بحران مشاركت؛ بی‌اعتنايی به خواست مردم نه تحريم‌ها

آرمان ملی: تحریم، کلمه‌ای آشنا که در ایران همه آن را به خوبی می‌شناسند و سند برجام، توافقی که پنجره‌ای تازه را در سپهر سیاسی کشور گشود. با امضای این توافق پول و سرمایه‌های بلوکه شده توسط کشورهای مختلف که به بهانه تحریم در نزد بانک های دنیا خاک می‌خورد، به کشور بازگردانده شد، و به شریان اقتصادی کشور تزریق شد. اما دیری نپایید که این امید روز به روز بعد از خروج ایالات‌متحده و نقض یک طرفه آن از سوی این کشور تدبیر دولتمردان را با چالش روبه‌رو کرد. آمریکا ابتدا به این باور رسیده بود، که با فشار حداکثری تحریم‌ها و جلوگیری از فروش نفت می‌تواند، کشور و مردم ایران را به زانو در آورده و مجدد ایران را پای میز مذاکره نشانده و به میل خود از آن امتیاز بگیرد. حال بحث‌های جدیدی از سوی آمریکایی‌ها بر سر نوع تعامل با تهران را مطرح می‌کنند. از سوی این کشور به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می‌شود و احتمال این می‌رود که دولت جدید در این کشور زمام امور را به دست گیرد. اما کلیددار فعلی کاخ سفید هم سخنان مشابه با رقیب خود می‌زند. در همین راستا در مورد تاثیر انتخابات نوامبر 2020 و آثار تحریم بر جامعه، «آرمان ملی» به گفت‌وگو با مهدی ذاکریان  تحلیلگر مسائل بین‌الملل پرداخته که در ادامه می‌خوانید.
   اگر ترامپ در انتخابات آمریکا به پیروزی برسد رویکرد جدیدی  در قبال تهران اتخاذ کند؛ تحلیل شما چیست؟
آنطور که روشن است سیاست فشار حداکثری به نتیجه نرسیده است. این سیاست با تشویق کسانی مثل بولتون و نیکی هیلی و نئوکان‌های افراطی دنبال می شد. ولی به مرحله فایده برای آمریکا نرسید و سبب ساز این شد که دیگر کشورهای دوست و حتی بعضا متحدین آمریکا در کنار ایران قرار بگیرند و در موضوعاتی مانند برجام و لغو تحریم های سازمان ملل و لغو تحریم‌های تسلیحاتی در کنار ایران باشند. طبیعی است وقتی نتیجه‌ای گرفته نشد کسانی که مسیر نامناسبی معرفی کردند باید از قطار پیاده شوند. ترامپ در اولین ایستگاه نیکی هیلی و سپس بولتون را در دومین ایستگاه و برایان هوک را در ایستگاه سوم پیاده کرد. اگر این تیم نتواند با سیاست‌های ترامپ تطبیق کاملی داشته باشند شاید در ایستگاه بعدی پمپئو نیز از این قطار پیاده شود .
  جو بایدن اعلام کرده است به محض پیروزی سند برجام را احیا خواهد کرد. آیا این تصمیم دموکرات‌ها می‌تواند موجب شود ترامپ از مواضعی که در قبال تهران اتخاذ کرده دست بردارد؟


آمریکایی‌ها چه دموکرات و چه جمهوریخواه همواره ادعاهای خود را تکرار خواهند کرد ریاست جمهوری مبتنی بر سلیقه نیست. ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی خواهان عدم مداخله آمریکا در سرنوشت سایر کشورهاست. این مداخله از تلاش برای تغییر حکومت، تا کمک به براندازان از سوی آمریکا سر زده است. نکته دوم عدم حضور در منطقه است. ایران عقیده دارد حضور آمریکا در منطقه به تنش و بحران دامن می‌زند و تروریسم را ریشه‌دار می‌کند. نمونه آن مداخله آمریکا در عراق و افغانستان است که به گسترش تروریسم و تولد دانش منجر شد. در این نگاه نیز ایران و آمریکا اختلاف‌نظر دارد. سومین نکته در مساله صلح اعراب و رژیم صهیونیستی است. ایران عقیده دارد فلسطین بازنده معاملاتی بود که صورت گرفته است. اینکه یک طرف برد کاملی داشته باشد و طرف دیگر به رسمیت شناخته نشود اختلاف بزرگی بین ایران و آمریکاست.
  ریشه اختلافات بین ایران و آمریکا و وضع تحریم‌ها به بهانه انرژی هسته‌ای از کجا سرچشمه می‌گیرد؟
در دو سال پایانی ریاست جمهوری رئیس دولت اصلاحات، آمریکایی‌ها مساله دیگری به اختلافات افزودند و مساله فعالیت‌های هسته‌ای ایران از همان زمان شروع شد. مذاکرات هسته‌ای ایران از همان سال‌ها و توسط آقای روحانی کلید خورد. در زمان آقای احمدی‌نژاد با این مذاکرات مخالفت شد و تیم و شیوه دیگری انتخاب شد که به تحریم‌های سازمان ملل انجامید. فشار آمریکا موجب شد تحریم‌های جهانی علیه ایران فعال شود. برجام نتیجه مذاکراتی بود که حق غنی‌سازی را برای کشوری در خاک خودش پیش‌بینی کرد. ایران و آمریکا فقط در این یک موضوع به نتیجه رسیدند که در این مورد نیز ترامپ عقیده داشت ایران برد بیشتری کسب کرده است و از قبل برجام در موارد دیگری از جمله آنچه در بالا آمد سود ببرند. ادعای ترامپ این است که ایران یک مذاکره کرد و چهار سبد سود برد. ولی آمریکا و اروپا فقط در یک سبد سود کرده‌اند. ترامپ به همین دلیل از این توافق خارج شد و برای وادار کردن ایران به توافقی جدید ایران را مجددا به مذاکره دعوت کرد اما این دعوت با ۱۲ پیش شرط پمپئو همراه بود. ایران نپذیرفت و آمریکا ادعا کرد با فشارهای حداکثری کاری خواهد کرد تا ایران التماس کند. ایران در مقابل این فشارها مقاومت حداکثری نشان داد البته مقصود من مردم ایران است چون اتفاقی در زندگی مسئولان و نمایندگان مجلس و قضات و کسانی که پست‌های کلیدی کشور را بر عهده دارند رخ نداده است. بار این مقاومت بر دوش مردم مظلوم ایران بود و آنها واقعا آسیب دیدند و سفره کوچک و صندوق کوچک پس‌اندازی که داشتند تماما آب شد. ولی بقیه مشغول رانت‌ها بودند که در اخبار دادگاه‌ها می‌خوانید و می‌شنوید. همان پمپئو بعدها اعلام کرد بدون هیچ‌پیش شرطی حاضر به مذاکره است و کار از این نیز گذشت و این روزها اعلام می‌شود در صورت پیروزی ترامپ به توافق فوری با ایران می‌رسند. به عقیده من ایران در این زمینه مشکلی ندارد بلکه آمریکایی‌ها باید با ایران به توافق برسند. آمریکایی‌ها با مداخله خود طالبان را به قدرت رساندند و داعش را نیز بعد از افول قدرت‌طلبان در خاورمیانه به‌وجود آوردند.
 سیاستمداران آمریکایی به واسطه تحریم‌های یک جانبه، سفره‌های مردم ایران را کوچک کردند و مردم جامعه نیز نارضایتی خود را با شرکت حداقلی در انتخابات اسفند ۹۸ نشان دادند. چه اتفاقی می‌تواند مردم را با صندوق‌ها آشتی بدهد؟
من فکر نمی‌کنم فشار بیگانگان موجب این بی‌میلی شده باشد بلکه فشار‌ها حتی می‌تواند موجب وحدت مردم باشد. ترور سردار سلیمانی به‌رغم اینکه سفره‌های مردم کوچک بود موجب وحدت و انسجام مردم شد و آنها با شکوه و عظمتی در تشییع شرکت کردند و نشان دادند که بیگانگان نمی‌توانند خللی در وحدت ایرانیان ایجاد کنند، به باور من مردم به این دلیل نسبت به صندوق‌ها بی‌میل نشان می‌دهند که نمی‌توانند انتخاب‌های وسیع‌تری داشته باشند و یا پای صندوق حاضر شوند و به کسی رای بدهند و وعده‌هایی که شنیده‌اند عملی نشود و نمایندگان مجلس و رئیس‌جمهور وعده‌هایی بدهند که این وعده‌ها عملی نشود و یا در سایر قوا فسادها و اختلاس‌هایی صورت بگیرد این موارد انگیزه مردم را برای حضور پای صندوق‌ها کم می‌کند. باید به شعور و عقیده و نظر مردم احترام بگذاریم وکسانی که وعده می‌دهند به وعده‌های خود عمل کنند چون غیر از این قهر مردم از صندوق‌ها را سبب می‌شود و منتخبان مردم کسانی را بر سر کار نگذارند که نتیجه رانت و فساد باشد. مردم دموکراسی را دوست دارند و مایل به تاثیرگذاری در سرنوشت خود هستند. اگر رای مردم نتیجه‌ای منفی حاصل کند طبیعی است که پای صندوق حاضر نشوند، از این رو من نقش عامل بیگانه را در این مساله حداقل می‌دانم.