تسلط موسيقايي مقبوليت اجتماعي

آوردن موسيقي اصيل غيرضربي به درون توده‌هاي مردم؛ اين مهم‌ترين دستاورد استاد محمدرضا شجريان در طول سال‌هاي كار هنري ايشان بود. آواز (موسيقي غيرضربي رديفي) ايراني كه يكي از شاخص‌هاي ويژه اين موسيقي پر رمز و راز قديمي است، پيش از آن، بيشتر مختص كساني بود كه در مورد موسيقي اطلاعات تخصصي داشتند. به عبارتي، شنيدن و لذت بردن از آواز و موسيقي غيرضربي رديفي تا قبل از آن، منحصر به خواص بود و آنهايي كه موسيقي را در معناي خاص كلمه مي‌شناختند. استاد شجريان آواز را به درون توده‌هاي جامعه به خصوص توده‌هاي جوان‌تر برد. جوان‌ترهاي جامعه آواز را با استاد شجريان به عنوان يك بخش مهم موسيقي شناختند و توانستند از آن لذت ببرند و حتي تا اندازه‌اي آن را بياموزند. نكته ديگر آن بود كه استاد شجريان با استادان زيادي در زمينه ادبيات و شعر، رفت و آمد داشت و همين موجب شد شعرهاي انتخابي ايشان براي اجراهاي گوناگون، هر كدام به نوعي مناسبتي با وقايع روزگار خود و مردمان اين سرزمين داشته باشند. در واقع استاد محمدرضا شجريان، صداي گوياي مردم و بيان‌كننده دردها، شادي‌ها و به‌طور كلي احساسات و نياز‌هاي مردم روزگار خود شدند. 
اين سعادتي است كه نصيب ايشان شد و در كنار جايگاه والايي كه به لحاظ هنري دارند، از جهت مردمي بودن و دغدغه جامعه داشتن هم همواره نزد مردم ايران عزيزند.  دامنه كاري استاد شجريان هم دامنه وسيعي است. ايشان گذشته از همكاري با استادان بزرگ هم‌دوره خود، بعدها با جوان‌ترها هم كار كردند. كار با اركستر گل‌ها و تصانيف مردمي هم بخشي از كارنامه ايشان است. كارنامه‌اي وسيع و پروپيمان كه از ايشان هنرمندي محبوب و تمام‌عيار ساخته است. يكي از ويژگي‌هاي كار استاد شجريان علاوه بر خواندن ترانه‌ها و تصنيف‌هاي معاصر، اجراي بخش زيادي از ترانه‌هاي قديمي بود كه خواننده‌هاي هم تراز و هم عصر ايشان به آن بسيار كمتر مي‌پرداختند و يا اصلا نپرداخته بودند. 
اين يك ويژگي بسيار بارز ايشان در احيا كردن تصنيف‌ها و ترانه‌هاي قديم بود. ايشان آواز را به ميان جوانان جامعه بردند؛ پيش از آن جوان‎ها از موسيقي غيرضربي و رديفي كمتر لذت مي‌بردند و با آن كمتر ارتباط برقرار مي‌كردند؛ ولي استاد شجريان با تسلط عميق بر گوشه‌هاي مهجور موسيقي و اجراهاي استادانه، موجب شد نسل جوان با موسيقي آوازي پيوندي قابل‌‌ملاحظه برقرار كنند. به نظر من استاد شجريان هنرمند سعادتمندي بودند كه هم با معيارهاي تخصصي هنري و موسيقايي در جايگاه رفيعي قرار مي‌گيرند و هم از جهت اقبال عمومي و جايگاه اجتماعي. به شخصه بر اين عقيده‌ام كه آنچه بيشتر اهميت دارد آن جنبه مردمي شخصيت ايشان است. تسلط موسيقايي و زيبايي صدا و نغمه ساز بسيار مهم‌اند اما در وهله دوم.  همراهي و همدلي با مردم درد كشيده وطن خصلت بسيار ارزشمند ايشان بود. اين خصوصيت موجب شد كه شجريان در قلب و حافظه تاريخي و حافظه عاطفي مردمان خودش جاي بگيرد. تاكنون كمتر هنرمندي اين اقبال را داشته كه تا اين اندازه در روح و جان مردمش نفوذ كند. اين حكايت از آن دارد كه نام شجريان تا هميشه در حافظه ايراني‌ها خواهد ماند.