لزوم تعیین تکلیف شورای‌عالی اصلاح‌طلبان

تکليف شوراي‌عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان هنوز مشخص نيست. جايگزين‌هايي تاکنون براي رياست در نظر گرفته شده است که البته هر نام در حد يک احتمال مطرح مي‌شود و قطعي نيست. در چنين شرايطي به‌ويژه با توجه به وضعيت جبهه اصلاحات نياز است تا وضعيت شوراي‌عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان مشخص شود. اين شورا يا بايد تغيير کند يا اگر چنين نمي‌تواند باشد منحل شود يعني اگر توان اداره اين شورا را ندارند اداره آن را به جمع ديگري از اصلاح‌طلبان بسپارند که علاقه‌مند و توانا هستند. مشخص نيست در مقطع فعلي مردم تا چه اندازه فکر خود را درگير انتخابات 1400 کرده‌اند و آنچه از سوي برخي بيان مي‌شود در حد گمانه است. نمي‌توان انکار کرد که جامعه با نوعي گسست فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي مواجه شده و همين موضوع سبب مشغول شدن اذهان به موضوعات ديگر شده است؛ بخشي از جامعه تمرکزي براي انتخابات رياست‌جمهوري 1400 ندارند؛ بنابراين در چنين شرايطي براي يادآوري به جامعه لازم است که مسئولان به نحوي عمل کنند که فضا براي انتخابات فراهم شود و هر دو جناح بتوانند در کمال صلح با يکديگر به رقابت بپردازند. با محقق شدن اين شرايط است که توجه مردم به پاي صندوق‌هاي راي آمده و و انتخابات پرشوري برگزار خواهد شد. اينکه اصولگرايان ادعا کنند پيروز انتخابات 1400 هستند سبب دلسردي در جامعه مي‌شود و اصلاح‌طلبان هم چندان رغبتي براي حضور نخواهند داشت و کانديدايي معرفي نمي‌کنند. اصلاح‌طلبان ممکن است احساس کنند حضور يا عدم حضور آنها در انتخابات تفاوت چنداني ندارد يا حتي اگر نباشند، وضع بهتر خواهد بود و تنش‌ها کمتر مي‌شود. بسياري اين سوال را مي‌پرسند که کانديداهاي جريان اصلاحات در صورت مهيا بودن شرايط چه افرادي هستند که در پاسخ به آن بايد اذعان داشت تاکنون نام آقايان ظريف و عارف براي کانديدا شدن در اين انتخابات مطرح شده است اما برخي آنها را مناسب براي کانديداتوري نمي‌دانند و معتقدند اين افراد اگرچه خبره و داراي وزن مديريتي هستند اما نمي‌توانند توجه راي‌دهندگان را معطوف به خود و نشاط و شوري در انتخابات ايجاد کنند. از سوي ديگر استقبال خوبي براي شرکت در انتخابات مجلس يازدهم صورت نگرفت و مجلسي با نمايندگان داراي راي حداقلي تشکيل شد که همين موضوع بر انتخابات رياست‌جمهوري تاثيرگذار است. همچنين با فرض بر انتخاب يک اصلاح‌طلب براي رياست‌جمهوري سيزدهم بايد به اين موضوع توجه داشت که براي چنين شخصيتي همکاري با مجلس مخالف خود کار دشواري است؛ بنابراين فردي بايد براي حضور در راس دولت کانديدا شود که داراي شخصيت قاطع باشد چرا که ممکن است آنچه بر آقاي روحاني گذشت براي رئيس دولت بعد هم رخ دهد. بايد به اين موضوع هم توجه شود که اصولگرايان برخلاف اصلاح‌طلبان دغدغه ورود به انتخابات ندارند چرا که کانديداهاي آنها تاييدصلاحيت مي‌شوند و کمتر دغدغه حضور دارند اما شرايط براي رقيب آنها يعني اصلاح‌طلبان متفاوت است. در چنين شرايطي اصلاح‌طلبان بايد با دقت و برنامه صحيحي به انتخابات وارد شوند چراکه در غير اين صورت متضرر مي‌شوند.