این خون جاودانه

دکتر فتح اله دهقان‪-‬ اسلام را از اول ورق می‌زنم.یک امی امین، در غار حرا، برانگیخته می‌شود؛بعثت. دست به دعوت پنهانی و سپس فراخوان آشکار می‌زند.هرکس به او ایمان آورد مسلمان می‌شود؛ جامعه مسلمین با ۳ نفر آغاز شد.اندک اندک به این عدد افزوده شد.‌۱۳ سال به درازا کشید. اما محمد امین(ص)
بر اشراف و اعیان و جاهلیت مکه پیروز نشد؛ دست به زور هم نزد. پس از تبعید کردن مسلمین به شعب(دره) ابی طالب، اینک نقشه قتل پیامبر را به سرکردگی ابوجهل می‌کشند. هجرت آغاز می‌گردد. ترک دیار خود و ساکن شدن در یثرب و ایجاد مدینه و سپس حکومت.
زر اندوزان مکه که با تجارت و بردگی، پول
انباشت می‌کردند، خودرا زیانکار یافتند،


دست به دامان پدیده نفاق در مدینه شدند تا پیوند
و مدنیت مدینه را نابود کنند. تا توانستند جنگ و نقار آفریدند. ۱۰ سال دسیسه کردند اما نتوانستند و سران آنان مانند ابوسفیان،به زبان و ظاهر،اسلام آوردند. مکه به دست مسلمین فتح شد،اما پیامبر (ص) همه را بخشید و میانشان آرامش آفرید.
وفات اتفاق می‌افتد و پیامبر اسلام -صلوات الله- از میان یک امت تازه ساخته، رحلت می‌کند. سه خلیفه بر حسب تفکر شیخوخیت حاکم بر جامعه عربستان به خلافت می‌رسند. به تدریج اساس و عصاره اسلام که مساوات، برابری،عدالت و... است زیر پا گذاشته شد.آگاه‌ترین افراد مانند ابوذر به صحرای تفتیده ربذه تبعید شد تا حکومت موروثی شود. مردم دست به قیام زدند و علی (ع) با فشار و رای مردم حکومت کردن را پذیرفت. مرکز اسلام را از مدینه به کوفه انتقال داد. در کوفه ۵ سال حکومت کرد و عدالت را پیاده کرد و اسلام پیامبر را در عمل معنا کرد. دست فقرا را گرفت و طعم مساوات را بر جان جامعه چشاند.
جریان زراندوز به مدد زر و زور و تزویر اقدام به دسیسه کردند تا شهادت علی(ع) پیش آمد و معاویه را حاکم مسلمین کردند.
حرکت آگاهی ساز امام حسن (ع) به جنبش و قیام علیه تیرگی‌های حکومت نینجامید و تنها ماند و برای بقای اسلام،به صلح و قرار داد با معاویه رضایت داد. و شیعیان اندک اندک به عنوان افرادی خارج از دین و منحرف و مستحق لعن و نفرین و شکنجه معرفی شدند.
معاویه با سه سلاح زر، زور و تزویر بر خواص جاهل!غالب شد و مردم را با حربه ی ارعاب و کشتار ترساند.با مرگ معاویه، یزید به خلافت منصوب شد که خلاف صلح نامه بود و از اینجا به بعد امام حسین(ع) به عنوان ناجی مکتب اسلام به مدد دین خدا بر آمد و به میدان آمد و حاضر شد فداکاری‌های تمام انبیا و صالحان و نیکان را یکجا بر عهده بگیرد و نگذارد حاصل نهایی جریان نبوت نابود شود و ثمره ی آن پوک گردد.
آری؛او اسلام را -که عصاره آموزه‌های آسمانیست-در عاشورا دوباره به ظهور و تجلی رساند و خود جلوه ی خدا در زمین و زمان شد.شب عاشورا را ژرف باید درک کرد، تا به روز عاشورا پیوند و پیوست خورد.زیرا عاشورا، ترکیبی از پیام،حماسه و سوگ است.
به قول عطار درباره عاشورا ی حسینی:
بسی خون کرده‌اند اهل ملامت
ولی این خون نخسبد تا قیامت
هر آن خونی که بر روی زمان هست
برفت از چشم و این خون جاودان هست