چرا به شعارها دلخوشیم؟!

احمد بخشایش اردستانی می‌گوید:«جامعه خودش دوست دارد شعار بشنود، تبلیغ ببیند، وعده تحویل بگیرد
حاشیه‌ها پررنگ‌تر از متن باشد و... این جامعه است که سیاسیون را وادار می‌کند حتی دروغ بگویند
اما این روش تا یک جایی جواب می‌دهد چون جامعه بالاخره دچار شعارزدگی می‌شود و خبره‌تر از شعاردهندگان
به جست و جوی اندیشمندانه‌تری روی می‌آورد از این رو باید گفت در پایان دوران شعارزدگی و وعده گرایی هستیم


چون جامعه رشد کرده و فهمیده تا گردش نخبگانی صورت نپذیرد آش همین آش و کاسه همین کاسه است!»
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: اساسا با یک جامعه سیاسی ـ اجتماعی مواجه هستیم که سر نخواستن، ذره‌ای کوتاه نمی‌آیند مثلا ما این رئیس جمهور را نمی‌خواهیم، این مجلس دیگر کارایی ندارد، لاریجانی اصلا رئیس مجلس خوبی نیست. و صراحتاً این مسائل مطرح می‌شود.
برای مثال از یکی از نمایندگان مجلس یازدهم سوال شده بود که چه کسی برای ریاست مجلس مد نظر است و او بلادرنگ پاسخ داده بود:« امیدوارم هر کسی که بشود مثل لاریجانی نباشد.» خلاصه مطلب اینکه ما خوب می‌دانیم چه نمی‌خواهیم اما راجع به اینکه چه می‌خواهیم یا نمی‌فهمیم یا اینکه می‌گوییم این فرد عوض بشود هرکس جایگزین شود از گزینه فعلی بهتر خواهد بود. مثلا احمدی‌نژاد یا خاتمی برود هر کسی جای آنها بیاید بهتر است. مسئله چپ و راست هم نیست. این مسئله متاسفانه تبدیل به عارضه شده است و شاهدیم که روز به روز سیر نزولی طی می‌کنیم.
الان حدود 110 روز است که مجلس یازدهم کار خود را شروع کرده است و هر روز برای خبرنگاران خوراک و به اصطلاح حاشیه درست شده است. یک روز مسئله غیزانیه، یک روز سفر قالیباف به اهواز، یک روز فیش‌های حقوقی، روز دیگر اجبار به ازدواج و...اخیرا هم مسئله ماشین. و جالب اینکه سر هیچ مسئله‌ای دفاع قابل قبولی هم انجام نشده است. گفته می‌شود قرار بود مجلس انقلابی گره گشایی کند پس جریان ماشین چیست؟پاسخ می‌شنویم اینکه چیز مهمی نیست در ادوار گذشته مجلس هم بوده است ما هم فرض را بر صحت ادعا گرفته ایم. خب اگر قرار باشد این مجلس مانند مجلس قبل باشد پس چرا این همه عدم کارایی مجلس قبلی را در بوق و کرنا کردید؟
این روزها از هر روزنه ای، صدای نقدِ دولت به بیرون درز پیدا می‌کند. همه از دولتی می‌گویند که خوب نیست، مانع است، کارشکن است و... همه هم منتقدند از مجلس گرفته تا خیلی جاهای دیگر اما در این میانه بازهم قرار است تنها دلخوش به رفتن روحانی باشیم اما این که چه کسی جای روحانی می‌نشیند اصلا مهم نیست!
احمدبخشایش اردستانی که جامعه شناسی سیاسی می‌داند و روزگاری نماینده ی مجلس بوده در این باره می‌گوید:«با آن تفکری که وارد مجلس شدم نتوانستم خارج شوم، من معلم دانشگاه بودم، مدرک خود را از دانشگاهی در استرالیا اخذ کرده بودم، راهی مجلس شدم که گره گشایی کنم اما تازه آن جا بود که دیدم داستان با آن‌چه ما فکر می‌کردیم از زمین تا آسمان تفاوت دارد.»
این روزها سخت نگرانیم که این عارضه ی این نباشد هرکه می‌خواهد باشد و این نباشد شخصی از قبیله و نحله و حزب سیاسی من باشد بازهم دارد ریشه می‌دواند! مجموعه ی این نگرانی شد مصاحبه با بخشایش اردستانی که در ادامه می‌خوانیم.
> جامعه یک موجود زنده و پویا است
احمد بخشایش اردستانی در پاسخ به موضوعات مطرح شده و نگرانی‌های موجود ابتدا مقدمه گونه‌ای می‌گوید:« اولین نکته‌ای که باید متذکر شد این است که جامعه یک موجود زنده و پویا است. درست است که مجموعه‌ای از افراد و درخت و ساختمان و روستا است اما خودجامعه هم زنده است و حرکت دارد. و متناسب با فکر افراد جامعه، هم فکر دارد و هم رو به جلو می‌رود. در این جامعه یک‌سری آداب و رسوم و عادات و فرهنگ وجود دارد. کاری را برخی از افراد انجام می‌دهند و تکرار تکرار و تکرار... عادت را تشکیل می‌دهد و مجموعه عادات تشکیل‌دهنده فرهنگ است.»
> مردم ما دوست دارند تماشاگر باشند!
وی ادامه می‌دهد:«بخشی از ویژگی‌های فرهنگی جامعه در عنوان سوال مطرح شد. در جامعه تک بعدیِ ما شمار این گونه افراد زیاد است. همه ی اشخاص دوست دارند مشکلات شخصی‌شان حل شود اما روحیه جمعی آنها کمتر است. جامعه ما علاقه مند به افراط‌ها و تفریط‌ها است. دانشجوی جامعه ما شب امتحانی است. مردم ما دوست دارند تماشاگر باشند. یک سری ویژگی‌ها و عادات فرهنگی وجود دارد که خاص هر ملتی است. هر شهری ویژگی خاص خودش را دارد. مثلا برخی از شهرها مهمان پذیر و خونگرم هستند و معدل این ویژگی‌ها جامعه ایران را می‌سازد.»
> از ویژگی‌های جامعه ایران مقایسه گری است
بخشایش اردستانی اظهار می‌دارد:«اما یکی از ویژگی‌های جامعه ایران مقایسه گری است. مثلا وقتی چند نفر از افراد جامعه به سمت کشوری مثلاً ترکیه، کانادا یا آذربایجان سفر می‌کنند و ثبات قیمت‌ها و حرکت تدریجی زندگی را می‌بینند طبیعی است که از آن جا متاثر می‌شوند. وقتی می‌بینند از واژگان مشابهی استفاده می‌کنیم مثلا دموکراسی و مردم سالاری اما شیوه عمل متفاوت است. مثلا اگر یک رئیس جمهور یک نخست وزیر حتی اگر 5 سال از فعالیتش گذشته باشد و اشتباهی را مرتکب شود عذرخواهی می‌کند و استعفا می‌دهد مردم هم عذرخواهی را می‌پذیرند. ولی در جامعه ما چنین فضایی وجود ندارد. یعنی اگر فردی صاحب صندلی شود می‌خواهد تا آخر به آن صندلی تکیه دهد. از آن طرف ما بسیاری از مناصب را امانت می‌دانیم. امام علی(ع) می‌فرمایند این قدرت در دست ما امانت است. نه سفره و نه طعمه. اما متاسفانه می‌بینیم افراد پس از ورود به این امانت به چشم طعمه نگاه می‌کنند و کم کم یک ویژگی فرهنگی در جامعه شکل می‌گیرد. که اگر می‌خواهی کار داشته باشی باید صاحب پست شوی آن هم نه یک پست معمولی بلکه پستی که توانایی اهرم کردن داشته باشد. و همین مسئله باعث می‌شود افراد برای رسیدن به این پست‌ها تلاش زیادی بکنند. در این تلاش شعارهایی را مطرح بکنند که مورد پسند توده مردم است.»
> از دیگر ویژگی‌های جامعه ایران روگردانی از حقیقت است
این استاد دانشگاه می‌افزاید:« از طرف دیگر ویژگی‌ای که جامعه ایران دارد این است که حقیقت را بر نمی‌تابد. مثلا وظیفه یک نماینده مجلس نظارت و قانون‌گذاری است ولی شهرستان‌ها از نماینده مسائل دیگری را مطالبه می‌کنند. و این سبب می‌شود که نماینده دست به تبلیغ بزند و غیر واقع صحبت بکند و چیزی را ارائه بدهد که در حیطه کاری او نیست. وقتی وارد فضای واقعیت شود متوجه می‌شود قادر به عملی کردن شعارهای خود نیست. بنابراین مایوس می‌شود. و در نتیجه یاس کارهای عام المنفعه را فراموش می‌کند. بنابراین اولا تلاش می‌کند در طی این چهار سال صندلی خود را برای چهار سال بعد و حتی سال‌های بعدتر حفظ کند تا مشکلاتش مرتفع شود و وارد منافع شخصی می‌شود.»
> همه ی مجالس شعار انقلابی بودن دادند نه فقط مجلس یازدهم!
نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی با اذعان به این مسئله که:«همه مجلس‌ها شعار انقلابی دادند» یادآور می‌شود:
«مگر این مجلس با مجالس قبل فرق دارد؟ افرادی کاندیدا می‌شدند بعد از تایید شورای نگهبان وارد عرصه انتخابات می‌شدند. این مجلس هم همان است تفاوتی در هویت مجلس نمی‌کند. حالا این مجلس ادعا می‌کند که من انقلابی و ولایت مدارتر هستم و تلاش می‌کنم مشکل را حل کنم. الان صد روز از آغاز به کار مجلس گذشته است کدام مشکل کشور حل شده است؟ اینکه مطرح شد برای خبرنگاران حاشیه درست شده است چون توجه رسانه و خبرنگاران به حواشی است. چون مردم ما هم بیشتر علاقه مند به حاشیه هستند. حاشیه انسان را سرزنده‌تر می‌کند. لذا روی ماشین، حقوق و منزل نماینده خیلی توجه می‌کنند.»
بخشایش اردستانی که خود روزگاری یکی از صندلی‌های سبز بهارستان را در اختیار داشته می‌گوید: «بنده می‌گویم هیچ مشکلی ندارد که این امکانات برای نماینده وجود داشته باشد اما نماینده هم باید وجدان کاری داشته و برای منافع مردم کار بکند. یک قاضی هم تا وقتی پشت صندلی خود راحت نباشد قضاوتش درست نخواهد نبود. نماینده هم باید در ابتدا در حد متعارف از این امکانات استفاده بکند اما در کنار آن به فکر حل مشکلات مردم باشد. و اگر هم در این کار توانا نیست از مشاوره‌های مردمی استفاده کند. یا برای حل این معضل که عده قلیلی به مافیا تبدیل شده و سرمایه دار می‌شود و عده کثیری فقیر روی مسئله مالیات متمرکز شود. و از این اشخاص مالیات تصاعدی دریافت کند تا جامعه را به سمت
تعادل بکشاند.»
> بسیاری از مقامات ما سخنرانان خوبی هستند
وی ادامه می‌دهد:« مردم نگاه می‌کنند که رهبرانشان چگونه عمل می‌کنند. آیا حرف و عملشان یکی است؟ بسیاری از مقامات ما سخنرانان خوبی هستند تا عمل‌کنندگان خوب. در نتیجه جامعه‌ای زنده است اما دچار سرگشتگی و حیرانی می‌شود که چرا چیزی می‌گویند که عمل نمی‌کنند؟ و همین امر موجب می‌شود مردم به حواشی علاقه مند شوند. انقلاب در اثر عوامل رهبری، دین و حضور مردم به وجود آمد.»
> انتخابات آتی ریاست جمهوری نیز جولانگاه شعارهای انقلابیگری است!
احمد بخشایش اردستانی گریزی هم به انتخابات ریاست جمهوری پیش رو زده می‌گوید: «در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو نیز کاندیداها ترجیح می‌دهند با همین عوامل پیش روند. چون شعارهایی که متناسب با فطرت انسان باشد همیشه توسط مردم ساده دل و بی‌آلایش پذیرش می‌شود. بنابراین طبیعی است که در آینده هم کاندیداها از شعارهایی استفاده بکنند که شعارهای متناسب با انقلاب اسلامی باشد ولی در عمل مشخص نیست که آیا به این موارد عمل بکنند یا خیر. مثلا وقتی آقای روحانی مطرح می‌کنند که من از داخل ماشین افکار مردم را سنجش می‌کنم عملاً دارند بسیار توهین به شعور مردم می‌کنند.»
> قبل از انتخابات بسیار آرمانی و رویاپردازانه فکر می‌کردم
این استاد دانشگاه با نگاهی به گذشته و زمانی که خود ردای نمایندگی مجلس پوشید می‌گوید:« قبل از انتخابات بسیار آرمانی و رویاپردازانه فکر می‌کردم. اما وقتی وارد مجلس می‌شویم می‌بینیم که مجلس
حد و حدودی دارد که در آن محدوده می‌توان برای مردم کاری انجام داد. اگر همین حدود را رعایت بکنیم خیلی از مشکلات مردم حل می‌شود.»
> مقامات انتخابی برعکس مقامات انتسابی نیازمند ارتباط با مردم هستند
نماینده اسبق مجلس در پایان خاطرنشان می‌سازد: «جمهوری اسلامی حاصل خون شهدا است. یک عده‌ای باید کمک کنند نباید که همه عقب بنشینند. انسان هر چه جلوتر می‌رود پخته‌تر می‌شود مسلما بنده بازهم وارد انتخابات می‌شوم به شرط آنکه مردم رای بدهند. ولی اگر بعد چند بار رفتن رای نیاورم دیگر کنار بکشم. من کارآمدم اما شاید رای‌آوری خوبی نداشته باشم. بنابراین ممکن است مایوس شوم و دیگر نروم. مثل کسانی که عنوان می‌کنند سواد داریم اما تست زن‌های خوبی نیستیم. نماینده شدن دو قسم دارد ابتدا اینکه توانایی‌های ذاتی داشته باشی، مطالعات خوب داشته باشی و مردم هم تشخیص بدهند و دوم رای‌آوری است. مردم به دنبال افرادی هستند که راحت الحلقوم و سهل الوصول باشند و بتوانند با آنها ارتباط برقرار بکنند. مقامات انتخابی برعکس مقامات انتسابی نیازمند ارتباط با مردم هستند.»
وی ادامه می‌دهد: «جامعه همانند دریا است و زواید خود را کنار می‌زند و چون جامعه پویا است کم کم شعارها و افراد توانا را تشخیص می‌دهد. باید کاری کرد که جامعه باز شود و گردش نخبگی به وجود بیاید. گردش نخبگی در دولتمردان درنمایندگان. این نادرست است که مثلا یک شخص 8 سال رئیس قوه قضائیه باید باشد خب اگر نمی‌تواند کارایی داشته باشد باید خودش محترمانه کنار بکشد. همین‌طور در مورد رئیس جمهور و وزرا. و جامعه هم به این سمت‌وسو حرکت می‌کند. جامعه باید به سمت نخبگان خود حرکت کند.»
از اردستانی می‌پرسیم:«قانون اساسی برای قوه مقننه اختیارات و وظایفی را تشریح کرده است اما از اول مجلس یازدهم شاهد مسائل عجیبی هستیم مثلا به جای استیضاح آقای زنگنه به روسای قوا نامه می‌نویسند که ایشان را برکنار کنید. یا بدترین انتقادات را برای رئیس جمهور می‌گویند اما وی را به مجلس نمی‌کشاند. چرا مجلس از پتانسیل‌های قانونی خود، روانی و تبلیغی استفاده می‌کند تا قانونی؟»
این نماینده ی اسبق مجلس می‌گوید: «چون خود مجلس متوجه شده است که دو نوع تصمیم‌گیری دارد. تصمیم‌گیری روی پرده و تصمیم‌گیری پشت پرده. شاید مجلس احساس کرده در استیضاح آقای روحانی رهبری راضی نباشند چون ایشان ترجیح می‌دهند دوره آقای روحانی تمام شود. اگر مجلس مثلا ایشان را استیضاح کند ایشان میگوید که مقام‌های انتصابی اجازه کار به من را ندادند. و با توجه به تقسیم‌بندی جامعه به دو طیف اصولگرا و اصلاح‌طلب در مردم حالتی از خشونت به وجود بیاید و منجر به تنش شود.»
وی تاکید می‌کند:« مسئله دوم این که مجلس جدید احساس می‌کند سران سه قوه‌ای که شکل گرفته حق مجلس را ضایع می‌کند. لذا عکس العمل نشان می‌دهد و می‌گوید سران سه قوه شما ایشان را برکنار کنید چون از زیر بار ما کنار رفته‌اید یعنی حق ما را از بین می‌برید و اگر بخواهیم حق خود را اعمال کنیم شما اقدام دیگری می‌کنید و ما از این وضعیت ناراضی هستیم. مسئله سوم این که مجلس با پیروی از مقام رهبری می‌خواهد دولت تا پایان مسیر حرکت کند چون اگر یک وزیر دیگر را بیاندازد باید کل دولت مجددا تاییدیه بگیرد و اگر استیضاح رئیس جمهور را انجام دهد شش ماه آینده مدت کمی است که بخواهد اقدامی انجام دهد. راه حل این است که خود آقای روحانی وقتی می‌بیند کاری از او ساخته نیست استعفا بدهد و چون مجلس با شعار انقلابی شعاری که مردم دوست دارند جلو آمده است از این طریق وارد می‌شود و اگر نه انقلابی به شعار نیست به عمل است.»