روزنامه آرمان ملی
1399/05/15
بازی با کلمات و کور کردن چشم نظارت
با مروري بر اخبار رسانههاي مختلف در سالها و بالاخص يک دهه اخير درمييابيم که تقريبا سالي نيست که خبري از فسادهاي خرد و کلان ائم از اختلاس، زمينخواري، رشوه، پولشويي و... توسط يقهسفيدان در دستگاههاي مختلف سيستم مديريتي، اعم از مديران مياني و ارشد را مشاهده يا مطالعه نکرده باشيم که آخرين آنها فساد طبري در دستگاه قضا و يا تعدادي از نمايندگان مجلس در دورههاي گذشته يا دستاندرکاران و وابستگان دولتي است؛ فسادهايي که گاه خواندن اعداد ارزش نه ريالي که توماني آن نياز به داشتن دانش قرائت اعداد رياضي دارد. اما سوالي که در ذهن متبادر ميشود اين است که چرا با وجود نهادها، سازمانها يا واحدهاي نظارتي مختلف چون ديوان محاسبات، سازمان بازرسي کل کشور و ادارات ارزيابي عملکرد و پاسخگويي به شکايات، ناظر بر سازمانها و نهادهاي دولتي و سازمان تعزيرات حکومتي، اصناف و... در بخشهاي خصوصي، نهتنها بايد شاهد فسادهاي اينچنين باشيم، بلکه هر روز بر حجم و تعدد آنها افزوده شود؟ آنچه بديهي مينمايد اين است که وقتي در جامعهاي ارزشهاي حقيقي و انساني در اثر عوامل متعدد سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي جايگاه خود را از دست داده، برخورداري از پول بهعنوان ابزار تنعمات دنيوي ملاک سنجش پايگاه اجتماعي افراد قرار ميگيرد از يکسو، و از سويي ديگر از آنجا که بيشتر چنين فسادها در ادارات، سازمانها و نهادهايي صورت ميگيرد که بهنحوي از انحا، مستقيم يا غيرمستقيم از بودجه عمومي ارتزاق ميکنند و دستيابي به قدرت جهت رسيدن به هدف شخصي افراد، که همانا استفاده از حقوقهاي نجومي يا درآمدهاي آنچناني به هر طريق و روش، منوط به تظاهر و رياکاري به پايبندي به ايدئولوژيِ حاکم بر آن نهاد، سازمان، اداره و... ميشود، نهتنها قبايي بر سر صد عيب نهان خواهد بود که جرات ناظران را از نظارت بر آنان سلب خواهد کرد تا اينکه شايد ناگهان، در واقعهاي و خطايي، سرِنخِ فساد لو رفته، از پرده برون افتد آنچه را که بايد؛ درغير اينصورت ناز شست او تا بازنشستگي يا سيري از تنعمات دروني يا قناعت در دزدي و فساد. در نظر آوريد واحد نظارتي کوچکي در ادارات دولتي را تحت عنوان ارزيابي عملکرد که وظيفه بازرسي از زيرمجموعه مورد نظارت خود را در راستاي اهداف تعيين شده ولي با انتظارات رياست مجموعه برعهده دارد. حال چنانچه ناظر يا ناظران به وظيفه قانوني خود عمل نمايند با اتهامات و بازي با کلماتي که القاگر بار منفي شخصيتي براي ناظر يا ناظران و به قصد کور کردن چشم آنها است از قبيل «مچگير» و «مچگيري» و ... از سوي برخي از مديران يا کارکنان مواجه خواهند شد که يا او را از انجام ماموريتش منصرف سازند و يا در صورت اصرار بر وظيفه به عزل و حتي اخراج و يا ... نيز بينجامد. لذا به نظر ميرسد علاوه همه موارد تاثيرگذاري که به صورت سوال در ابتداي اين مرقومه آمد، هم تعدد واحدهاي نظارتي و عدم استقلال و هم ظاهرسازي بهعنوان مهمترين شرط احراز پست و کسب قدرت مديريتي، بايد موردتوجه و بازبيني قرارگيرد؛ چراکه بررسي حداقل، شاخصهاي ظاهريِ مفسدينِ کلان، مبين چنين امري در عالم واقع است، نه در حوزه نظريات علمي و آکادميک .
سایر اخبار این روزنامه
اپراتورهای گرانفروش اينترنت در انتظار مجازات
جامعه محوری و قدرت محوری؛ نقطه تعادل اصلاحطلبی
انفجار به وقت بیروت
«فساد» تهديد اول امنيت ملي است
نادران تهديد به استعفا كرد
مرحوم آیت ا... هاشمی زندهترین چهره سیاسی است
گيلان با سفرهاي مرگبار در اوج
ارز٤٢٠٠ را قطع كنيد
کليات ابوالبقاء
راه تحریف انقلاب، از تخریب خاطرات هاشمی میگذرد
با شعارهای پوپولیستی مشکلات حل نمیشود
بازی با کلمات و کور کردن چشم نظارت
رقیب ترامپ و برجام و اعتدالیها!