نباید مردم ناامید شوند

 
 
 
 


در اسفند 98، شاهد قهر کردن مردم با صندوق‌هاي راي بوديم. اميد مي‌رود که حاکميت و دولت رويه خود را در مواجهه با نااميدي مردم تغيير داده و فضا را براي حضور گسترده مردم در انتخابات باز کنند اما اين کار، بس سخت است. مردم تا الان هر آماري که شنيده‌اند و هر وعده‌اي که به آنها داده شد، چندان عملي نشده است و هر روز شاهد افزايش گراني، بيکاري و... هستند. روزانه، هر فشاري که به مردم وارد مي‌شود، هر چه بيشتر مي‌شود، رفاهي براي مردم ايجاد نشده و وضعيت بد‌تر مي‌شود. اگر مسئولان بخواهند مردم را به شرکت در انتخابات و حضور پاي صندوق‌هاي راي تشويق کنند و مردم از اين بابت مطمئن شوند که رئيس‌جمهور آينده، رئيس‌جمهوري مدير، مدبر و دلسوز کشور است، بايد يک‌سري اتفاقاتي بيفتد و مسئولان کاري کنند که مردم اميدوارتر شوند. بايد مصوباتي تصويب شود که زندگي مردم تا حدودي روي روال بيفتد و وضعيت معيشتي‌شان رو به بهبود برود. مسئولان به‌جاي سخنراني و دادن وعده، بايد به‌طور عملي اقدام به بهبود وضعيت مردم کنند. در اين زمينه تا روز انتخابات رياست‌جمهوري بايد اتفاقاتي بيفتد که مردم احساس کنند که مديران و مسئولان صداقت کامل دارند، مانند مردم زندگي مي‌کنند، حقوق‌هاي نجومي نمي‌گيرند، فرزندان‌شان خارج از کشور زندگي نمي‌کنند و... مردم به اينها نگاه مي‌کنند. متاسفانه گاه برعکس اين اتفاق مي‌افتد و مردم هنگامي که اينها را مي‌بينند، روي‌شان تاثير منفي مي‌گذارد. اگر بخواهيم مردم را به روزهاي اول انقلاب که صددرصد در صحنه بودند، برگردانيم، بايد درست عمل کنيم. اين درست کرداري هم بايد در عمل نمايان شود. بنابراين، اگر بخواهيم مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کنيم، مسئولان و دولتمردان بايد به صف ملت بپيوندند، مانند مردم ساده‌زيست بوده و تبعيض و بي‌عدالتي را در جامعه کاهش دهند. بايد به اين نکته هم اشاره کرد که اين اتفاق‌ها در کوتاه‌مدت نمي‌افتد و پروسه‌اي زمانبر دارد. در اين ميان، بسياري مقصر هستند. هم اصلاح‌طلبان مقصر هستند، هم اصولگراها، هم دولتمردان. اصولگراها هم در حد خود تخريب‌هايي انجام دادند. در بسياري مواقع به دولت روحاني کمک نکردند و گاهي اصلاح‌طلبان هم سکوت کردند. همه اين موارد دست به دست هم داده و مردم را نااميد به اصلاح اين روش‌هاي نارسا کرده است.