پاسخ ناگویی حتی به وزیر کابینه

این که وزیر گلایه مندانه با سپهبد شهیدقاسم سلیمانی درددل کرده است و از ناملایمات گفته، یک بخش ماجرا است اما این که پرسیده بر سر آن یک میلیارد یورو/دلار چه آمد اما نه از دیوار صدایی شنیده شد نه از هیئت دولت و شخص رئیس جمهور، همان بخشی است که خیلی کوتاه بدان خواهیم پرداخت.
نه امروز و دیروز که از همان حوالی92 که روحانی با استفاده از سبد رای اصلاح‌طلبان، پاستورنشینی اختیار کرد، همواره و همه جا گفته و نوشته‌ایم که تبعات با مردم حرف نزدن، ناپاسخگویی، بی‌توجهی به رسانه و نظائر این به قدری زیاد است که شاید جبران ذره‌ای از آن نیز غیر ممکن باشد. این روزها که دولت به تنهایی مورد هجوم دوست
و دشمن و موافق و مخالف و همراه و منتقد قرارگرفته شاید به خوبی بتوان فهمید که وقتی می‌گفتیم با مردم حرف بزنید، وقتی می‌نوشتیم به سوالات پاسخ بدهید، وقتی داد می‌زدیم رسانه را له نکنید و کم لطفی و بی‌توجهی را به رسانه تحمیل نکنید، آن روزها که می‌نوشتیم از پاسخ ناگویی ضرر خواهید کرد دقیقاً به همین روزها اشاره داشتیم واگرنه روحانی همه ی آمدن و رفتنش 8 سال است و رسانه در این سرزمین حداقل تاریخی حداقل 150 ساله دارد!
خیلی گوشِ جان سپردیم به صبا که نسیمی با خود پاسخی درخور بیاورد به دغدغه مندی وزیر به پرسشی که در لفافه پرسیده بود


از عزل نشدنش مطمئن بودیم چون داستان حدنصاب، داستان برحذردارنده‌ای است اما این که به او نیز چون رسانه و منتقدان
کم توجهی شود و پاسخی دریافت نکند را دیگر در رویاهای دست نیافتنی خود نیز نمی‌دیدیم!
خیلی به دنبال اطاله ی سخن نیستیم فقط خواستیم خدمت دکتر نمکی معروض داریم که ما به این شیوه که از 92 مرسوم است عادت داریم و شما را درک می‌کنیم امیدواریم شما نیز ما را درک کنید و اما آقای نمکی و آقای دولت ناپاسخگو!
وقتی مردم و افکار عمومی ادامه ی این روند یعنی از این گوش شنیدن و آن گوش به در کردن را می‌بینند، فقط خواهند گفت دولتی که با وزیر کابینه و یکی از مهم‌ترین وزرای کابینه این چنین رفتاری پیشه سازد پس قطعاً تکلیف رسانه‌ها و مردم از همیشه روشن‌تر است. آن رفتار دولت با منتقدین و رسانه و وزیر کابینه دقیقاً پاسخی جز افزایش بی‌اعتمادی در بین مردم به دنبال
نخواهد داشت!