ویژگی نماینده مدیران مسئول

ویژگی نماینده مدیران مسئول نعمت احمدی- ‌‌حقوق‌دان دو روز به انتخاب نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت بر مطبوعات باقی مانده است. نماینده‌ای که باید سرنوشت مدیران مسئول مطبوعات و به تبع آن سرنوشت خانواده مطبوعات را نمایندگی کند. حال که نماینده فعلی بعد از 16 سال عضویت مستمر عدم تمایل خود به نمایندگی را اعلام کرده است، مدیران مسئول باید کوشش کنند گزینه مناسبی که جایگاه خود به عنوان نماینده و حافظ منافع مطبوعاتی‌ها را بشناسد، انتخاب کنند؛ امری که در ادوار گذشته از آن محروم ماندند. در گذشته، افرادی انتخاب‌ شدند که بیشتر جایگاه دولتی داشتند تا جایگاه مدیرمسئول مستقل. به گذشته نگاه کنیم؛ افرادی مانند افتخار جهرمی یا همین آقای حسین انتظامی، در کفه ترازو گذاشته شوند. دولتی‌بودن آنان به‌مراتب بر مطبوعاتی‌بودن آنان از این منظر که دست در جیب کنند و حقوق اعضای تحریریه و هزینه سرسام‌آور چاپ، تولید و توزیع را بپردازند، می‌چربد. چه‌بسا آنان در هیچ زمانی دغدغه روشن‌بودن چراغ تحریریه را نداشته‌اند. مدتی قبل روزنامه جهان صنعت در پی چاپ مصاحبه با فردی که بارها خود را عضو ستاد ملی مبارزه با کرونا در جراید معرفی کرده و با اکثر رسانه‌های نوشتاری و گفتاری مصاحبه کرده بود، توسط هیئت نظارت بر مطبوعات با توقف انتشار مواجه شد. پنج عضو از اعضای هیئت نظارت بر مطبوعات، نماینده قوه قضائیه، وزارت علوم، حوزه علمیه، شورای انقلاب فرهنگی و نماینده وزارت ارشاد و دو عضو دیگر، یکی نماینده‌ای از بین وکلای مجلس و دیگری نماینده‌ای از بین مدیران مسئول روزنامه‌هاست. کافی است به دستور صادره از هیئت نظارت بر مطبوعات مبنی بر تعطیلی روزنامه جهان صنعت توجه کنیم. نماینده مدیران مسئول که باید حقوق قانونی مدیران مسئول را به دلیل نمایندگی انتخابی حفظ کند، آیا در این پرونده یعنی توقیف روزنامه جهان صنعت به وظیفه خود عمل کرد؟ به باور نگارنده این ترکیب اعضا باید تغییر کند و تعداد نمایندگان مدیران مسئول اضافه شود. باید به تعداد روزنامه‌ها و نشریات توجه کرد و با تکیه بر وزن مطبوعات نماینده برای آنان تعیین کرد و مهم‌تر اینکه باید نماینده‌ای را جزء کاندیداها معرفی کرد که درواقع نماینده مطبوعات حرفه‌ای و مستقل باشد و نه مطبوعات دولتی که مدیران مسئول این نوع مطبوعات دغدغه روزنامه‌نگاری ندارند. 
دیگر اعضای این هیئت، شغل دولتی دارند و درواقع عضویت در هیئت نظارت برای آنها سمتی حاشیه‌ای است. نماینده مدیران مسئول اگر روزنامه‌داری مستقل باشد، هیچ امکان و موقعیت دولتی‌ای ندارد و همین استقلال باعث می‌شود درد مطبوعات را بیشتر لمس و حس کند. به باور نگارنده نماینده مدیران مسئول باید در هر حال هوادار و پشتیبان مطبوعات و مدیران مسئول باشد. در پرونده جهان صنعت، متعاقب آن دادگاه وقتی وارد موضوع شد، با استقلال رأی، دستور توقیف روزنامه جهان صنعت را کان لم یکن اعلام کرد اما اصلا نباید کار به این‌ نقطه کشیده شود. وقتی از حداقل امتیاز آگهی به روزنامه‌ها خودداری می‌کنند، باید نماینده مدیران مسئول جلوی این نابرابری را بگیرد. وقتی نماینده مدیران مسئول از بین مسئولان دولتی انتخاب می‌شود، یعنی مانعی برای کاندیداتوری مسئول دولتی نباشد، با تأسف وقتی به چنین کاندیدایی رأی بدهند، نوعی تداخل وظایف به وجود می‌آید و نماینده‌ای که اتفاقا مسئول دولتی هم هست، در تقابل با این نمایندگی و وظیفه دولتی خود به سمت کفه سنگین‌تر می‌رود. معاون مطبوعاتی وزارتخانه و حراست و... بی‌تعارف نگاه به صندلی و جایگاه رسمی و استخدامی خود خواهد داشت. سابقه این نوع نگاه را می‌توان در گذشته تصمیمات نمایندگان مدیران مسئول که سمت دولتی داشتند بعینه دید. پرسش این است؛ هم‌اکنون چند مدیر‌مسئول واجد شرایط داریم که در روز بیستم آبان واجد شرایط کاندیداتوری باشند. پرسش دیگر این است؛ این تعداد مدیران مسئول آیا دغدغه انتشار روزنامه دارند یا اینکه اسم آنان بر بالای پروانه‌ای جا خوش کرده است که نمی‌دانیم و نمی‌دانند چگونه منتشر می‌شود، یارانه آن نشریه با توجه به سوابق دیگر نشریات توزیع و تقسیم می‌شود؟‌ تعداد پرسنل نشریه چند نفر است؟ ارتباط کاری بین مدیر مسئول و کسانی که نشریه را احیانا منتشر می‌کنند، از نوع رابطه استیجاری نیست؟ پرسش این است؛ نظارت نمایندگی برای مدیران مسئول، این حق را به اعضای تحریریه روزنامه و نشریات می‌دهد که داوری و اختلاف بین خود و مدیران مسئول را برعهده گیرند. اگر مدیرمسئولی حق و حقوق خبرنگار، عکاس و دیگر اعضای تحریریه را نادیده گفت، آیا نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت می‌تواند مرجعی باشد که اعضای شاکی روزنامه به او رجوع کنند و حداقل از او حمایت بخواهند؟ مطبوعات در ایران در خطوط مختلفی حرکت می‌کنند. تعدادی از مطبوعات وابسته به دولت یا نهادهای دولتی هستند، تعدادی از مطبوعات از سابقه و گذشته‌ای برخوردارند که یارانه به آنان می‌دهد و دغدغه چاپخانه، تحریریه و حتی محل سکونت پرسنل خود را ندارند و با تکیه بر گذشته دوری که نفرات قبلی آنان ایجاد کرده‌اند، بی‌دغدغه روزگار می‌گذرانند. تعدادی از رسانه‌ها بیشتر جنبه آگهی‌پذیری و در نهایت کپی‌پیست مطبوعات چاپ‌شده در اینجا و آنجا را دارند. می‌ماند تعدادی از نشریات که مدیران مسئول آنها فی‌‌الواقع مدیر مسئول هستند؛ از مسئولیت مطالب چاپ‌شده در رسانه تحت مدیریت خود تا تألیف هر گزارش و یادداشتی، از محل اجاره تا چاپخانه و حقوق پرسنل و... . چند نشریه داریم که مدیران مسئول آنها شب‌هنگام با دغدغه هزینه به رختخواب می‌روند و صبح با دغدغه تأمین آن از خواب بیدار می‌شوند و در طول روز ترس آن را دارند که پیکی از گرد راه رسیده دستور توقیف را به او ابلاغ نکند تا شرمنده خانواده نشریه خود نباشد.  او در میدان است که هر مطلب یا نوشته‌ای می‌تواند مین کاشته‌شده در تحریریه روزنامه باشد. به باور نگارنده مطبوعات در شرایط موجود دوباره با اقبال عمومی روبه‌رو می‌شوند که نماینده مستقل و قدرتمندی در هیئت نظارت بر مطبوعات داشته باشند که تنها به فکر میز دولتی نباشد بلکه با قدرت تمام، سینه را در مقابل ناراحتی‌ها از توزیع ناعادلانه یارانه‌ها تا توزیع آگهی‌ها و مهم‌تر از آن در مقابل هر نوع اخطار خارج از قاعده سپر کند. تا روزی که مطبوعات مستقل و حرفه‌ای که نماینده‌ای در هیئت نظارت بر مطبوعات نداشته باشند و به هر علت و دلیل مدیران مسئول به کسی رأی دهند که جایگاه دولتی داشته باشد، در بر همین پاشنه خواهد چرخید. زمانی که به این حقیقت برسیم که در بین اعضای عمدتا انتصابی هیئت نظارت بر مطبوعات، یک نماینده مستقل که به‌صورت حرفه‌ای و با تکیه بر پشتوانه اعضای تحریریه نشریه خود و با درنظرگرفتن استقلال فکری نویسندگان و خوانندگان خود سر پا مانده و متعهدانه انتشار پیدا می‌کند، می‌‌تواند در جایگاه نمایندگی مدیران مسئول همان‌گونه که نشریه خود را بی‌وقفه با وجود همه مصائب و مسائل منتشر می‌کند، حقوق مطبوعات را هم نمایندگی کند. به باور نگارنده آدرس سرراست است. روز بیستم آبان اگر مدیر مسئول نشریه‌ای بودم، به چنین نامزدی رأی می‌دادم.