مجلس یازدهم و انتخابات 1400

در طول انقلاب مواردی بوده که مردم در اثر ناراحتی از وضع موجود کشور کمتر پای صندوق رای رفته‌اند و ناراحتی خود را از طریق عدم شرکت در انتخابات نشان داده‌اند اما هربار که چنین اتفاقی را شاهد بودیم نتیجه بدتر از گذشته شد. اگرچه حق با مردم است و انتظار آنها برای بهبود شرایط صحیح است اما در انتخاب روش برای بیان ناراحتی خود نتیجه عکس گرفته‌اند. یکبار در مجلس هفتم وقتی تعداد زیادی از نمایندگان مجلس ششم رد صلاحیت شدند مردم پای صندوق رای نرفتند، مجلس اصوگرایی تشکیل شد، تصمیماتی گرفت که حتی تا امروز نیز آثار آن وجود دارد. به عنوان نمونه حذف ماده چهار قانون برنامه پنج ساله چهارم بود که در دولت اصلاحات پیش‌بینی شده بود که سالانه ده درصد بر قمیت حامل‌های انرژی افزوده شود تا بتوان از درآمد آن به طبقات ضعیف جامعه رسیدگی کرد و تامین اجتماعی نیز تقویت شود. اما مجلس هفتم به محض آغاز به کار این موضوع را از قانون حذف کردند که آثار منفی آن را سال گذشته دیدیم که دولت مجبور شد به یکباره قیمت بنزین را سه برابر کند و اتفاقات ناگوار برای کشور رقم خورد. بنابراین مردم از نرفتن پای صندوق رای ضرر کردند. یکی دیگر از این موارد نیز اسفند سال گذشته بود که به دلیل وضع نامطلوب اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مردم مشارکت پایین‌تری را در انتخابات داشتند که نتیجه آن مجلسی ضعیف با رای حداقلی بود که حالا شاهد هستیم نمایندگان این مجلس در عرض حدود چهار ماه چه اخبار نگران کننده‌ای از مجلس به بیرون مخباره می‌کنند. بنابراین با توجه به اینکه در کشور به شکل واقعی احزاب نداریم مردم ابراز ناراحتی خود را از طریق شرکت نکردن در انتخابات نشان می‌دهند اما باید توجه داشت این روش نتیجه عکس می‌دهد اکنون بخواهیم یا نخواهیم مجلسی روی کار آمده و تا چهار سال برای کشور تصمیم می‌گیرد که تبعات آن تا سال‌ها می‌ماند. هر روز با نگرانی اخبار را دنبال می‌کنیم که مبادا یک تصمیم یا خبر نگران کننده‌ای از مجلس برسد. درچنین وضعیتی دیگر فرقی نمی‌کند چه رای داده باشیم یا مشارکت نکرده باشیم اثرات منفی تصمیمات مجلس بر زندگی همه دیده خواهد شد. کما اینکه می‌شنویم مجلس به دنبال این است که بخشی از اختیارات خود را به شورای نگهبان بدهد، یا طرحی برای قانون انتخابات ریاست جمهوری تصویب کردند که بسیار بد بود و به جای راهگشا بودن بر مشکلات می‌افزاید. وعده آنها برای بهبود شرایط اقتصادی نیز ممکن نشده و تنها شاهد هستیم نیازهای نمایندگان از جیب ملت در حال تامین شدن است. بنابراین اگر قرار است مانع این روند شویم تنها راه این است که مردم با صندوق رای آشتی کنند و در انتخابات 1400 با مشارکت خود فردی کارآزموده را انتخاب کنند که بتواند مقابل تصمیمات نامعقول مجلس یازدهم در سال‌های آتی ایستادگی کند. بنابراین لازم است واقعیت‌های مجلس یازدهم و جریان اصولگرایی بازگو شود تا مردم تصمیم مناسب را برای 1400 بگیرند. برای بیان واقعیت‌های جامعه بهترین مسیری که می‌تواند طی شود این است که دولت و شخص رئیس جمهور از آنچه تجربه کرده بگوید، اینکه چرا وعده‌هایی که داده است عملی نشده است. مردم ایران مردمی آگاه هستند اما از پشت پرده‌ها خبر ندارند آقای روحانی باید از پشت پرده‌ها و دلایل ناکامی بگوید هرچند که برای تو تبعاتی خواهد داشت اما بهتر است رئیس جمهور این هزینه را بدهد و واقعیت‌ها را بازگو کند.