نامی نامیرا در تاریخ ایران نامی نامیرا در تاریخ ایران

نامی نامیرا در تاریخ ایران نامی نامیرا در تاریخ ایران مصطفی ایزدی مگر می‌توان دست به قلم بود یا دارای احساس انسانی بود و در مرگ هنرمندی بزرگ و انسانی سترگ چون استاد شجریان ننوشت و نگفت؟ محمدرضا شجریان پرجاذبه‌ترین هنرمند معاصر کشورمان و شاید هم تاریخ ایران بود. در ایران معاصر هنرمندان فراوانی در رشته‌های گوناگون هنر و ادبیات زیسته‌اند، اما بر حسب نظر اساتید نام‌آشنای علم و ادب و هنر، هیچ‌کس در مقام عزت و جاذبه عام و فراگیر به پای استاد بزرگ آواز ایران، بلکه اقالیم فارسی‌زبان نمی‌رسد. خیلی‌ها می‌آیند، می‌روند و سال‌هایی چند یادی از آنها می‌شود، اما بعضی‌ها چراغ نام و یادشان خاموشی ندارد. تا هنر هست، تا شعر هست، تا شجاعت هست، تا شرف و انسانیت هست، تا روح پراحساس انسان‌های معناخواه هست، صاحبان اصیل این ارزش‌های والای بشری هم هستند. اینان در طول زمان تا مرز بی‌نهایت زنده و جاویدان‌اند. مگر قابل تصور است روزی فرارسد که نامی از فردوسی و مولوی برده نشود، نام حافظ، سعدی، فارابی و خیام، ابن‌سینا و ابن‌حیان، نیما و و دیگرانی که فرهنگ‌ساز ایران بوده‌اند، بر زبان‌ها و قلم‌ها جاری نشود؟ و چنین است نام پرشکوه محمدرضا شجریان.
او یادگار عصر ماست برای تاریخ نامیرای ایران و تاریخ همه پارسیان که بر بنیاد‌های استوار ادب و هنر فارسی قرار دارد؛ از امروز تا زمانی که این زبان و فرهنگ پابرجاست. یقین داریم روح او مورد استقبال ارواح پاک بزرگان فکر و فرهنگ این ملت قرار می‌گیرد. به قول یکی از اندیشمندان متدین: اگر حافظ امروز زنده بود لبان شجریان را غرق بوسه می‌کرد. این فرد عارف به مناسبت درگذشت مرحوم شجریان گفته است: هر وقت ایشان را مشاهده کردیم، در ملکوت مشاهده کردیم. دارایی‌های ایشان را می‌دیدیم که مردم را می‌برد به ملکوت... . خدا درجات ایشان را عالی کند و این آثار خیری که ایشان از خود به جای گذاشت و آن مضامینی که خدا استاد شجریان را واسطه قرار داد که دیگران را ببرد در ملکوت، حفظ بفرماید.