مشکلات بدون وحدت و همگرایی حل نمی‌شود

جامعه مشکلاتي ساختاري دارد که هيچ‌يک ارتباطي با آمريکا پيدا نمي‌کنند و طبيعتا بخشي مشکلات قانوني و بخشي مشکلات نظارتي است که در اين موضوع تفاوت‌هاي بينشي و تفاوت‌هاي راهبردي نيز ديده مي‌شود همچنين درگيري‌هاي جناحي نيز مطرح است. بخش بزرگي از مشکلات ما ارتباطي با تحريم و مشکلات ما و آمريکا ندارد و به رانت‌ها و اختلاس‌ها و فساد‌هاي داخلي مرتبط است. تحريم‌ها نيز چه بخواهيم و چه نخواهيم روي زندگي مردم جامعه تاثيري محسوس دارد، از اين رو در فضاي افکار عمومي به اين صورت است که تحريم‌ها باعث فشارهاي اقتصادي است. البته اگر به سال‌هاي ابتدايي دولت آقاي روحاني و برجام برگرديم و کشور بتواند با فروش نفت هزينه‌هاي خود را تامين کند قطعا از فشارهاي اقتصادي ناشي از تحريم‌ها کاسته مي‌شود اما مشکلات ناشي از عدم مديريت صحيح و کارآمد و مشکلات قانوني و زيرساختي همچنان وجود دارند و ربطي به غرب ندارند و حتي با بهبود روابط ايران با غرب نيز اين مشکلات همچنان بر سر جاي خود هستند و ناکارآمدي و ضعف‌هاي حاصل خود را همچنان نشان خواهد داد. افکار عمومي فکر مي‌کنند با تغيير رئيس‌جمهور در کاخ سفيد و با آمدن بايدن فشار تحريم‌ها از دوش اقتصاد ايران برداشته مي‌شود. به نظرم بخشي از اين تصور قابل بحث است ولي بخش بزرگي از وعده‌هاي دموکرات‌ها که در جامعه ما منعکس شده بزرگ‌نمايي است و حتي در صورت حضور بايدن سياست‌ورزي در کوتاه‌مدت جواب نخواهد داد؛ همانطور که ديديم مساله برجام در طول مدت زيادي به سرانجام رسيد اما از نظر فضاي رواني جامعه تصور مي‌شود با آمدن بايدن آمريکا به برجام برمي‌گردد و تحريم‌ها کاسته مي‌شود و فشار محسوس اقتصادي از بين مي‌رود. اما بايد بدانيم مشکلات ساختاري کشور ايران با اين تغييرات رفع نخواهد شد. در جامعه توسط نخبگان و اقشار دلسوز نسبت به اين آسيب‌ها هشدارهايي داده شده است و گفته شده اگر اين آسيب‌ها برطرف نشوند به ابرچالش و مساله تبديل مي‌شوند. درهم‌تنيدگي موجب مي‌شود سرمايه اجتماعي آسيب ببيند و نااميدي گسترش پيدا کند و بحران‌هاي اجتماعي را با خود به همراه داشته باشد. دانشگاهيان و سياستمداران و اقتصاددانان به دفعات در مورد اين مسائل بحث کرده‌اند. در مورد راه‌حل‌ها بايد با نگاه‌هاي متفاوت ورود کرد. راه‌حل‌ها نيز متنوع است. مهم‌ترين راه‌حل که تجربه جهاني مثبتي دارد و در ايران نيز مصداق پيدا مي‌کند انجام اقداماتي است که به انسجام اجتماعي کمک کند و به افزايش سرمايه اجتماعي کمک کند. دلايل و راهکارهاي رسيدن به انسجام اجتماعي بحث شده و در مورد تقويت و بازگرداندن سرمايه اجتماعي گفت‌وگو شده است. اگر اين مساله رخ ندهد سرريز آن ابعاد مختلفي خواهد داشت و مشکلات متعددي براي حاکميت و اجتماع ايجاد مي‌کند. بايد وحدتي نسبي ايجاد کنيم ما با چند مساله اساسي روبه‌رو هستيم. نخبگان و جامعه بايد متقاعد شوند و اين کار با مشارکت و همگرايي و نه واگرايي صورت بگيرد. بايد مسئولان و مردم دريافت روشني پيدا کنند و بدانند که حل اين مسائل مهم هستند و براي حل آن عزمي ايجاد شود تا در نهايت در بسته‌هاي روشن و با زمان‌بندي‌هاي واضحي به نتيجه برسيم. ما همچنان در درک شرايط خطيري که با آن مواجهيم با غفلت رفتار مي‌کنيم، چرا که اين مشکلات به همگرايي چند ده برابر نياز دارد و ما هر چند وقت يکبار در رسانه‌هاي رسمي و در شبکه‌هاي اجتماعي در موضوعات مختلف مي‌بينيم که از همگرايي و وحدت لازم برخوردار نيستيم و بدون اتفاق و وحدت و همگرايي مشکلات و مسائل ما سر جاي خود باقي مي‌مانند.