الگوی مضحک مناطق آزاد در ایران

سیدحسن رضوی‌پور‪-‬ لایحه دولت برای افزایش مناطق آزاد که هم اکنون جهت تعیین تکلیف در مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ از جمله مسائلی که می‌تواند از موارد جدید مورد مناقشه باشد. اما قبل از هر چیز، باید دید هدف از ایجاد مناطق آزاد چه بوده است و بعد به واکاوی بهتر این موضوع پرداخت. برای این موضوع معمولاً دو رویکرد مطرح می‌شود، یک رویکرد این که فرصتی ایجاد گردد تا طریق مناطق ویژه و آزاد صادرات را توسعه دهیم که البته این موضوع بیشتر بر مناطق ویژه صدق می‌کند؛ اما با برخی از ویژگی‌هایی که برای مناطق آزاد متصور است، زمینه تبدیل مواد اولیه به محصول صادراتی فراهم می‌شود. در این میان بیشتر واردات کشور کالاهای اولیه یا واسطه‌ای است و از آنجا که بخش زیادی از تولیدات ما تولیدات متکی بر واردات است، اگر رویکرد تبدیل واردات به محصول صادراتی در دستور کار بود، مناطق آزاد می‌توانستند نقش پررنگی ایفا کنند اما عمده مواد اولیه وارداتی، صرف تولید کالایی می‌شود که در داخل کشور مصرف دارد. این در حالی است که عمدتاً مناطق آزاد ما تاکنون در ایجاد ارزش افزوده و تبدیل واردات به صادرات خیلی موفق عمل نکرده‌اند. به ویژه اینکه اساساً ساختار تولید در کشور ما چندان سازمان‌یافته نیست؛ در واقع نه تکنولوژی ما چندان قابل رقابت با سایر کشورهاست که بگوییم در مناطق آزاد می‌خواهیم این کار را انجام دهیم و نه چندان توسعه بازار داشته ایم. در مورد رویکرد دوم ایجاد مناطق آزاد می‌توان گفت رویکرد دوم، رویکرد توسعه منطقه‌ای است که عملاً مناطق آزاد در کشور ما با این رویکرد ایجاد و اداره می‌شوند. در واقع وقتی یک منطقه مرزی به لحاظ اقتصادی عقب افتاده بوده و گردش مالی پایینی داشته باشد و مردم به لحاظ اقتصادی ضعیف باشند، با ایجاد منطقه آزاد مزیت‌هایی ایجاد می‌کنند تا منجر به ورود صاحبان سرمایه به منطقه شده و در پی آن افزایش سرمایه‌گذاری صورت گیرد. همچنین مزیت‌های دیگری همچون سهولت در واردات خودرو و برخی کالاهای دیگر، یک سطح رفاه نسبی را برای برخی از مردم منطقه ایجاد می‌کند. همه اینها در حالی است که در حال حاضر سرمایه‌گذاری‌هایی که در این مناطق صورت می‌گیرد، عمدتاً تولیدی نیست، بلکه سرمایه‌گذاری در حوزه خدمات است؛ همچون ایجاد مگامال‌ها و بازارهایی که صرفاً در جهت توسعه واردات است. این در حالی است که امروز معافیت‌هایی که به مناطق آزاد برای واردات می‌دهیم، آنها را تبدیل به هاب واردات کالای قاچاق کرده است!
در این میان برداشتن محدودیت‌های گمرکی برای ایجاد توسعه در این مناطق پیامدهای خاص خود را دارد لذا به جای این کار باید از اساس محدودیت‌های گمرکی را در کشور تخفیف داد، نه اینکه با ایجاد تبعیض برای مناطق آزاد، رقابتی بین نمایندگان مختلف مرزنشین کشور برای راه‌اندازی منطقه آزاد یا ویژه ایجاد کرد و بعد نتیجه گرفت که در مازندران، منطقه آزاد 3 لکه‌ای ایجاد شود!
لذا به جرات می‌توان گفت الگوی ایجاد مناطق آزاد در کشور ما مضحک است و ایجاد مناطق آزاد در کشور حاصل سهم خواهی منطقه‌ای است که موجب شده حتی آثار توسعه منطقه‌ای که مورد انتظار بوده را هم نداشته باشند. کما اینکه در این خصوص شاید مثالی از بخش کشاورزی که از توسعه منطقه آزاد انزلی بسیار آسیب دیده است قابل توجه باشد؛ شاکیانی که از منطقه آزاد شکایت کردند و حکم گرفتند، کشاورزان منطقه هستند و این موضوع نشان می‌دهد که این بخش بسیار آسیب دیده است.