کلیدواژه مذاکره برای رقابت جناحی

سیدجلال ساداتیان‪-‬ در هفته‌های اخیر شاهد افزایش هجمه‌ها به دولت برسر موضوعاتی مانند گفتگو و مذاکره بوده ایم. در واقع جریانی که مذاکره را به عنوان یک تابو مدنظر قرار می‌داد در شرایط کنونی به نظر می‌رسد به دنبال این است که با انتقاد
از تیم فعلی وزارت خارجه منافع خود را از مذاکرات آتی بدست آورد. در این زمینه برخی انتقادات از تیم مذاکره‌کننده دولت مبنی بر شکست این تیم در دستیابی به نتیجه مطلوب درحالی است که اگر برجام را مصنفانه داوری کنیم پر واضح است که تیم دکتر ظریف توانست نتایج مناسبی را به ارمغان بیاورد به طوری که درباره پذیرش برجام در کشور اجماع حاصل شده بود از جمله اینکه مجلس نهم که در اختیار طیف مخالف دولت بود نیز این توافق را به تصویب رساند. علاوه بر این نباید فراموش کرد که تیم مذاکره‌کننده مرحله به مرحله جریان مذاکرات را به تهران منتقل می‌کردند تا تصمیمات با موافقت کلی اتخاذ شود. بنابراین تیم مذاکره‌کننده برجام کارش را بلد بود و توانست شرایطی را که در آن زمان ایران گرفتار شده بود را تغییر دهد. ایران ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل و ماده 41 قرار داشت که همه کشورها ملزم بودند به تحریم‌ها علیه ایران احترام بگذارند و حتی زمزمه‌هایی وجود داشت که ایران ذیل ماده 42 برود که در این صورت اقدامات جهانی علیه ایران از تحریم اقتصادی نیز فراتر می‌رود. برجام این شرایط را به نحوی تغییر داد که مهمترین کشورهای جهان با هیئت‌های بلندپایه وارد تهران می‌شدند تا با سرمایه‌گذاری مالی و تکنولوژیکی در ایران حضور یابند. با این حال ایران از همان ابتدا اعلام کرد شرکت‌های آمریکایی حق ورود به بازار ما را ندارد. این موضوع یکی از عواملی بود که وقتی ترامپ به قدرت رسید روی آن مانور می‌داد که برجام سودی برای ایالات متحده نداشته و در نهایت با توجه به تسویه حساب‌های شخصی که باراک اوباما داشت یکجانبه از این توافق خارج شد. در ایران به جای اینکه خروج قلدرمابانه ترامپ مورد نکوهش قرار گیرد و اتحادی علیه او صورت پذیرد شاهد بودیم که جریان مخالف دولت با تمام قوا به تخریب تیم مذاکره‌کننده کشورمان پرداخت. حالا در شرایطی که پیروزی بایدن موقعیت بین‌المللی برجام را تغییر خواهد داد و رئیس جمهور آینده آمریکا نیز اعلام کرده به این توافق باز می‌گردد برخی نگران این هستند که احیای برجام در چند ماه آینده موجب شود آنها در دستیابی به هدف انتخاباتی خود در 1400 ناکام شوند. از این روی شاهد تضعیف دو چندان دیپلماسی دولت هستیم. هدف این است که رئیس جمهور دلخواه خود را در 1400 پیروز ببیند و سپس به دنبال دستیابی به منافع مذاکره برای خود باشند. در واقع بحث برسر مذاکره اکنون نه براساس منافع ملی بلکه براساس منافع جناحی است. اگر ایران در همین چند ماه ابتدایی دولت بایدن صدای واحدی داشته باشد می‌تواند امتیازات خوبی از واشنگتن بگیرد اما اگر برخی منافع گروهی را اولویت دهند خسارت‌هایی را بر کشور تحمیل کرده ایم. آنچه پیش از این از جریان مخالف دولت درباره مذاکره دیده‌ایم بیانیه خوانی در جلسات مذاکره بوده حال آنکه مذاکره به معنی گفت و شنود و قدرت تجزیه و تحلیل شنیده‌ها برای پاسخ مناسب است امری که امروز دکتر ظریف بیش از هر فردی در ایران به آن مسلط است.