حسینی مینیسک پاره کرد

   سیده الهام حسینی، اولین زن مدال‌آور تاریخ وزنه‌برداری ایران در عرصه بین‌المللی و امید زنان برای کسب مدال و سهمیه ورودی به بازی‌های المپیک 2021 توکیو، در اردوی تیم ملی وزنه‌برداری مینیسک داخلی پاره کرد! حسینی امید و بخت نخست تیم ملی وزنه‌برداری زنان کشورمان در اردوی جدید زنان بود که برای حضور در رقابت‌های وزنه‌برداری قهرمانی آسیا (گزینشی بازی‌های المپیک 2021 توکیو) در ازبکستان به اردو دعوت شده بود و قرار بود با آمادگی خوبی که از نظر رکوردی داشت، جزو نفرات اعزامی به مسابقات آسیایی ازبکستان باشد اما این وزنه‌بردار با بدشانسی عجیبی در اردوی تهران دست به گریبان شد و با توجه به محرز شدن پارگی مینیسک پایش مجبور است به جای تمرین در اردو، زانوی آسیب دیده خود را به تیغ جراحان بسپارد. سیده الهام حسینی، ملی‌پوش وزنه‌برداری ایران، مدتی را به واسطه قرنطینه و شیوع ویروس کرونا در خانه و به صورت انفرادی تمرین کرد. از این رو، شرایط و میزان آمادگی یا آسیب دیدگی‌های احتمالی این وزنه‌بردار برای خودش و کادرفنی مشخص نبود. به همین علت نیز بعد از حضور او در تمرین تیم ملی و احتمالاً فشارهای بیشتر و جدی‌تری که در تمرینات به زانوی این وزنه‌بردار وارد شده است، آسیب‌دیدگی کهنه او تحریک شده است.  به هر حال مسجل شدن این آسیب‌دیدگی در زانوی حسینی پس از انجام‌ ام آر‌ای و همچنین تشخیص پزشک معالج و نیاز جدی این وزنه‌بردار به جراحی برای دست یافتن به بهبودی و بازگشت به شرایط اولیه باعث شده است که حسینی از قافله آسیایی و گزینشی بازی‌های المپیک توکیو دور شده و از رقبای داخلی و خارجی خود فاصله بگیرد. مطمئناً این اتفاق تلخ‌ترین اتفاقی بود که می‌توانست برای این ورزشکار و وزنه‌برداری زنان رخ دهد. مطمئناً سیده الهام حسینی با توجه به دوره درمانی نسبتاً طولانی که برای بهبودی آسیب‌دیدگی‌اش نیاز دارد حداقل دوماهی را خانه‌نشین می‌شود. این اتفاق یعنی از دست رفتن مسابقات آسیایی و خداحافظی حسینی با المپیک توکیو. حسینی که به دلیل پارگی مینیسک زانویش به بیمارستان اعزام شده است، در مورد آخرین وضعیت خود می‌گوید: «از اوایل ماه گذشته در تمرینات، دردی را در ناحیه زانو احساس می‌کردم. به همین دلیل مدتی استراحت داشتم تا اردو را از دست ندهم. از خانم منظمی نایب رئیس بانوان و آقای باقری مسئول پزشکی فدراسیون خواستم که برای مشخص شدن دردم من را به فدراسیون پزشکی- ورزشی معرفی کنند. آنها هم هماهنگی‌های لازم را انجام دادند و بعد از انجام ام‌آرآی مشخص شد مینیسک داخلی پایم پاره شده است. با پیگیری‌های انجام شده، قرار شد دکتر کیهانی جراحی پایم را برعهده بگیرد.» حسینی تأکید کرد که بین ۴ تا ۶ هفته زمان می‌برد تا او به تمرینات برگردد.       آلکنو پس از 7 سال بالاخره به ایران آمد تحقــــق یک رویــا    پس از رفتن ولاسکو، هر زمان که رویاپردازی می‌کردیم و آمدن یک مربی بزرگ و درجه یک به ایران را متصور می‌شدیم، گوشه ذهنمان یکی از نام‌ها همین ولادیمیر آلکنوی روس بود. ولاسکو میانه‌های 2013 بود که از ایران رفت و در آن سال‌ها آلکنو گل سر سبد مربیان مطرح دنیا بود. در المپیک 2012 با روسیه و در آن بازی عجیب و غریب قهرمان شده بود و در تمام محافل والیبالی بحث ذکاوت و جسارت او در آن رقابت‌ها مهم بود. در تمام این 7 سال هم که مربیان مختلف از کواچ و لوزانو گرفته تا کولاکوویچ آمدند و رفتند، هر زمان که صحبت از تغییر سکاندار هدایت تیم ملی شد، آلکنو و رزنده مثال بارز مربیانی بودند که آرزوی آمدنشان به ایران را داشتیم تا یک بار دیگر صاحب یک مربی بزرگ، عنواندار و درجه یک شویم. حالا این اتفاق افتاده. آن آرزوی بعید و دست نیافتنی، آن حالت ایده‌آل و آن سنگ بزرگ که همواره نشانه‌ای برای نزدن بود، حالا زده شده و مردی قرار است روی نیمکت تیم ملی والیبال بنشیند که دو مدال طلا و برنز المپیک را در رده ملی و مدال طلای قهرمانی لیگ قهرمانان و جام باشگاه‌های جهان را در کارنامه دارد. قهرمانی در جام جهانی و لیگ جهانی 2011 هم جزو دیگر افتخارهای او در این سال‌هاست.  غروب دوشنبه بود که بالاخره خبر آمد قرارداد همکاری با آلکنو امضا شده و این مربی روس حداقل تا پایان المپیک مربی ایران خواهد بود. اتفاقی که ماه‌ها انتظارش را کشیدیم و گاهی طولانی شدن این روند کشدار، حوصله‌مان را سر برد.  داورزنی البته از همان ابتدا هدف اصلی‌اش آوردن همین مربی بود و پس از اینکه تصمیم قطعی‌اش را برای آوردن مربی خارجی گرفت، از صحبت‌هایش مشخص بود که مربی معیارش همین مرد جدی و منضبط روس است. در نهایت هم همین اتفاق افتاد و در شرایطی که گزینه‌های والیبال به او و کاستلانی آرژانتینی محدود شده بود، در نهایت خبر توافق از روسیه آمد و بالاخره این قرارداد امضا شد. از روزهایی که برای اولین بار رویای آمدن آلکنو به ایران را در سر پروراندیم، چیزی حدود هفت سال می‌گذرد. در این سال‌ها هم تیم ایران تغییرات بسیاری کرده و هم شرایط این مربی بزرگ دستخوش تغییر شده. تیم ایران از یک شگفتی‌ساز، به یکی از تیم‌های مهم و بزرگ دنیا تبدیل شده و پس از دو عنوان چهارمی لیگ ملت‌ها و ششمی قهرمانی جهان در سال 2014، دو بار سهمیه المپیک را کسب کرده و به مدال برنز رقابت‌های قهرمانان قاره‌ها رسیده است.. در این میان البته نباید فراموش کنیم که از شتاب رشد والیبال ایران در تمام این سال‌ها به وضوح کاسته شده و اگرچه باتجربه‌تر شده‌ایم اما دیگر آن روحیه عجیب و غریب در تیم دیده نشده و مسیری را طی می‌کنیم که مقصد آن تبدیل شدن به یک تیم معمولی است که کارهای بزرگ دیگر از آن بر نمی‌آید. در طرف مقابل آلکنو هم آن مربی سابق نیست. او که 7،6 سال پیش جزو بهترین مربیان دنیا در رده ملی بود، رفته رفته نوار موفقیت‌هایش در آن رده پاره شد و ویترین افتخاراتش از عناوین ملی خالی! به این ترتیب که او از سال 2013 به بعد، اگرچه تنها مدت کوتاهی به عنوان سرمربی روسیه کار کرده اما افتخاری در رده ملی به دست نیاوده و تمام افتخارهایش به رده باشگاهی و قهرمانی‌های متعدد در روسیه و اروپا با زنیت محدود می‌شود. او در این سال‌ها 7 بار با زنیت قهرمان روسیه شده و پنج بار هم در اروپا به قهرمانی رسیده است. در حافظه نیمکت تیم ملی والیبال در دهه‌های اخیر، تنها یک مربی روس دیده می‌شود. یک خاطره کوتاه و البته پر حاشیه که به اواخر دهه اول قرن بیست و یک بر می‌گردد. جایی که زوران گائیچ هدایت تیم ملی والیبال را بر عهده گرفت.  حضوری کوتاه که البته در بخش اعظم آن هم این مربی بزرگ در اختیار تیم باشگاهی خود بود و در ایران هم همواره مورد انتقاد. مربی پروازی آن سال‌ها اگرچه خیلی زود از ایران رفت اما آثارش تا سال‌ها در ایران ماند. مرحوم حسین معدنی آخرین آموخته‌هایش برای در اختیار گرفتن سکان هدایت تیم ملی را از او آموخت و به عبارتی شاید بتوان گفت گائیچ اولین جرقه‌ها در والیبال ایران برای نزدیک شدن به والیبال حرفه‌ای روز دنیا بود.  جرقه‌ای که با حسین معدنی زنده ماند و در نهایت با تأثیر شگرف ولاسکو شعله‌ور شد و تیم ایران را به بخش مهمی از آرزوهایش رساند. حالا این دومین مربی روس است که در ابتدای دهه سوم قرن بیست و یک قرار است به ایران بیاید. حضور او هم فعلاً قرار است شش ماهه و کوتاه باشد و در لیگ جهانی و بازی‌های المپیک روی نیمکت ایران بنشیند. با تمام اینها باید حداکثر استفاده را از همین حضور برد و البته در صورت موفقیت مقدمات ماندن او را فراهم کرد. عاشقان والیبال 7سال در ایران  منتظر ماندند تا باز هم مربی به ایران بیاید که اسم و رسمی بزرگ و حتی افسانه‌ای داشته باشد. ولو مانند ولاسکو چند سالی از دوران اوجش در رده ملی گذشته باشد.  آلکنو آنقدر دانش و توانایی دارد تا این تیم ایران را از رخوت سال‌های اخیر جدا کرده و به روزهای خوشش باز گرداند. روزهای خوشی که شاید نباید به این زودی و در المپیک منتظرش باشیم اما در عین منطقی بودن می‌شود خیالپرداز هم بود. این المپیک مهم‌تر از چیزی است که به نظر می‌رسد. شاید برای همین هم اینقدر تلاش شد تا این مربی بزرگ روی نیمکت تیم‌مان بنشیند و امیدهایمان برای کسب نتیجه‌ای دور از انتظار را بیشتر کند. نتیجه رویایی سکوی المپیک که شاید دیگر تا سال‌های سال چنین تیمی نداشته باشیم که بتوانیم در این جایگاه تصورش کنیم.