روزنامه شهروند
1399/05/29
ناکارآمدی مدیریتی در رسیدگی به گورستانهای تاریخی
حمیدرضا حسینی پژوهشگر و روزنامهنگاردرباره تخریبی که این روزها در گورستان ابنبابویه و گورستانهای تاریخی شهرهای دیگر اتفاق میافتد، به چند نکته میتوان اشاره کرد؛ اول اینکه متأسفانه بسیاری از افرادی که در حوزه مدیریت شهری فعالیت میکنند، آگاهی چندانی درباره تاریخ و هویت شهری مثل تهران ندارند. نه اینکه بخواهند با غرضورزی کاری را انجام دهند، بلکه گاهی نیتشان خیر است اما چون دانش و تجربه لازم در این حوزهها را ندارند، بیتوجهی یا خرابکاری میکنند.
نکته دیگر اینکه اگرچه میتوان ردی از موضوعات هویت شهری و میراث فرهنگی را در قوانین مدیریت شهری دید اما به نظر میرسد که آنچنان هم صراحت قانونی ندارد و بسیاری از مواقع مدیران شهری اینطور استنباط میکنند که این موارد فقط به عهده میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری است؛ مثلا در حوزه میوه و ترهبار شهرداری تهران سالهاست که ورود جدی داشته و بازار میوه و ترهبار ایجاد کرده و یک پای اقتصادی شهری در این حوزه همین میادین میوه و ترهبار هستند. این درحالی است که از نخستین قوانینی که در شهرداری نوشته شده، این است که شهرداری مسئولیت دارد درحوزه تأمین ارزاق عمومی فعالیت کند و شهرداری هم بر این مبنا عمل کرده است. اما به نظر میرسد که این مسأله درباره میراث فرهنگی وجود ندارد. نکته بعدی این است که مدیریت شهری در ایران دچار روزمرگی است، خصوصا در شهری مثل تهران. یعنی اینقدر مشکلات و مسائل مختلف وجود دارد که به حوزه میراث فرهنگی نمیرسد. مدیریت شهری بیشتر به مسائل فوری مانند سد معبر، ترافیک و... توجه میکند و در نتیجه خیلی میراث فرهنگی را جدی نمیگیرد. نکته بعدی این است که اگر هم بخواهند توجهی به میراث فرهنگی داشته باشند، به لایههای عمیق میراث فرهنگی توجه نمیکنند. وقتی عمارت تاریخی زیبا را میبینند، فورا متوجه میشوند که این بنا دارای ارزش است و باید حفظ و حراست شود اما وقتی به لایههای عمیقتر میرسند مثل گورستانها و مکان رویدادها، مدیریت شهری نمیتواند نفوذ کند و از آن سر دربیاورد و به همین دلیل است که ارزش گورستانها آنچنان که باید در ایران جدی گرفته نمیشود.
نکته دیگر که منجر به بیتوجهی به قبرستان ابنبابویه شده، بحث انقطاع تاریخی است که ما با آن مواجه هستیم. قبرستانی مانند ابنبابویه عمدتا مربوط به دوران قاجاریه و پهلوی است، عمده کسانی که در آن دفن هستند، از چهرههای برجسته آن دوران بودند اما به نظر میرسد که انگیزه چندانی برای حفاظت از قبور آن دوره وجود ندارد. به نوعی روی قبرها ارزشگذاری میشود، درحالی که قبر هر فردی در تاریخ چه خوب یا بد، یک سند تاریخی است و روی این حساب ما باید آن را حفظ و حراست کنیم.
درباره اینکه برای جلوگیری از این تخریبها چه باید کنیم، هم چند نکته قابل تأمل است. قوانینی که درحال حاضر در حوزه میراث فرهنگی وجود دارد، قوانین مندرسی هستند. قانون حفظ آثار ملی ایران مربوط به دوره رضاشاه است. هر چقدر هم بگوییم که این قانون خوب نوشته شده است، به هرحال متعلق به چند دوره قبل است و باید بهروز شود. اما متأسفانه در شرایط فعلی اینقدر کشور ما دچار بحران است و اینقدر نیازهای مختلف فوریت پیدا کرده که دیگر نمیتوان رفت سراغ این مسائل.
اکنون به تصمیمهای مجلس نگاه کنید، عمدتا مسائل اقتصادی است. یا مثلا وزارت میراث فرهنگی طبق قانونی متولی این حوزه است، اگر خودش هم نیاز نباشد که به این حوزه ورود کند، باید بر اقداماتی که دیگر حوزهها انجام میدهند، نظارت کند. وزارت میراث فرهنگی اما اکنون ناکارآمد است. یک جنبه آن این است که برخی مدیران این وزارتخانه دانش و تجربه کافی ندارند، بحث بعدی این است که مجموعه اختیارات و اعتباراتی که در اختیار وزارتخانه قرار میگیرد، کافی نیست، به همین دلیل وزارتخانه ناکارآمد است. سالهاست که این وزارتخانه با تمام امکانی که جنبه وقفی دارند، مشکل دارد؛ یعنی اوقاف یا متولیان کاری انجام میدهند که خلاف قوانین میراث فرهنگی است. وزارتخانه در این مسیر همیشه موردی عمل کرده و هیچگاه نتوانسته به یک توافق یا قرار مشخصی برسد که این مسائل حل شود، عمدتا هم وزارت میراث فرهنگی حساسیتی به این مسائل ندارد. اگر هم مثل ماجرای اخیر گمشدن آلبوم ناصری واکنشی نشان میدهد، به دلیل فشار رسانههاست.
سایر اخبار این روزنامه
مخالفت با کلاسهای حضوری مدارس و دانشگاهها
رهبر انقلاب درگذشت حجت الاسلام و المسلمین تسخیری را تسلیت گفتند
گورستانهای تاریخی از بین برود آلزایمر میگیریم
به دنبال یک جامعه آزاد تکلیفمدار
خشم ملی علیه فوتبال
شرط «نداشتن چک برگشتی» حذف شد
بر مدار بشردوستی
ناکارآمدی مدیریتی در رسیدگی به گورستانهای تاریخی