ داده است. اما در فاصله اندكي از 6 تا 12 تير يك حادثه در پارچين تهران و يك حادثه در نطنز به واسطه مكان آن، ذهن را درگير پرسشي مي‌كند. همان شبي كه كلينيكي در منطقه يك تهران دچار حريق و انفجار شد، موضوع انجام «طب ‌هسته‌اي» در آن بحث‌هايي رقم زد و سوالاتي برانگيخت. كنار هم قرار گرفتن حوادثي در تهران پيش از اين نيز پرسش‌برانگيز شده بود از جمله آنكه در يك دوره كوتاه زماني در تهران 3 حريق موجب طرح اين پرسش شد كه آيا جرياني مي‌خواهد پايتخت درگير آژيرهاي پي در پي آتش‌نشاني باشد. 13 خرداد واگن‌هاي مسافربري تهران- اسلامشهر در حريق سوخت. 14 خرداد هم پالايشگاه تهران طعمه حريق شد و هم پارك چيتگر. موضوع ديگري كه از كنار هم قرار گرفتن حوادث آتش‌سوزي به طرح پرسش مي‌انجامد، اين است كه آيا وقوع اين همه حريق در كشور عادي است؟ حريق جنگل و مراتع رويدادي تازه نيست. همواره در تابستان و به محض گرم شدن هوا چنين رويدادي رقم مي‌خورده است. گاهي شكارچيان عمدا آتش‌سوزي ايجاد مي‌كردند تا محيط‌بانان مشغول اطفاي حريق شوند و از محل شكار آنان فاصله بگيرند. امسال هم ترسالي بوده و توضيحش را مرور كرديم. اما چرا اخبار آتش‌سوزي در صدر قرار گرفته است. جالب است كه ما در سال 1395 مجموعه حريق‌هايي داشتيم كه به همين شكل مي‌توانست سوال برانگيز شود. مثلا در خرداد 1395 حادثه‌اي در پتروشيمي بوعلي واقع در بندر امام موجب شد، حريقي مهارنشدني رقم بخورد. آتش‌سوزي در يكي از مخازن بزرگ شرايط را به وقوع يك بحران نزديك مي‌كرد. اطفاي حريق در پالايشگاه‌ها و پتروشيمي‌ها با اطفاي حريق در شهر هم متفاوت بود و امكان بسيج نيروهاي شهر نبود. در همان سال 1395 حريق در چند برج بلندمرتبه تجاري و اداري در چند نقطه كشور هم به وقوع پيوست كه بيش از هر ذهنيت ديگري جاي خالي ايمني را برجسته مي‌كرد. حريق برج‌هاي مسكوني طاووس بندرانزلي، گيلان، حريق بازار رشت، حريق در برج سلمان مشهد، خراسان رضوي، آتش‌سوزي يك تريلر حامل مهمات جاده قزوين- زنجان، حريق ميدان تاريخي همدان، حريق در كارخانه لوله پلي‌اتيلن پلدختر، لرستان، حريق گسترده در شهرك صنعتي پرند، حريق در انبار غلات تهران و حريق در فاز 2 سيتي‌سنتر اصفهان همه در فاصله خرداد تا مرداد 1395 روي داد، اما امسال و در شرايطي كه دولت سخت درگير مهار و مديريت شيوع ويروس كروناست و احتمال كم‌توجهي به حريق‌ها ممكن است بيشتر شود اين پرسش بيشتر برجسته شده است.