چرا آمریکا از حضور چین در ایران نگران است؟

آفتاب یزد-گروه سیاسی: قرارداد 25 ساله میان ایران و چین اگر و اما بسیار دارد! با این حال به همان اندازه هم سروصدا ایجاد کرده است. قراردادی که برخی نسبت به مفاد آن تردیدهایی دارند و بارها نیز از دولت خواسته شده جزئیات بیشتری را مطرح کند اما فعلا خبر چندانی جز کلیات از آن در دسترس نیست. با این حال اگر فرض را بر این بگیریم که جدای از واقعیت‌های رفتاری چین در سال‌های اخیر با ایران، قرار است این قرارداد نهایی شود و مفادی متعادل در آن وجود دارد، می‌توان نتیجه گرفت چنین قراردادی قابلیت ایجاد تغییراتی مهم در اوضاع خاورمیانه را خواهد داشت. به همین دلیل است که واکنش‌ها نسبت به این ماجرا افزایش یافته است. در جدیدترین مورد مایک پومپئو به این قرارداد واکنش نشان داده است. پوپمئو در مصاحبه با شبکه خبری فاکس نیوز درباره روابط چین با ایران گزارش‌ها درباره نزدیکی پکن و تهران برای امضای یک توافق اقتصادی ۴۰۰ میلیارد دلاری و توافق امنیتی را محکوم کرد. وی اضافه کرد، تحریمهای آمریکا علیه ایران بر شرکتهای چینی نیز دلالت میکند و مدعی شد که دستیابی ایران به پول و سلاح خطراتی برای منطقه در پی خواهد داشت. پومپئو در ادامه گفت: من فکر میکنم کشورها در خاورمیانه باید این را ببینند که ورود چین به ایران باعث بی‌ثباتی منطقه خواهد شد. استفان بیگن مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا هم چهارشنبه گذشته گفته بود دولت این کشور توافق همکاری ایران و چین را به دقت رصد می‌کند.
موضوع ارتباط این توافق بر مسائل خاورمیانه پیش از این نیز در محافل سیاسی غربی مورد توجه قرار گرفته بود. «هاوارد شاتز» اقتصاددان شرکت آمریکایی RAND درمصاحبه با مدیا لاین گفت: «چین تمایل دارد روابط خوب خود با همه طرف‌ها در خاورمیانه را حفظ کند، در سرمایه‌گذاری، ایجاد یا تقویت زیرساخت‌های این کشورها سهیم باشد و بیش از پیش به خاورمیانه به‌عنوان محلی برای استقرار زیرساخت‌های ارتباطی خود و ایجاد یک جاده ابریشم دیجیتال، می‌نگرد». به گفته شاتز، چین به‌خاطر گسترش همکاری‌های تکنولوژیک با رژیم‌صهیونیستی قصد ندارد این رژیم را با خود غریبه کند. با این حال عده‌ای از مسئولان رژیم صهیونیستی از قرارداد با چین نگران هستند. درهمین حال یک روزنامه اسرائیلی نیز به این موضوع پرداخته که واکنش اسرائیل و عربستان به چنین قراردادی چه خواهد بود و اساسا چین چگونه در میان تضادهای خاورمیانه بازیگری خواهد کرد. «جاشوا رابین مارکس» ستون‌نویس روزنامه «جروزالم پست» می‌نویسد: «تحلیل‌گران می‌گویند، چین رویکردی محتاطانه در قبال توافق‌های تجاری در پیش گرفته است تا بتواند روابط خوب خود با همه طرفین را حفظ کند و این سیاست خارجی می‌تواند در خصوص هرگونه توافق با ایران نیز صدق کند.» مارکس به نقل از «رابرت موگیلنیکی» از محققین موسسه‌ای در واشنگتن مدعی شد: «کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس شرکای تجاری مطمئن‌تری نسبت به ایران هستند و چین نیز قرار نیست اثرگذاری خود بر منطقه را فقط به‌خاطر انداختن قایق نجات برای ایران به خطر اندازد.» او به نقل از موگیلنیکی نوشت: «فارغ از این‌که رئیس‌جمهور ترامپ در ماه نوامبر پیروز شود یا خیر، این مسئله پابرجا خواهد بود. اگر رئیس‌جمهور ترامپ [در انتخابات] ببازد، خطرات ارتباط تجاری عمیق‌تر [چین] با ایران نیز ممکن است کاهش یابند».
> دو نگاه آمریکا به توافق ایران-چین
اما در آمریکا واکنش‌های دیگری هم وجود داشته است. برایان هوک، مسئول ویژه امور ایران وزارت خارجه آمریکا و کیث کراچ، از بازرگانان سرشناس آمریکایی که اکنون معاون رشد اقتصادی، انرژی و محیط‌زیست مایک پومپئو در وزارت خارجه شده است، در یادداشتی مشترک که حدود دو هفته پیش در وال استریت ژورنال منتشر کرده‌اند گفته‌اند که باید به اهداف بلندپروازانه قرارداد ایران و چین "با شک و تردید" نگاه کرد چرا که عملی کردن آن چندان هم آسان نیست. آنها نوشته اند:«سرتیتر اخبار در سراسر جهان از این قرار داد به عنوان یک "توافق و اتحاد بزرگ" یاد کردند و آن را "چالشی جدی" برای آمریکا قلمداد کردند. اما نباید خیلی شتاب‌زده نتیجه‌گیری کرد.... ابعاد این قرارداد و امکان عملیاتی و پیاده‌کردن آن شایسته تردید است. آیا چین توان و ظرفیت سرمایه‌گذاری ۴۰۰میلیارد دلاری در صنایع زیربنایی ایران را دارد؟ این کشور در ۱۵سال گذشته توانسته تنها حدود ۲۷میلیارد دلار در ایران سرمایه‌گذاری


کند و تازه آنها در زمان قبل بحران اقتصادی ناشی از کرونا بوده است.» این دو مقام آمریکایی در مقاله خود افزوده اند:«دلایل زیادی وجود دارد که احتمال عملی شدن این قرارداد را بعید می‌کند. بسیاری از شرکت‌های خصوصی که در حقیقت دولت چین پشت و مالک آنهاست، به ویژه در حوزه انرژی، قادر به تحمل تحریم‌های آمریکا که پس از ورود آنها به بازار ایران وضع خواهد شد، نیستند. این عوامل سوددهی و بازگشت سرمایه‌‌گذاری در ایران را بسیار بعید و دور از یقین می‌کند.»
بنابراین واکنش‌های آمریکا به اخبار مربوط به این توافق را می‌توان در دو بخش تقسیم‌بندی کرد. نخست آنها چنین توافقی را چندان عملیاتی نمی‌دانند. در این زمینه آمریکا واقعیت‌های امروز را درنظر می‌گیرد. ازجمله اینکه به تازگی رئیس اتاق اقتصادی ایران و چین اعلام کرد که
بانک‌های چینی ارتباط خود با ایران را قطع کرده اند. طبیعی است کشوری که قرار است قراردادی راهبردی با ایران امضا کند و در میانه بحث درباره آن هستیم دست به چنین اقدامی نمی‌زند. یا اینکه مطابق آمار ماه ژوئن گمرک چین، این کشور واردات نفت از ایران را به صفر رسانده است! با این حال جدای از عملیاتی بودن توافق، آمریکایی‌ها نگاه دومی هم دارند. نگاهی که توام با نگرانی این است که شاید چین با دریافت امتیازات ویژه‌ای حاضر به توافق با ایران شود. در این صورت طبیعتا بخش‌هایی از فشارهای ایالات متحده بر ایران خنثی می‌شود. در چنین شرایطی عربستان و اسرائیل به عنوان رقبای ایران در خاورمیانه نیز دچار نگرانی‌هایی خواهند شد چرا که در واقع فضای خاورمیانه به گونه‌ای است که تقویت جایگاه یک بازیگر در ذهن رهبران بازیگر مقابل نشانه‌ای از افزایش تهدیدها به شمار خواهد رفت. بنابراین آمریکا و متحدان منطقه‌ای آن نگران هستند مبادا چنین توافقی عملیاتی شود که منجر به اثرات منطقه‌ای خواهد بود.
ونی لیپ‌شوتز استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه کالیفرنیا در مورد توافق ایران و چین می‌گوید:«این توافق سرمایه‌های زیادی را برای ایران به همراه امکان فروش نفت فراهم می‌کند و یک رابطه استراتژیک برای چین محسوب می‌شود. در حقوق بین‌الملل چیزی وجود ندارد که مانع چنین توافقی شود.» او می‌افزاید:«این توافقنامه توانایی ایالات متحده در اجرای تحریم‌ها را کاهش می‌دهد و در صورت موفقیت‌آمیز بودن این توافق، ممکن است سایر کشورها (به عنوان مثال اروپایی‌ها) را به نقض مجازات‌ها ترغیب کند. با توجه به وخامت اوضاعِ روابط ایالات متحده و چین، این توافق‌نامه نفوذ چین در منطقه را گسترش می‌دهد. من این همکاری‌ها را به خودی خود «خطرناک» نمی‌دانم، بلکه به نظرم این همکاری‌ها یک چالش برای هژمونی ایالات متحده در خاورمیانه و خلیج فارس است.»
از سوی دیگر موسسه آمریکایی شورای آتلانتیک درباره توافق ایران و چین نوشته: « ایران در همکاری با چین تنها بازیگر خاورمیانه نیست. عربستان و امارات هم دارای توافق مشارکت راهبردی با چین هستند. چون چین علیرغم سودمندی مشارکت با ایران می‌خواهد رویکرد متعادل خود در خلیج فارس را ادامه دهد. اگرچه شکی نیست که چین و ایران در قبال یکدیگر و در پیشبرد شراکت جامع راهبردی خود جدی هستند، اما چین در این منطقه رویکردی متعادل بر اساس منافع، در دستور کار قرار خواهد داد. چین در خاورمیانه توپ‌های زیادی برای بازی دارد. چین در سراسر این منطقه دارای منافع زیادی بوده و با بسیاری از کشور‌های منطقه همچون ایران شراکت کامل دارد که ناشی از دهه‌ها تعامل دیپلماتیک و حجم عظیم تجارت و سرمایه‌گذاری با این کشورهاست؛ بنابراین چین رویکرد متعادل خود را کنار نمی‌گذارد.»
> نگرانی از دست رفتن حوزه نفوذ
درباره نگرانی‌هایی که آمریکا نسبت به این توافق دارد و چرایی تلاش ایران برای دستیابی به توافق بلند مدت گفتگو کردیم با یک دیپلمات بازنشسته و تحلیلگر مسائل بین‌الملل. سید جلال ساداتیان به «آفتاب یزد» گفت: «طبیعی است وقتی ایالات متحده فشارهای بی‌دلیل و غیرقانونی را بر ایران وارد می‌کند، به دنبال راه‌هایی برای حفاظت از خود خواهد بود. درحالی که تهران براساس معیارهای بین‌المللی قبول کرده‌بود وارد مذاکره شود و تعهدات خود را نیز انجام دهد اما آمریکا جدای از معیارهای بین‌المللی توافقی چندجانبه را بهم زد، درحالی که
توافق هسته‌ای از سوی قطعنامه شورای امنیت هم مورد تایید قرار گرفته است، اما آمریکا بدون ضابطه و بدون دلیل موجه از آن خارج شد و فشارهای بسیاری را وارد کرده تا حداکثر تحریم‌ها بر ایران اعمال شود، بنابراین طبیعی است ایران براساس معیارهای بین المللی دست بسته منتظر تصمیمات آمریکا نمی‌ماند بلکه سعی می‌کند ارتباطات بین‌المللی خود را با سایرین تقویت کند.» او افزود:«چین یکی از کشورهایی است که ایران به دنبال تقویت رابطه با آن است، کشورهای دیگری نیز در این مسیر وجود دارند، کما اینکه صحبت درباره قرارداد بلند مدت با روسیه نیز مطرح است، همچنین افزایش مناسبات با کشورهای همسایه هم در دستور کار قرار گرفته است.» این تحلیلگر بین‌الملل گفت:«آنچه معیار و ملاک است منشور سازمان ملل است که به منزله قانون اساسی جهان تلقی می‌شود و به علاوه بدنه و سازمان‌های وابسته به آن هستند که ضوابط بین‌المللی را تعیین می‌کنند و براساس این معیارها ایران به دنبال بهبود موقعیت خود است درحالی که آمریکا به قلدری می‌خواهد معیارهای خود را تحمیل کند.»
ساداتیان اظهار داشت:«نگرانی‌های ایالات متحده از حضور چین در ایران به این دلیل است که واشنگتن گمان می‌کند خاورمیانه حوزه اقتدار و نفوذ کاخ سفید است، اگر ایران با چین که قدرت دوم اقتصادی جهان است و توان تکنولوژی بالایی نیز پیدا کرده مراودات راهبردی را برقرار کند، در این صورت تهران می‌تواند ضعف‌هایی که آمریکا بر ایران تحمیل کرده را جبران کند.» او در پایان گفت:«مشخص است وقتی آنها تلاش‌های بسیاری داشته‌اند تا ایران را در تنگنای تحریمی قرار دهند در این صورت توافق بلندمدت با چین می‌تواند ایران را از تنگناهای تحریمی خارج کند و همه رشته‌های ایالات متحده پنبه شود، بنابراین آمریکا نسبت به آن هشدار می‌دهد و تلاش‌های خود را معطوف به عدم اجرایی شدن این توافق خواهد کرد تا نفوذ خود را در منطقه حفظ کند.»