اتحادیه ی عرب؛ اتحادیه‌ای که نبوده و نیست!

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: دو هفته قبل، قطعنامه‌های پیشنهادی فلسطینی‌ها در اتحادیه عرب به نتیجه نرسید و این اتحادیه عملاً در برابر مسئله توافق امارات و رژیم صهیونیستی موضعی نگرفت آن هم در نشست وزرای امور خارجه اتحادیه عرب که بی‌هیچ نتیجه روشنی در مناقشه‌ای که به خاطر توافق صلح امارات شکل گرفته دست نیافت و نشان داد که فلسطینی‌ها بیش‌از هر زمان دیگری در رویارویی‌شان با رژیم صهیونیستی، حمایت برخی «برادران» عرب شان را از دست داده‌اند.
البته بحران طرح صلح اعراب برای فلسطینی‌ها تازه نیست. از زمان تصویب رسمی این طرح در اتحادیه عرب حدود ۱۸ سال گذشته و چشم‌انداز قابل اعتنایی از به نتیجه رسیدن کوچکترین خواسته‌های این طرح وجود ندارد. اما آنچه اخیراً بار دیگر مرگ مغزی این طرح را به یاد سیاست بین‌الملل آورد، توافق صلح اسرائیل و امارات متحده عربی بود که کاملا برخلاف شرط‌های از پیش تعیین شده کشورهای عربی صورت گرفت.
ریاض المالکی، وزیر امور خارجه فلسطین طی نشست مطبوعاتی اعلام کرد:‌ فلسطین به دلیل حمایت دبیری‌کل اتحادیه عرب از عادی‌سازی روابط امارات متحده عربی و بحرین با اسرائیل از ریاست دوره‌ای این اتحادیه کناره‌گیری می‌کند. مالکی افزود: شرایط موجود نشان می‌هد که اتحادیه عرب این تصمیم را محکوم نخواهد کرد. ما به تصدی ریاست اتحادیه عرب که کشورهای عضو آن در پی عادی‌سازی روابط با دولت اشغالگر هستند، افتخار نمی‌کنیم. وی همچنین تاکید کرد: فلسطین همواره با کشورهای عرب مانند الجزایر و کویت که عادی‌سازی روابط را نمی‌پذیرند، به همکاری ادامه خواهد داد.
> اتحادیه عرب


اتحادیه عرب با نام کامل اتحادیه کشور‌های عربی (به عربی: جامعه‌الدول العربیه) یک سازمان بین‌المللی منطقه‌ای شامل کشور‌های عمدتاً عربیِ جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا (منطقه ژئوپلیتیکی منا) است (۲۲ کشور عربی زبان شامل ۱۰ کشور آفریقایی و ۱۲کشور آسیایی). این اتحادیه در ۲۲ مارس ۱۹۴۵ با ۶ عضو موسس
مصر، عربستان، عراق، سوریه، لبنان، و فرااردن (که در ۱۹۴۶ به اردن تغییر نام داد) بنیان نهاده ‌شد و یمن نیز چند روز بعد در ۵ مه ۱۹۴۵ به آن پیوست. این اتحادیه ۲۲ عضو اصلی و ۴ عضو ناظر دارد؛ اتحادیه‌ای که عضویت سوریه در آن از نوامبر ۲۰۱۱ به حالت تعلیق درآمده است. نبیل العربی دبیر کل کنونی اتحادیه عرب است.
> محبعلی:آن اتحادیه ی عرب و این اتحادیه ی عرب!
از قاسم محبعلی که کارشناس مسائل جهان عرب است می‌پرسیم؛ امروز خبری منتشر شد که فلسطین از ریاست دوره‌ای شورای اتحادیه عرب به دلیل عادی‌سازی رابطه برخی کشورهای عضو با رژیم غاصب اسراییل انصراف داده است. آیا این اتفاق منجر به فروپاشی اتحادیه عرب خواهد شد؟
محبعلی به آفتاب یزد می‌گوید:«اتحادیه عرب که حتی قبل از استقلال کشورهای عربی شکل گرفته بود فراز و نشیب‌های زیادی داشته است. تا زمانی که عراق و مصر در قدرت بودند یک روند داشت بعد از پیوستن مصر به معاهده کمپ دیوید، عملاً مصر حذف شد و مدتی تونس همه کاره بود و مجدد زمامامور به مصر بازگشت ولی اتحادیه دیگر وضعیت سابق را پیدا نکرد چون دیگر قدرت‌های بزرگ عرب مثل مصر الجزایر عراق و لیبی که ضد صهیونیسم بودند دیگر وجود ندارد. و عملاً رهبری اتحادیه عرب دست کشورهای محافظه کاری چون عربستان سوریه و کشورهای خلیج فارس افتاده است. اینکه اتحادیه عرب فرو می‌پاشد یا خیر؟ باید بگوییم خیر. زیرا این اتحادیه عملا کارکرد خود را از دست داده است و مفهومی که قبلا به عنوان اتحاد کشورهای عرب بود وجود ندارد و با خروج فلسطین همین وضعیت ادامه پیدا خواهد کرد.»
شاید یکی از مهمترین رئوس اتحادیه عرب که همیشه روی آن بحث بود شروطی است که کشورهای عضو بیان کردند که اگر اسراییل به مرزهای سابق خود برگردد و بیت المقدس به عنوان یک منطقه بین‌المللی اعلام شود در آن صورت با اسراییل صلح یا مذاکره خواهند کرد. ولی کشورهایی چون امارات و بحرین بدون محقق شدن این شروط وارد عادی‌سازی روابط با اسراییل شده‌اند فارغ از این دیدگاه که اتحادیه دیگر کارایی ندارد اما این عادی‌سازی روابط می‌تواند پیامدهایی داشته باشد یا به تعبیری ساده‌تر به همین سادگی نیز مسائل حل و فصل نخواهد شد.
محبعلی اظهار می‌دارد:« در سال 1982 عربستان طرح صلحی را ارائه داد و اتحادیه عرب اسراییل را در مرزهای فعلی خود در آن دوران پذیرفت و کشور فلسطین را با پایتختی قدس شناسایی کرد. اما امروزه آن شرایط هم تغییر کرده است و طبیعی است که عملکرد سازمان‌ها هم تابع شرایط زمانی و مکانی است. وقتی اکنون آن کشورهای قدرتمند نیستند که از منافع فلسطین دفاع کنند عملا طرحی را که عربستان هم ارائه داده بود را کنار گذاشتند.»
سوال دیگری که ممکن است به وجود آید این که؛ در زمان ترکتازی پیمان‌های ورشو و ناتو شاهد ظهور کشورهای غیر متعهد بودیم که ایران هم جز این تشکل بین‌المللی است. آیا دنیای عرب اینقدر پتانسیل دارد که از دل اتحادیه عرب، اتحادیه جدیدی منهای کشورهایی که با اسراییل عادی‌سازی روابط انجام داده‌اند به وجود بیاورد متشکل از کشورهایی که مواضع نزدیکتری به هم دارند؟
این کارشناس مسائل خاورمیانه می‌گوید:«حداقل در شرایط حاضر چنین چشم‌اندازی وجود ندارد. چون عراق عملا یک سرزمین اشغال شده به حساب می‌آید. لیبی همین طور. الجزایر هم که فروپاشیده و الجزایر آزادی بخش نیست. سوریه هم که تقریبا اشغال شده است و یک حکومت دست ساز است. یمن به همین شکل. و در حال حاضر از نظر کشورهای عرب دشمن اصلی آنها به جای اسراییل، ایران است. جنبش‌های خرد غیر دولتی هستند که هنوز به آن مواضع پایبند هستند. ولی آن‌ها در حد و اندازه‌ای نیستند که جبهه‌ای را تشکیل دهند. چرا که کشورهای قدرتمند عرب دیگر وجود ندارند. یا فروپاشیدند یا تغییر جهت داده اند.»
قاسم محبعلی ادامه می‌دهد:«در این بین بحث‌های دیگری نیز وجود دارد و آن این که؛ به طور کلی می‌توان گفت جهان دیگر پذیرش پیمان‌های چند جانبه بین‌المللی را ندارد. چون می‌بینیم ناتو و غیر متعدها و کشورهای حوزه کاراییب هم به نوعی دیگر پیمان نامه‌های خود را جدی نمی‌گیرند. روند جهان تغییر کرده است. دیگر دو قطبی وجود ندارد و پیمان نامه‌ها به معنای سابق در جهان حکمفرمایی نمی‌کند. یعنی دو جهان شرق و غرب دیگر وجود خارجی ندارد. برخی کشورها به سمت سیستم جهانی حرکت می‌کند البته کشورهایی هستند که هنوز در مقابل این روند مقاومت می‌کنند. یا نیروهایی هستند که با این جریانات مخالف هستند. در غرب مثلا آقای ترامپ و راست گراهای آمریکا مخالف این روند جهانی شدن هستند. و بالعکس چین از این روند حمایت می‌کند و در کنار اتحادیه اروپا قرار گرفته است. بنابراین دیگر آن جبهه بندی‌ها در جهان وجود ندارد. در حال حاضر یک حکمرانی جهانی وجود دارد و یک حکمرانی ملی. حکمرانی ملی زمانی توانایی پیدا می‌کند که با سیستم جهانی همساز و همراه باشد.»
وی ادامه می‌دهد: «اتحادیه اروپا هم در چند سال اخیر دچار مشکلات جدی شده است. یعنی با خروج انگلیس و اختلافاتی که در اتحادیه جنوب کشورهایی مثل ایتالیا اسپانیا با یونان دارند خیلی مثل سابق نیست. بنابراین جهان در حال انتقال به وضعیت جدیدی است که همان جهانی شدن است. اینکه مرکز قدرت بازهم آمریکا خواهد بود یا به جای دیگر منتقل خواهد شد یا یک سیستم جهانی شکل خواهد گرفت که دولت‌ها در آنجا تعریف شوند بحث‌های تئوریکی است که در سطح‌های صاحبان نظریه‌های سیاسی همچنان جریان دارد ولی هنوز هیچ شکل واقعی در خود نگرفته است. ولی در هر صورت سیستم گذشته دیگر کارکرد ندارد. و دیگر جهان شرق و غرب وجود ندارد.
> جعفر قناد باشی: نگویید اتحادیه عرب، بگویید اتحاد اعراب با غرب!
در برخی مواضع، نظر کارشناسان با هم متفاوت است به طور مثال جعفر قناد باشی در گفت و شنودی کوتاه با آفتاب یزد می‌گوید: «به عنوان خبرنگار متعهد و اهل فکر هرگز نباید به این سمت و سو حرکت کنید که اتحادیه‌ها و پیمان نامه‌ها و تشکل‌های بین‌المللی دیگر در جهان کارایی ندارد، برعکس! این تفکر که می‌خواهد جهان را تکه تکه شده در اختیار بگیرد به دنبال نهادینه کردن همین موضوع است که عملا دیگر کشورها با هم جمع نشوند و با اهداف و برنامه‌های مشترک نیرویی واحد را به وجود نیاورند.»
قناد باشی مشخصاً به کشورهای غیرمتعهد اشاره می‌کند که هنوز هم در جهان وجود دارند و این وجود همراه با تاثیرگذاری است.
این کارشناس خاورمیانه در مورد خروج فلسطین از اتحادیه عرب معتقد است که باید به اهداف پشت پرده ی محمود عباس و یاران او توجه داشت. او می‌افزاید، آن‌ها که با اسرائیل مشکلی ندارند اما وقتی می‌بینند افکار عمومی ممکن است دیگر سکوت نکند عملا دست به یک سلسله کارهای نمایشی زده‌اند تا از قافله ی رو در رو نشدن با افکار عمومی عقب نمانند.
جعفر قناد باشی ضمن آن که آینده ی تلخی برای بحرین و امارات پیش‌بینی می‌کند می‌افزاید؛ تمام تلاش غرب در باقی نگاه داشتن اتحادیه ی عرب در همین شکل و شمایل بی‌خاصیتی است که می‌بینیم به تعبیری ساده تر، اتحادیه ی عرب هم هست هم نیست، هست روی کاغذ و نیست در عمل.
قناد باشی معتقد است رخدادهای فعلی در منطقه صرفاً جنبه ی تبلیغاتی و انتخاباتی برای ترامپ دارد و بعد انتخابات آمریکا چه بسا دنیای عرب به ویژه کشورهایی که روابط خود با اسرائیل را عادی کرده‌اند با خیزش‌های اجتماعی ویران کننده‌ای رو در رو شوند که حتی به قیمت فروپاشی حکومت‌های آنان تمام شود.
این کارشناس مسائل بین‌المللی اظهار می‌دارد: آن که ما به دنبال رسیدن به پاسخ این پرسش باشیم که آیا اتحادیه ی عرب فروخواهد پاشید یا نه، مسئله ی چندان مهمی نیست مهم‌تر از این سوال، اتحادیه‌ای است که درون آن اختلافات بسیاری است، عربستان و ائتلاف همراه او در جنگ با یمن است و یمن کشوری عربی است، عربستان بر علیه قطر دسیسه می‌کند و قطر هم کشوری عربی است، و این یعنی این چنین اتحادیه‌ای تنها و تنها می‌تواند در خدمت اهداف و برنامه‌های کشورهای غربی به ویژه آمریکا باشد پس به جای اتحادیه ی عرب باید نوشت:«اتحاد اعراب با غرب!»