نقدی بر روانشناسی جذب

شادان کریمی‪-‬ بیش از یک دهه توهم‌سازی توسط تئوری‌ها در زمینه روانشناسی موفقیت و که گفتمان مدرنیته در بحث روانشناسی جذب کرده و در آن نیز تا حدودی موفق عمل کرده است، تا کنون آسیب بسیاری برای نسل امروز بشر در پی داشته است. در واقع مسیر رشد در دنیا امروز به صورت سیستم ناکارآمد طراحی شده و حالا با ساعتها، روزها و هفته‌ها آموزش و بر قراری کلاس‌های جذب موفقیت و رشد و توسعه فردی میخواهند با متوهم کردن آدمها، آن‌ها را به سمت هدفشان سوق دهند و اگر خروجی مدنظر حاصل نشد در توجیه تئوریهای پر از تقصیر خودشان جمله چون« ایمان نداشتی پس موفق نشدی» را به زبان می‌آورند. اعتقاد درست در سبک و سیاق این نوع تئوریهای این است که با ایجاد فضای غیر واقعی و منطقی و با مثبت فکر کردن افراد می‌توانند، نتیجه دلخواه را به دست بیاورند، در این تئوریها هیچ صحبتی در خصوص کتاب خواندن،مهارت آموختن،متخصص شدن،
برنامه ریزی کردن،تلاش و پشتکار شبانه روزی و همنشین درست در راستای هدف غایی هیچ صحبتی به میان نمی‌آید. حال اینکه به صورت طبیعی قرار گرفتن در مدار موفقیت بدون شک مطلق نیست و باز هم نسبیت در آن وجود دارد.
در نسبیت‌های قوانین چطور میتوان دنیا را از دریچه نگاه امثال اسکاول شینی ورابینزی، ناپلون هیلی و... تا این حد دور از واقعیت دید وقتی آن‌ها هنوز هم نتوانسته‌اند با تئوریهاشان پاسخ مناسبی برای رشد و موفقیت شغلی شخصی،اجتماعی و... بشر بدهند؟
انسان باید دنیارا از دریچه قوانین درست و منطقی آن ببیند، چیزی که پیشینیان ما در سه مرحله در همه اعصار به آن اشاره کرده‌اند و آن چیزی نیست جز اختراع خط،کشاورزی،صنعتی یا همان کاشت- داشت و برداشت خودمان؛ که معنای اصلی آن هم تلاش بی‌وقفه با دیدگاه درست است. این تجربه‌ها از سالها زیستن بشر به وجود آمده است و باید الگوی مناسبی برای نسل امروز بشر باشد، انسان امروزی باید بپذیرد که یکبار زندگی می‌کند و نباید وقت با ارزش خود را با تئوریهای اشتباه هدر بدهد. مردم باید بدانند این نوع تئوری فقط و فقط در شرکت‌های غیر قانونی هرمی جهت چپاول جواب می‌دهد و در دنیای واقعی امروز در بازه زمانی بلند مدت جز آسیب روحی،جسمی و مالی خروجی دیگری نخواهد داشت. یاد بگیریم که از اساتید،منابع معتبر، آگاهی،دانش،بینش و بصیرت دستاوردی داشته باشیم نه از تنها نشینی و توهم گرایی.