روزنامه آفتاب یزد
1399/07/24
دوران پسا زنگنه؛ دغدغه بزرگ صنعت نفت ایران
آفتاب یزد- گروه اقتصادی: وزیر نفت کنونی جمهوری اسلامی ایران سالهاست موتور محرکه اقتصاد نفتی ایران را در دست دارد و این در حالی است که چهرههای فراوانی در وزارت نفت آمده و رفتهاند اما هنوز نتوانستهاند از پس همه حواشی آن بر آیند چون در هر صورت اداره این وزارتخانه مهم در کشوری که اتکای شدید به منابع نفتی دارد و تحریمهای سنگین دو سال اخیر نفس اقتصادمان را به شماره انداخته است؛ بیش از پیش هویداست! و شاید برای همین هم باشد که وقتی این وزیر کارکشته و سرد و گرم روزگار چشیده در حاشیه مراسم اهدای 141 دستگاه کمک تنفسی ویژه بیماران کرونایی از طرف وزارت نفت به بیمارستانهای مناطق نفتی که با حضور وزیر بهداشت انجام شد در پاسخ به اینکه «آیا کاندیدای ریاست جمهوری میشوید؟»، گفت: «پیشتر هم گفتم با پایان این دوره دیگر هرگز وارد کار دولتی نخواهم شد، البته بازنشستگی سیاسی معنا ندارد.» آشکارا تیتر برگزیده خبرگزاری تسنیم وابسته به جریان مخالف زنگنه شد تا شاید خیال دلواپسان حضور مدیر مقتدری در قامت او را راحت کرده باشد! اما آیا به راستی غیبت اجتنابناپذیر چنین وزیری که برای او با وجود انواع آزمون و خطاهای ابتدای کارش در مجموعه جهاد سازندگی و سپس سایر عرصهها هیجانانگیز است یا نگران کننده!؟ البته نه اینکه او باید مادام العمر وزیر بماند اما یک امر میتواند برای اقتصاد متکی به نفت و انرژی ایران مهم و حتی برابر با مرگ و زندگی باشد و آن مخاطره نبود مدیران جوان یا حتی با سن مدیریتی متوسط است که در این دو امدادی ادامهدهنده قرص و مطمئن بازار نفت ایران در چالشها و فراز و نشیبهای توفانی باشد.در واقع وقتی سیدباقر مرتضوی مدیرکل بهداشت، ایمنی و محیط زیست (اچاسیی) و پدافند غیرعامل وزارت نفت مرداد ماه امسال از ضرورت تربیت حداقل ۵۰۰ نیروی متخصص فرمانده صحنه در صنعت نفت خبرداد، باید این را هم مورد توجه قرار داد که فرمانده بعدی نفت ایران باید امروز تحت تدابیر ویژه در حال آموختن مهمترین راهکارهای دیپلماسی نفتی در کنار اشراف به مسائل فنی طلای سیاه ایران باشد. چرا که نفت نهتنها عامل بسیار تعیینکنندهای در عملکرد اقتصاد ایران، بلکه فراتر از آن همواره عنصری غالب در شکلگیری رفتار دولتها، تحولات سیاسی و اجتماعی و روابط بینالملل بوده است. ایران معاصر، بخش عمدهای از زیرساختها و رفاه خود را وامدار نفت است؛ ولی از سوی دیگر، بسیاری از معضلات و مشکلات کشور نیز محصول نقشآفرینی بیقاعده این ثروت باارزش زیرزمینی در معادلات اقتصادی و سیاسی است. نگاهی کوتاه به ارتباط نفت با اقتصاد ایران از برخی ابعاد گویای محسوس این حساسیت در تربیت یک مدیر تراز اولی در قدو قامت زنگنه با مشورت و آموزش که حتی بالاتر از استاد کارایی داشته باشد امری اجتنابناپذیر خواهد بود.
«سهم نفت در بودجه عمومی» یکی از این ارتباطات ویژه نفت و اقتصاد ایران است. به ویژه اینکه درآمدهای نفتی به ویژه در نیمقرن گذشته، سهم عمدهای در بودجه عمومی و تامین مالی مخارج دولت داشته است. نسبت درآمدهای نفتی دولت به کل مخارج جاری و عمرانی، به طور میانگین از سال 1350 تا 1397 برابر با 46 درصد بوده است. سهم بالای نفت در بودجه عمومی تا دورههای اخیر و پیش از حلقه سفت و سخت تحریمهای علیه جمهوری اسلامی نیز ادامه یافته است؛ به طوری که این سهم طی 20سال گذشته بیش از 41درصد بوده است. تا جایی که سهم درآمدهای نفتی در تامین مخارج دولت، تحت تاثیر عوامل مختلف، در میانه دهه 60 و میانه دهه80 کمتر از سایر دورهها و در میانه دهه 50 و اوایل دهه80 بیش از سایر دورهها بوده است. از زمانی که صادرات نفت و بهتبع آن درآمدهای نفتی ابعاد معنیداری یافته است، در تمامی دورهها نهتنها مخارج عمرانی دولت که حتی هزینههای جاری نیز وابسته به درآمدهای نفتی بوده است. درآمدهای نفتی، همواره نقش تعیینکنندهای در رفتار مالی دولتها و ساختار بودجه عمومی داشته است.
در این میان «سهم نفت در تولید ناخالص داخلی» هم یکی از معیارهای سنجش سهم نفت در اقتصاد، اندازهگیری سهم مستقیم ارزش افزوده فعالیت استخراج و تولید نفت خام، گاز و فرآوردههای نفتی از کل تولید ناخالص داخلی است.
سهم مستقیم فعالیت استخراج نفت و گاز در تولید ناخالص داخلی طی زمان نوسان بسیاری داشته است. بیشترین سهم ارزش افزوده بخش نفت از تولید ناخالص داخلی مربوط به دوره 1352 تا 1355 خورشیدی است که در آن دوره میانگین سهم نفت در تولید ناخالص داخلی برابر با 39درصد بود. کمترین سهم نیز مربوط به دوره 1365 تا 1368 است که سهم مذکور به 5درصد کاهش یافت.
فارغ از نوسانات بسیار زیاد، سهم ارزش افزوده بخش نفت از کل تولید ناخالص داخلی کشور به طور میانگین طی 60سال گذشته در حدود 18درصد و طی 10سال گذشته در حدود 16درصد بوده است.
با وجود تمام این مستندات و سایر ارزشهای نهفته ثروت نفت برای ایران، حتی در صورت تغییر سهم اقتصاد ایران به اقتصاد غیرنفتی در سالهای آینده، از اهمیت تاثیرگذار استراتژیک آن کاسته نخواهد شد. لذا تربیت حرفهای چند گزینه خوشاستعداد، متعهد، متخصص، متعهد و دارای قابلیتهای متعدد دیگر مانند دیپلماسی نفتی و... آن هم زیر نظر یک وزیر خبره چون زنگنه ضروری مینماید. شاید مرور فقط چکیدهای از تجربیان زنگنه خود گویای هزینه کلانی است که در نظام صرف بروز و ظهور چنین وزیری شده است. پس حق مطلب در آن است که خود وی نیز نقش موثری در ساختن و معرفی یک وزیر شایسته داشته باشد.
> نبض حیات نیمه جان اقتصاد ایران نفتی در دست چه کسی است!؟
بیژن نامدار زنگنه (زاده ۳۰ شهریور ۱۳۳۱ کرمانشاه) سیاستمدار، کارشناس انرژی، مدرس دانشگاه و مدیر ارشد اجرایی ایرانی و وزیر نفت ایران است. او همچنین از اعضای هیئت علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی و دانشگاه تهران است که فعالیت سیاسی خود را از سال ۱۳۵۹ در کابینه محمدعلی رجایی، در جایگاه معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز نمود در دولتهای سوم و چهارم؛ ۵ سال وزیر جهادسازندگی و یک سال نیز وزیر نیرو بود. در کابینه اکبر هاشمی رفسنجانی؛ ۸ سال بهعنوان وزیر نیرو فعالیت کرد و در دولتهای هفتم و هشتم؛ ۸ سال عهدهدار وزارت نفت بود. او در دولت یازدهم به ریاستجمهوری روحانی برای یک دوره ۴ساله دیگر نیز، وزیر نفت ایران بود. وی هماکنون در دولت دوازدهم، کماکان عهدهدار وزارت نفت ایران است. زنگنه به جهت سابقه طولانی در مدیریت کلان اجرایی و ۲۶ سال حضور در وزارتخانههای متعدد در دولتهای سابق به «شیخ الوزراء» مشهور است. وزیری که او را موفقترین وزیر نفت ایران در توسعه و جذب سرمایههای خارجی در صنایع نفت و گاز ایران میدانند. در واقع شاید به جرات بتوان گفت نبض حیات نیمه جان اقتصاد ایران نفتی در دستان او بوده است؛ آن هم در اوج بیسابقهترین تحریمهای نفتی علیه جمهوری اسلامی ایران!
همزمان با شروع بهکار بیژن زنگنه در وزارت نفت دولت یازدهم، زنگنه با استقرار تیم مدیریتی خود در وزارت نفت و شرکتهای تابعه، طرح
افزایش تولید نفت را آغاز نمود که با اجرایی شدن برجام و برداشته شدن موانع صادرات و فروش نفت، در مدتی کوتاه، بهطور روزانه یک میلیون بشکه، به تولید نفت خام کشور افزوده شد. در خرداد ۱۳۹۵ تولید نفت خام ایران بیش از 8/3 میلیون بشکه در روز اعلام شد و متوسط صادرات روزانه نفت خام از مرز 2میلیون بشکه عبور کرد. از ابتدای فعالیت دولت دوازدهم تاکنون، بهرهبرداری همزمان از 5 فاز پارس جنوبی، بهرهبرداری از سه میدان مشترک نفتی در منطقه غرب کارون با ظرفیت ۲۲۰هزار بشکه در روز، افتتاح ۱۲مجتمع پتروشیمی با ارزش درآمدزایی بیش از 6میلیارد دلار در سال، همچنین بهرهبرداری از فاز نخست پالایشگاه ستاره خلیج فارس بهعنوان بزرگترین پروژه بنزینسازی کشور (پس از ۱۰ سال) از عملکردهای وزارت نفت تحت مدیریت بیژن زنگنه بهشمار میگردد. و وزارت او بر پولسازترین وزارت کابینه هم باعث نشد تا در بررسی فهرست اموال وزرای دولت روحانی در قوه قضائیه، زنگنه، وزیر نفت دولت جایگاه کم ثروتترین وزیر کابینه دولت روحانی را از دست بدهد! کما اینکه بیارتباط نبود که محمدعلی ابطحی، در استاتوس فیسبوکی خود در 7 اسفند 92 با اشاره به بررسی لیست اموال وزرای دولت روحانی در قوه قضائیه که زنگنه وزیر نفت دولت را کمثروتترین وزیر کابینه دولت روحانی دانسته است. به طعنه علیه دشمنان خونی شیخ الوزرای دولت نوشت: «شنیدم که وقتی وزرای دولت آقای روحانی، لیست اموالشان را بنابر قانون به قوه قضائیه دادهاند، بعضیهاشان خیلی پولدار بودهاند. اما کمثروتترینشان گویا آقای زنگنه، وزیر نفت بوده است که قبلا هم 8 سال وزیر نفت بوده. در جیبش را بسته که زبانش دراز است.» (خبرآنلاین) و همین وزیر در سال ۱۳۹۸ به عنوان یکی از مشاهیر کرد در کنگره جهانی مشاهیر کرد که در سنندج برگزار شد، تجلیل شد تا جامعه کردزبانان ایران به وزیر خستگی ناپذیر خود در یکی از پرانتقادترین کابینههای جمهوری اسلامی ایران ببالند.
البته از آنجا که وزیر نفت در برنامه تلویزیونی پایش که ۲۰مردادماه 93 روی آنتن رفت در پاسخ به این پرسش که «آیا میدانید در یک سال اخیر در صنعت نفت به طور متوسط روزانه بیش از یک مدیر تغییر کرده است؟ بدون هیچ واهمهای با اعتماد به نفسی که ناشی از داشتن آمار دقیق در این رابطه است»، گفت: «حالا به فرض اینکه روزی یک مدیر هم تغییر کرده باشد، یک گروه از افرادی که صلاحیت نداشته و بدون بلیت سوار اتوبوس شدند را عوض کرده و افراد با صلاحیت را جایگزین کردیم. مگر قرار است وقتی افراد بیسواد و ناتوان که در شلوغی و هرج و مرج، جایی را گرفتند تا ابد آنجا بمانند. آنها باید جای خود را به افراد با صلاحیت تحویل دهند. وقتی در مجلس بودم تعهد کردم که نفت توسط نفتیها اداره شود و همین کار را نیز انجام دادم. هر روز یکی از بیرون نفت اتفاقی میآمد و رئیس نفت میشد و بعد تمام دوستانش را دور خودش جمع میکرد این گونه که نمیشود زندگی کرد. امروز فردی مدیریت میکند که سابقه دارد، نه اینکه یک تعداد گروهبان جای بالاتر از خود بنشینند.» و شاید در همین جا بتوان به عمق نگرانی مدیران کنونی بدنه وزارت نفت از فردای روز خداحافظی بیژن نامدار زنگنه از وزارت نفت در کابینه بعدی پی برد! آیا وزیر نامدار و کارآمد دیگری در این وزارتخانه بسیار استراتژیک مستقر خواهد شد یا عرصه برای بازگشت مدیران بیسواد و ناتوان همچون دوران محمود احمدینژاد به این وزارت باز خواهد شد!؟
سایر اخبار این روزنامه
آیا داعش به منطقه بازگشته است؟!
توضیح وزارت امور اقتصادی و دارایی در مورد گزارش آفتاب یزد
ممنوعیتهای دیرهنگام سفر
دوران پسا زنگنه؛ دغدغه بزرگ صنعت نفت ایران
چهرههای نه چندان جذاب
عوامل خودکشی
رقصنده در تاریکی!
شهردار دوچرخه سوار
لاشخورهای آدم نما
بازارگردانان خوب رُل بازی نمیکنند!
کودک رفته، مادر سوگوار